شعرناب

سیف‌الله غضنفری شاعر رومشکانی


استاد "سیف‌الله غضنفری" شاعر لرستانی، زاده‌ی سال ۱۳۳۸ خورشیدی در روستای "حسین‌آباد نظر علیوند" از توابع شهرستان رومشکان می‌باشند.
ایشان فرزند "علی‌قلی خان" و نوه‌ی نظر "علی‌خان امرایی غضنفری" هستند که از بزرگان آن دیار بوده‌اند. پیشه‌ی ایشان، کشاورزی است و مانند اکثر بزرگان آن دیار، دارای تحصیلات ابتدایی است.
شعر نوشتن را از ۳۰ سالگی شروع کرد و هم اکنون عضو هیات امنای "انجمن ادبی شعر چرداخ رومشکان" است. ایشان از شناخته شده‌ترین شعرای منطقه به شمار می‌روند که آوازه‌ای استانی و کشوری نیز دارند.
بیشتر اشعار ایشان در قالب‌های مثنوی و غزل سروده شده است و در هجویات نیز تبحر خاصی دارند.
▪︎نمونه‌ی شعر لکی:
(۱)
یارم شیرینن یارم شیرینن
عینهو اشیاء عهد قدیمن
گرون بهاین گرون بهاین
پی درمون دردم هر او دواین
گل یاسی که یاس قرمزی
چی ارغوانی یا گل رُزی
چوی آهویی که نافش گشودن
ا بو عبیرش روحم آسودن
بو عطر و عبیر چویر بو خاص
عینن ا بند خم بیمه خلاص
ا بو هناسش روحم مدهوشن
دی چوی سماور دائم و جوشن
من هم چوی طفلی یه طفل نایان
میا یادم دِ بارِیمِ زوان...
او وژ معلم مِن محصلش
تا درس عشق وم نی نمکم ولش
الامان یاران شیفتِ گُفتارشِم
مِن خو دلداده راه و رفتارشِم
ار اِ کِلاسِش نِمرَ نَگِرِم
شَکِّت نیاشتو مِنَ مَمِرِم.
(۲)
بوری نازارگری بنیش ولا مە
خدا نیرم توبی‌نسه خدا مه
موشن خدا الرحم وراحمینه
ئەرا نمشتوی تو الحدا مه.
(۳)
نمم چیه دلم دل شوره دیری
هرچیه پاچا موشم خو نمه فیری
گپ ای وامق‌وعذرا لیلی‌ومجنون
منه موشم او می ارکری کری.
(۴)
تو چوی ارجن که همسایه چویری
تو پخشاکر بو عطر و عبیری
تو برا لک سفته و محکمی کی
خو چوی دار بلی ئەی ریشه دیری.
(۵)
الشتر دشتی‌که که سبزه پوشه
مکانیزه ادب ایل سیاهپوشه
ای دشته جا ادبا و ادیبن
ای خرمن ادبان بگرم ره توشه.
(۶)
رمق واز و قدرت و توان نای
هم وزن و همطراز و همتای
چه و فارسی چه و لری یا لکی قپال چن
شاعولوکه بورن عی کارعی هربنای.
(۷)
کِشتمه برشتمه سرخی زوانش
صدف وارمونه وادر وقتی دنونش
ادرس ش کرتمه هم دمکانش
گربپزیرم میا بوم و میمانش
(۸)
اسمو اوری اورد خضو ماوره
پا پتی م نابلل ره ناهماره
سیر هر جا که میکم ره نادیاره
سنگلاخش فراوا خارزوله داره.
(۹)
و عشقت من پریشانم گلارم
درودر همچو مجنونم گلارم
تو رگ عشقت هانه دای وملکم
که شارو کرد بوسانم گلارم.
(۱۰)
وژوم چم ودلم هایمی ء خیالت
فکرمیکم که هام زیر پروبالت
وحسرتا که چیملم ء مووسم
دل مووه لیوه بیته وای وحالت.
▪نمونه‌ی شعر فارسی:
(۱)
قلم که درد بگیرد غزل هم آه می‌کشد
دانشم درین ره بار گناه می‌کشد
دیده که می‌نگرد سوز این ماجرا
دلم همراه اینان می‌شود و جفا می‌کشد.
گردآوری و نگارش:
#لیلا_طیبی (رها)


1