سیندرلا ۱ من سیندرلا نیستم و هیچ شاهزادهای قرار نیست کفش بلوری به پایم کند... من با کفشهای دیگری به قصر عشق میروم؛ با کفشهایی از جنس حقیقت. .................................................. ۲ من سیندرلا نیستم، اما فرشتهی حقیقت لباس آگاهی را بر تنم میکند و مرا با کالسکهای از مهربانی به قصر خوشبختی میرساند... و من آنجا با شاهزادهای میرقصم که میداند سرچشمهی عشق آزادیست. ............................................... شبنم حکیم هاشمی
|