شعرناب

وسواس

بسم الله الرحمن الرحیم
وسوسه، از زیان بارترین امراض قلبی است
و ضد آن، اندیشه‌ها و تصورات ستوده‏ای است که شرعاً و عقلاً نیکو باشند
و الهام نامیده می‏شود.
فهرست مندرجات
۱ - اقسام فکر و خیال
۲ - وسواس در لغت
۳ - وسواس در اصطلاح
۴ - وسواس ‌در قرآن کریم و روایات
۵ - عوامل ایجاد یا تقویت وسواس
۵.۱ - شیطان
۵.۲ - نفس
۵.۳ - انسان‌های ابلیس سیرت
۶ - تحلیل فلسفی - روانشناختی ارتباط سه عامل ایجاد وسوسه
۶.۱ - سخن امام خمینی در ارتباط وسواس شیطان و نفس
۶.۲ - نفس، زمینه ساز وساوس شیطانی
۷ - قواعد کلی در علاج وسوسه
۷.۱ - بستن درهای نفوذ شیطان در قلب
۷.۲ - آباد ساختن دل به اضداد رذایل
۷.۳ - کثرت ذکر با دل و زبان
۷.۴ - بی‌اعتنایی به شیطان
۷.۵ - استعاذه و تضرّع
۷.۶ - گرسنگی و روزه
۷.۷ - یاد اهل‌بیت علیهم‌السلام
۷.۸ - یاد مرگ و پوسیدن جسم و بدن
۷.۹ - اشتغال و بیکار نبودن خصوصاً برای جوانان
۷.۱۰ - شناخت ضدّ وسوسه
۸ - انواع وسوسه و درمان آن‌ها
۸.۱ - وسوسه به معنای کثرت شک در عبادات
۸.۱.۱ - علاج
۸.۲ - وسوسه در اعتقادات
۸.۲.۱ - علاج
۸.۳ - وسوسه‌ گناه
۸.۳.۱ - علاج
۸.۴ - افکار و خیالات بیهوده در مباحات
۱ - اقسام فکر و خیال
همه خیالات و افکاری که بر ذهن و قلب انسان عبور می‌کنند بر چهار قسم است: افکار محرک عمل خیر و خیالات خوب که «الهام» نام دارند و افکار محرک عمل شر و خیالات بد که «وسوسه» نامیده می‌شوند.
دو قسم وسواس، اثر شیطان بوده و دو قسم الهام، از فیض ملائکه است.
همانطور که در روایتی نیز الهام فرشته و وسوسه شیطان در دو گوش‌ باطنی انسان ذکر شده است.
۲ - وسواس در لغت
وسواس که خاطره و خواطر (یعنی حدیث نفس یا اندیشه‏ها و خیالاتی که به دل خطور می‏کند.) شیطانی نیز نام دارد، در لغت به معنای صدایی آرام و پنهانی است.
۳ - وسواس در اصطلاح
وسواس در اصطلاح، عبارت است از هرچه که باعث روگردانی دل از یاد خدای سبحان باشد؛ بنابراین، گسترده‌تر از معنای متعارف آن است؛ یعنی کثرت شک و یا حالتی که هنگام ارتکاب کارهای زشت و گناه بر قلب عارض می‌شود.
۴ - وسواس ‏در قرآن کریم و روایات
قرآن کریم، وسوسه شیطان و اطاعت آدم و حوا علیهما السلام ا وسوسه شیطان را باعث رانده شدن ایشان از بهشت می‌داند
و یک سوره کامل آن، در استعاذه از شرّ وسوسه ‏گران ابلیسی و انسانی است.
پیشوایان دین علیهم‌السلام نیز با قول و عمل خود از اعتنا به وساوس، نهی فرموده‏اند؛
همانطور که امام صادق علیه السلام وسواس در وضو و نماز را اطاعت از شیطان و بی‌عقلی می‌دانند
و در دعاها از وساوس به خدا پناه برده شده است.
