شعرناب

خوش خط بودش بین هر یک شاعرانی پارسا


یادی کنم از شاعران ایران تباری آشنا
مادر خشایاری هم او نامش زبانزد آتوسا
زاهد میان خلقی نما از رابعه حرفی بیان
بودش غزلخوانی دلا چون بلبلی نغمه سرا
یاد از مهستی می کنم شهرت به نامی گنجوی
دربار سلطان سنجری چنگی نوازی خوش صدا
یادی ز کرمانی کنم فرمانروا خاتون هم او
خوش خط بودش بین هر یک شاعرانی پارسا
از خطّه شیرازی ملک خاتون بشد یاد آوری
دربار سلطان را کنی یادی ابواسحاق را
هم عصر با حافظ هم او با شعر اویی آشنا
با او مصاحب گفتمان هر واژه ای را خوش ادا
از بیجه ای یادی کنم هم عصر با جامی ز جام
با شوخ طبعی کاردان اندیشه ورزی بی ریا
از اصفهانی یاد شد بانو جمیلی بس جمیل
اشعار اویی خوانده می شد در درونی کافّه ها
یاد از هلالی استرآبادی کنی شاعر بنام
از رشحه ای یادی کنی دخت هاتفی بس دلربا
نسابه را یادی کنی عفّت به نامی آشکار
از اهل شیرازی ببودش از دیاری با وفا
از شاه بیگم دختری قاجار یادی گوهری
از فخر اعظم ارغونی مشروطه یادی کن بیا
از مادری سیمین کنی یادی که بودش شاعری
قائم مقامی یاد کن تاج عالمی نیما نما
از اُمّ سهرابی کنی یادی حمیده نام او
یادی ز سیمین بهبهانی کن فروغی مهرسا
از خوشه پروینی کنی یادی ز آذربایجان
از بی نهایت شاعرانی پارسا زن والیا
ولی اله بایبوردی


1