سروش_قطعه یا سروش قطعه وار (شاخه های سروش_3)سروش قطعه وار یا سروش_قطعه (شاخه های سروش_3) افزون بر قالب هایی از شعر سروش که تقریبا یا هیچ شباهتی به قالب های سنتی ندارند، زیرگونه هایی هم از مجموعه ی سروش هستند که با گسترش قالبی سنتی به وجود آمده اند مانند سروش_رباعی و سروش_دوبیتی که به همت جناب سعید عندلیب پردازش شده اند. یکی دیگر از قالب های سروش که با این روش ساخته شده، قالب سروش قطعه وار یا سروش_قطعه نام دارد که نخستین نمونه از آن ها را _تا جایی که از دفتر اشعارم بر می آید _ در اواخر سال 1399 یا اوایل 1400 سروده ام. در سروش_قطعه، ابتدا دست کم دو بیت و حد اکثر چهار یا مثلا پنج بیت با قافیه ی قالب سنتی قطعه می آید؛ یعنی مصراع اول بدون قافیه و مصراع های زوج، همقافیه (یا دارای قافیه_آهنگ) و سپس یک مصراع(/ مصراع واره) یا گاهی بیش تر به شکلی متفاوت می آید و حتی این تفاوت ممکن است در طول عروضی، وزن و... باشد. زیر گونه یا قالب مشابهی هم هست که بیش تر از شکل سنتی پایه، فاصله می گیرد و می توان آن را سروش_قطعه ی باز یا سروش قطعه وارِ باز نامید که در آن، از همان ابتدا، طول مساوی مصراع (مصراع واره) ها یا وزن یکسان عروضی یا برخی دیگر از این قبیل ویژگی های سنتی، دچار تغییر می شود. نمونه هایی از سروش_قطعه (سروش قطعه وار)، سرایش این جانب، سروده شده در اسفند 1399 یا فروردین 1400: (سروش_قطعه ای در مکتب ادبی نورگرایی) در کلانشهر، هرچه میدان هست چون خیابان، ترانه خوان شده است زرد و سرخ و بنفش و آبی و سبز دشت در دشت، بوستان شده است از سرِ قلّه، بانگ فردوسی جان نسیمِ دلِ جهان شده است روز آدینه ای که می گفتَه ند... و زمین، عشق آسمان شده است همخوانی مهر و باران جاویدان! (و سروش_قطعه ای دیگر، باز هم در مکتب ادبی نورگرایی) مثل وقتی که می رود اتوبوس (/اتو باس) در شبِ جاده ی زمستانی مانده در رستوران غفلت من یکّه جا مانده در بیابانی دور و مهجور مانده از رخ صبح بند تاریک سرد طولانی بار (و) سرمایه، رفته در جاده و نمانده بجز پریشانی گم شدَه م در بی کران غربت بین راه ای نور! ای پناه! یا الله!
|