۵ - عوامل ایجاد یا تقویت وسواس
عواملی که باعث ایجاد یا تقویت وسواس می شوند عبارتند از:
۵.۱ - شیطان
وسوسه، چون شک و شرک و... از القائات شیطانی است که در قلوب مردم می‏اندازد، چنانچه طمانینه، یقین، ثبات، خلوص و امثال این‏ها از فیوضات الهی و القائات فرشتگان است.
۵.۲ - نفس
قرآن کریم وسوسه‏‌ها را منتسب به نفس انسان دانسته است
و شیطان نیز در قیامت به گمراهان می‌گوید: من بر شما تسلطی نداشتم جز اینکه دعوتتان کردم و شما اجابتم کردید، مرا ملامت نکنید، خودتان را ملامت کنید.
۵.۳ - انسان‌های ابلیس سیرت
در سوره ناس،
به این حقیقت اشاره شده که بعضی از مردم از شدت انحراف، خود در زمره شیطان‌ها قرار گرفته‏اند و دیگران را وسوسه می‌کنند
و در قرآن کریم، «اولیای شیطان» نام دارند که دریافت‌هایی شیطانی دارند.
۶ - تحلیل فلسفی - روانشناختی ارتباط سه عامل ایجاد وسواس
آمادگی نفس و صفات شخصیتی کسب شده در درون انسان، در پذیرش وساوس شیاطین انسی و جنی، اساسی‌ترین عامل در ایجاد یا تقویت وسواس است.
۶.۱ - سخن امام خمینی در ارتباط وسواس شیطان و نفس
امام خمینی رحمه‌الله درباره‌ ارتباط وسواس شیطان و نفس می‌گوید: قلب انسانی لطیفه‏ای است بین ملک و ملکوت و چون آیینه دو رویی است که در یک روی آن صور غیبیه منعکس می‌شود و در رویی دیگر صور دنیایی انعکاس می‌یابد. و اگر توجه قلب به دنیا بیشتر شد، باطن خیال او با ملکوت سفلی که روح پستی‌های عالم ماده و نیز جایگاه جنّ و شیاطین و نفوس خبیثه است سنخیت یافته و به واسطه این تناسب، القائاتی شیطانی در آن وارد می‌شود که منشأ تخیلات بد است. نفس چون همواره توجه به دنیا دارد، علاقه به آن تخیلات باطله پیدا کرده و افکار و تمایلات و رفتارهای شیطانی از قبیل وسوسه، شک، تردید، اوهام و خیالات باطله در آن غالب شده و اعمال بدنیّه نیز بر طبق صور باطنی قلب می‌گردد و همین‌طور اگر قلب به آخرت و معارف حقه توجه نمود، با ملکوت اعلی، که عالم ملائکه و نفوس پاک و به منزله حقیقتِ
نورانی عالم طبیعت است، تناسب پیدا می‌کند و علوم رحمانی، عقاید حقه، افکار و تمایلات الهیه دریافت کرده و از شک و شرک، منزه و پاکیزه گردد و حالت استقامت و طمأنینه در نفس پیدا شود و طبق آن دریافت‌های قلبی، شوق و سپس اراده در وجود انسان ایجاد می شود و بالاخره اعمال ظاهری و باطنی از روی میزان عقل و حکمت واقع می‌شود.
۶.۲ - نفس، زمینه ساز وساوس شیطانی
بنابراین، این نفس است که با رذایلی که دارد و نیز با دوری از یاد خدا (که در قسمت انواع وساوس ذکر خواهند شد)، خود را آماده‌ تاثّر از وسواس شیطان و نفوس شیطانی می‌کند؛ همانطور که در مدل مذکور نیز به صورت ارتباط مستقیم و آغاز شده از جانب نفس ترسیم شده است. همانطور که ارتباط شیاطین جن و انس با یکدیگر در منطق قرآنی، دوسویه است.
۷ - قواعد کلی در علاج وسوسه
بعضی علاج وسوسه را ناممکن دانسته‌اند؛ اما حق این است که ممکن است ولی بسیار مشکل است زیرا همانطور که پیامبر صلوات الله علیه درباره‌ افرادی که وسوسه در خاطر ندارند فرمود: «هر که دو رکعت نماز گزارد که در آن‌ها نفس او هیچ چیز (جز خدا) در خاطرش نگذرد گناهان گذشته و آینده‌ او آمرزیده می‏شود». و اگر علاج و دفع آن ممکن نبود چنین کاری هم تصوّر نمی‏شد.
