قصه حسین (ع) به درونم که رجوع میکنم امیدوار میشوم کهن ترین وشیرین ترین احساسم هنوز زنده است .. این احساسم هیچوقت خیال مرگ ندارد چه احساسی شیرین تر از عشق به حسین (ع) ومحرم.. ماههای دیگر که به رسم جفای روزگار ناسپاس میشوم و از درگاه خدا به خیالم دور میشوم احساس میکنم ایمانم را از دست داده ام ..اما محرم که میاد حس وحال غریب ودلنشینی وجودم را مال خود میکند و به این نکته واقف میشوم که هنوز خدا مرا فراموش نکرده وبا ته مانده ایمانم دل به دل قصه کربلا میدم .. قصه کربلا تنها قصه ای است که دراون غرق میشوی ونجات پیدا میکنی .. در قصه ها غرق شدن یعنی انتهای حیات ولی در قصه کربلا غرق شدن یعنی حیات دوباره .. تو هم دل به قصه حسین (ع) بده.. یا حسین .. عبدالله خسروی
|