بنا بر این کار دشواریست مگر برای کسی که دلش همواره متوجّه و مشغول به خدای یکتا باشد تا شیطان مجالی در آن نیابد؛ مثل مخلَصین باشد که در قرآن کریم از سلطه شیطان مستثنی شده‏اند.
این قواعد کلی در درمان هر وسوسه‌ای باید مورد توجه قرار گیرد:
۷.۱ - بستن درهای نفوذ شیطان در قلب
بستن درهای نفوذ شیطان در قلب که عبارتند از شهوت، خشم، حرص، حسد، عداوت، خودبینی (عجب) و... از صفات رذیله که اگر این درها بسته باشند، شیطان راهی به دل ندارد مگر دزدانه و گذرا.
۷.۲ - آباد ساختن دل به اضداد رذایل
یعنی به اخلاق فاضله، اوصاف شریف و ملازمت با ورع و تقوی و عبادت پروردگار متعال.
۷.۳ - کثرت ذکر با دل و زبان
اگر ریشه‌‏های صفات مذموم یاد شده که به منزله درهای بزرگ برای ورود شیطان است از دل کنده شود، راه‌های تسلط و تصرف وی بسته می‏شود، مگر بعضی خطورهای گذرا که ذکر و یاد خدا این‌ موارد را هم ریشه‌کن می‌کند.
‏همچنان‌که رسول‌خدا صلوات الله علیه فرمود: شیطان پوزه خود را بر قلب هر انسانی خواهد گذاشت، اگر او به یاد خدا بیفتد، شیطان می‏گریزد، اما اگر خدا را از یاد ببرد، دلش را می‏خورد.
‏ البته منظور، یاد حقیقی است
اما اذکاری نیز در روایات آمده است؛ مثل قرائت آیه «سخره»
که دستور العملی جاری در برنامه سالکان است و تأثیر آن در صفاء قلب و اطمینان نفس و نفی خواطر و ازاله شک و وسواس به عدد هفتاد مرتبه در نفوس مستعده یقینی است.
این توصیه مستند به روایتی از امام علی علیه السلام است که شارحین آن نیز به این مساله اذعان دارند.
ذکر «لااله‌الاالله»
و «تَوَكَّلْتُ‏ عَلَی الْحَيِّ الَّذِی لا يَمُوتُ‏ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَمْ يَتَّخِذْ صَاحِبَةً وَ لَا وَلَداً وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ شَرِیكٌ فِی الْمُلْكِ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ وَلِيٌّ مِنَ الذُّلِّ وَ كَبِّرْهُ تَكْبِیراً»
هر دو مورد تجربه راوی آن‌ها بوده است.
۷.۴ - بی‌اعتنایی به شیطان
بی‌اعتنایی به شیطان که مورد توصیه‌ روایات است.
امام خمینی رحمه‌الله درباره‌ این توصیه روایی می‌گوید: این بی‌اعتنایی از معالجات مهمّی است که در همه‌ امراضی که از القائات شیطان است چون شک و شرک و وسواس به کار می‌آید.
۷.۵ - استعاذه و تضرّع
زیرا تضرع و زاری به درگاه حق تعالی و پناه بردن از شرّ آن ملعون و شرّ نفس به آن ذات مقدس، یاری او را در پی دارد.
همانطور که پیامبر اکرم صلوات الله علیه نیز استعاذه از شیطان در وسوسه در نماز را دستور داده و فرموده که وقتی داخل نماز شدی، بزن با انگشت سبّابه دست راستت به ران پای چپت، پس بگو: «بسم اللّه و باللّه، توكّلت علی اللّه، أعوذ باللّه‏السّمیع العلیم من الشّیطان الرّجیم.» که باعث دور کردن او می‌شود.
۷.۶ - گرسنگی و روزه
زیرا خدای متعال در حدیث معراج، مومنین را به حفظ قلب از وسواس امر فرموده و سپس خود در جایی از آن حدیث می‌فرماید از برکات گرسنگی، حفظ قلب است.
در روایت است که روزه‌ ماه شعبان و چهارشنبه وسط و پنجشنبه اول و آخر هر ماه وسواس را از بین می‌برد.
۷.۷ - یاد اهل‌بیت علیهم‌السلام
۷.۸ - یاد مرگ و پوسیدن جسم و بدن
۷.۹ - اشتغال و بیکار نبودن
خصوصاً برای جوانان
امام کاظم علیه السلام فرمود: خداوند انسان پرخواب و بیکار را دشمن می‌دارد.
و جوان وقتی از کار مباحی که درونش به آن مشغول باشد باز ایستد ناچار شیطان در دل او وارد می‏شود.
۷.۱۰ - شناخت ضدّ وسوسه
شناخت ضدّ وسوسه (اندیشه و خاطر نیک و ستوده) تا آدمی را بر مواظبت بر آن که موجب دفع وسوسه‏هاست برانگیزد.
۸ - انواع وسوسه و درمان آن‌ها
از آن‌جا که وسواس، دارای شقوق بی‌شماری است
علاوه بر لزوم مراعات قواعد کلی مذکور، در معالجه هریک از انواع وساوس، برخی از انواع این بیماری نیازمند مراقبات و درمان‌هایی خاص هستند که به ترتیب ذکر می‌شود:
۸.۱ - وسوسه به معنای کثرت شک در عبادات
این نوع وسواس، معنای متعارف و شایع وسواس است و دارای اقسامی است:
الف) وسواس در نيّت.
ب) وسواس در عدد رکعات نماز
ج) وسواس در قرائت: این نوع وسواس از جمله حجاب‏هایی است که شیطان بر دل آدمی می‏افکند و مانع تفکر در معنای گفته‌ها و اعمال نماز خواهد شد، و خنده شیطان بر چنین کسی که از این راه مرید او شده از همه بیشتر است.
د) وسواس در طهارات
۸.۱.۱ - علاج
علاج این نوع از وسواس، چون سایر امراض قلبیه با علم نافع و عمل، بسی آسان است ولی انسان باید اوّل خود را مریض بداند، نه این‌که خود را مریض ‏ندانسته، بلکه دیگران را منحرف از راه و بی مبالات در دین بداند.
سپس بر طبق دستورات زیر عمل کند:
۱) تفکر در روایات، فتوای مرجع تقلید و رفتار متشرعین و تلقین راه درست به خود: روایت است که رسول خدا صلوات الله علیه جهت وضوی خود یک مشت آب‌ به صورت می‏زدند و یک مشت به دست راست و یک مشت به دست چپ و اجماع فقهاء امامیّه بر این است که این وضوء صحیح است. حتی در شستن دوم، بعضی اشکال کرده‌اند ولی شستن سوم قطعاً بدعت و مبطل وضوء است.
یکی از ائمه معصومین‌ علیهم‌السلام، وقتی که برای قضای حاجت ‏می‏رفتند با دست مبارک به ران‌های مبارک آب می‏پاشیدند که اگر ترشحی از نجاست صورت گیرد، معلوم نشود رطوبت آب بوده یا نجاست!
پس این فرد باید فکر کند که از طرفی احادیث شریفه و کتاب الهی، عمل فرد وسواسی را از شیطان شمرده‏اند و صاحبش را بی‌عقل معرفی فرموده‏اند و فقها هم عمل وسواسی را غیر منطبق با اسلام دانسته و بعضی از اعمال او را باطل شمرده‏اند و مردم معمولی متشرّع هم چنین عمل نمی‌کنند؛ بنابراین مبادا خیال کند کار خودش تقوا و دیانت است؛ زیرا روشن است که نمی‌توان گفت که نوع متدینین و علما و بزرگان دین، مبالات به دین خدا ندارند و شخص وسواسی فقط مقید به دیانت است.
۲) بی‌اعتنایی عملی به وسوسه و انجام ضد آن: امام باقر علیه السلام فرمود: وقتی که شكّت در رکعات نماز، زیاد شد نماز را ادامه بده بدون اعتنا به شک؛ زیرا این نیست مگر از شیطان. در ادامه می‏فرماید: شیطان را به خودتان عادت ندهید به شکستن نماز، پس او را به طمع بیندازید؛ زیرا که شیطان پلید است معتاد است به آنچه عادت داده شد. آن خبیث می‏خواهد که اطاعت شود، پس وقتی که عصیان شد، به کسی از شماها عود نمی‏کند
و این از معالجات مهمّ است در جمیع اموری که از القائات شیطان است.
مثلا اگر مبتلا به وسوسه در وضو است، بر خلاف وسواس ذهنی‌اش یک مشت آب بیشتر به کار نبرد. لابد شیطان می‏گوید که این عمل صحیح نیست. جواب او را بدهد که اگر عمل من درست نیست، پس باید عمل رسول خدا صلوات الله علیه و ائمّه طاهرین علیهم‌السلام و جمیع فقها درست نباشد. پس اگر عمل آن‌ها باطل بود، بگذار عمل من نیز باطل باشد.
۸.۲ - وسوسه در اعتقادات
در برخی روایات، مصادیقی از آن با عنوان «وسوسه در تفکر درباره‌ خلقت»
به معنای وسوسه در آفریدگار جهان مطرح شده است. در برخی از روایات که فرموده‌اند وسوسه تا مورد اعتقاد قرار نگیرد و بر زبان نیاید گناهی ندارد
، این نوع وسواس منظور است.
۸.۱.۱ - علاج
این وساوس، به شک‌ها و سوالات معمولی نمی‌گویند بلکه مصداق آن‌ها پس از بررسی علمی و یافتن پاسخ است که علی‌رغم غیر منطقی بودن، دل را آزار می‌دهد و پیامبر و اهل بیت علیهم‌السلام درمان‌هایی طبیبانه در این موارد به کار برده‌اند که این روش‌ها مورد استفاده مشاوران تربیتی نیز قرار دارد و فرموده‌اند: شیطان پس از نومیدی از راه أعمال (واداشتن به کارهای بد و جلوگیری از کارهای نیک‏) از این طریق سعی می‌کند بر شما چیره شود، سپس از این راه به سراغتان آمد تا شما را بلغزاند، هرگاه چنین حالتی برای کسی پیش آمد، «لا اله الا اللّه» بگوید. بلکه در جایی دیگر درباره‌ این افراد که از وساوس خود ناراحت هستند فرمود: سوگند به آن که جانم به دست اوست که این صریح ایمان است.
۸.۳ - وسوسه‌ گناه
امام صادق علیه السلام فرمود: وسواس خناس که یکی از شیاطین است کارش این است که انسان‌ها را با وسوسه آمال و آرزوها می‏فریبد تا مرتکب خطا و گناه شوند، وقتی در گناه واقع شدند، استغفار را از یادشان می‏برد. البته وساوسی که بدون اختیار به وجود می‏آید، مورد بازخواست و مؤاخذه نیست و به واسطه آن‌ها گناهی نوشته نمیشود
بلکه ارتکاب آن گناه است.
۸.۱.۱ - علاج
تفکر در بدی عاقبت گناه و ناگواری فرجام گناه در دنیا و آخرت و توجه به حقّ عظیم خدا و بزرگی ثواب و عقاب او در وسوسه به گناه؛ زیرا اگر با برهان‌های قوی با وساوس مقابله شود در کمال ناتوانی خواهند گریخت.
۸.۴ - افکار و خیالات بیهوده در مباحات
در اصطلاح، حدیث نفس نام دارند. درمان این وسوسه بسیار مشکل است و برخی علمای اخلاق معتقدند علاجی ندارد! اما بزرگانی چون مرحوم نراقی آن‌را علاج‌پذیر می دانند.
به نظر می‌رسد راه‌کار علمای اخلاق عملی (سیر و سلوک)، در درمان این نوع وسوسه بسیار کارساز است.
منبع نت


1