شعرناب

هوای نفس

بسم الله الرحمن الرحیم
در منابع حدیثیشیعهروایاتی به این نکته اشاره می‌کنند که هوای نفس، تخریب کنندهعقلاست و در منابع عرفانی و اخلاقی نیز عنوان روایت نقل شده است.
فهرست مندرجات ۱ - بررسی کتب روایی
۱.۱ - روایت امام کاظم
۱.۲ - روایت امام صادق
۱.۳ - روایت امام علی
۲ - منابع عرفانی و اخلاقی
۲.۱ - روایت از پیامبر
۳ - نکته‌ها
۳.۱ - نظر ابوحامد غزالی و فیض کاشانی
۳.۲ - معنای دیگر
۴ - نتیجه
۱ - بررسی کتب روایی
در منابع حدیثی شیعه روایاتی به این نکته اشاره می‌کنند که هوای نفس، تخریب کنندهعقلاست:
۱.۱ - روایت امام کاظم
«یَا هِشَامُ مَنْ سَلَّطَ ثَلَاثاً عَلَی ثَلَاثٍ فَکَاَنَّمَا اَعَانَ هَوَاهُ عَلَی هَدْمِ عَقْلِه... ؛
امام موسی کاظم (علیه‌السّلام)خطاب بههشامفرمود: کسی که سه چیز را بر سه چیز مسلط کند مانند این است که هوای نفسش را در از بین بردن عقلش یاری نمود. کسی که نور تفکرش را با آرزوهای درازش خاموش کند؛ و کسی که دقائق حکمتش را با حرف‌های زیادی محو کند، و کسی که نورعبرترا با خواهش‌های نفسانی خاموش کند، گو این‌که هوای نفسش را در از بین بردن عقلش یاری رساند. ‌»
۱.۲ - روایت امام صادق
امام صادق (علیه‌السّلام): «وَ الْهَوَی عَدُوَّ الْعَقْلِ وَ مُخَالِفَ الْحَقِّ وَ قَرِینَ الْبَاطِل‌؛
پیروی از خواهش‌های نفسانی، دشمنی با عقل، مخالف با حقّ و همنشینی باباطلرا به دنبال خواهد داشت.»
۱.۳ - روایت امام علی
امام علی (علیه‌السّلام): «طَاعَةُ الْهَوَی‌ تُفْسِدُ الْعَقْلَ ‌؛
پیروی از هوای نفس عقل را فاسد می‌کند.»
امام علی (علیه‌السّلام): «غَلَبَةُ الْهَوَی‌ یُفْسِدُ الدِّینَ وَ الْعَقْلَ‌؛
تسلط هوای نفس برانساندینو عقلش را از بین می‌برد.»
۲ - منابع عرفانی و اخلاقی
در منابع عرفانی و اخلاقی به عنوان روایت نقل شده است:
۲.۱ - روایت از پیامبر
«قال رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم): مَن قارف ذنباً فقد فارَقه عَقلٌ لا یرجع الیه اَبدا
پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: «کسی که باگناههمراه شود پس به تحقیق جدا می‌شود بخشی از عقل او در حالی که هرگز به‌سوی او باز نمی‌گردد.»
۳ - نکته‌ها
در مورد این روایت (روایت پیامبر) تذکر چند نکته لازم است:
۱. این روایت در کتب حدیثی یافت نشده و در دیگر کتاب‌ها نیز سندی برای آن ذکر نشده است. بر این اساس، بحث از سند آن موردی نخواهد داشت.
۲. از نظر دلالت و محتوا باید گفت که برخی‌ اندیشمندان اسلامی‌ به تبیین آن پرداخته‌اند:
۳.۱ - نظر ابوحامد غزالی و فیض کاشانی
ابوحامد غزالیوفیض کاشانی(رحمة‌الله‌علیه) می‌گویند: «در اثر گناه درقلبکدورتو تاریکی ایجاد می‌شود که اثرش هیچ‌گاه از بین نمی‌رود؛ زیرا نهایت این است که با کار خوب می‌توان اثر گناه را پاک و محو کرد؛ در حالی که اگر کار خوب قبل از گناه واقع شود، به صفا و نورانیت قلب می‌افزاید. پس اگر بعد از گناه؛ کار نیکی، انجام شود، تنها وضعیت قلب را به قبل از گناه برمی‌گرداند و فایده کار نیک (که زیاد شدن نورانیت باشد)، از بین می‌رود. ولی اگر قبل از انجام کار نیک، گناهی نباشد نورانیت و صفای قلب را افزایش می‌دهد».
۳.۲ - معنای دیگر
برخی دیگر این روایت را این‌گونه معنا کرده‌اند: مقصود از اینعقل،عقل عملیاست. هر عمل خوب یک کار عقلی است و با عمل خوب وزن خوبی آدم بالا می‌رود؛ یعنی بر عقل او افزوده می‌شود، و اگر کار بیهوده بکند یا خلاف و گناه بکند در حالی که در این لحظه و ساعت می‌توانست کار صحیح؛ یعنی عقلانی بکند مقداری از کسب عقل را از دست می‌دهد که وقتی این کسب از دست رفت دیگر جبران آن ممکن نیست.
توبهخود یک کار خوب و عقلانی است و با توبه به عقل آدم افزوده می‌شود. اما نمی‌تواند آن ساعتی که در گناه؛ یعنی بی عقلی مصرف کرده جایگزین کند. مگر این‌که توبه‌ای بکند که گناهان را تبدیل به حسنات می‌کند.
چنان‌کهقرآنمی‌فرماید: «مگر کسانی که توبه کنند وایمانآورند وعمل صالحانجام دهند، که خداوند گناهان آنان را به حسنات مبدّل می‌کند؛ و خداوند همواره آمرزنده و مهربان بوده است!»
به اعتقادامام‌ خمینیبسیاری از اتهام‌ها و انکارها ریشه در ضعف اخلاقی و هواهای نفسانی دارد. ایشان با اشاره به حدیث «راس کل خطیئة حبّ الدنیا» علاقه به دنیا را ریشه در حب نفس می‌داند و یادآور شده که هواهای نفسانی و دنیادوستی از مهم‌ترین عامل تفسیق و تکفیر و انکار است و عده‌ای بر اساس همینحب نفسو هواهای نفسانی،حضرت مهدی (علیه‌السلام)را تکفیر خواهند کرد.
تهذیب نفس زمینه بسیاری از انکارها و تکفیرها را از میان برمی‌دارند ازاین‌رو امام ‌خمینی به علما و صاحبان فکر و سخن توصیه می‌کند مراقب نفس و هواهای نفسانی باشید و خود را فریب ندهید و برای خود تکلیف شرعی موهوم درست نکنند زیرا گاهی شیطان برای انسان تکالیف و وظایفی تعیین می‌کند و خواسته‌های نفسانی به نام وظیفه‌ شرعی، انسان را به کارهای خلاف شرع وامی‌دارد و توهین به مسلمان نه تکلیف شرعی که حب نفس است.
امام‌ خمینی آفاتتهذیب نفسرا از جنبه‌های مختلف بررسی کرده و مواردی را برمی‌شمارد از جمله:
۱- غرور و تکبر: گاهی مدعی تهذیب هوای نفسانی به حالات خود مغرور می‌گردد و دیگران را حقیر می‌شمارد و به حکما و فقها طعنه می‌زند و سایر علوم را طرد می‌کند و تکبر می‌ورزد.
۲- انکار مدارج غیبی و مقامات معنوی: شخص منکر مقامات معنوی نه تنها از تهذیب هوای نفسانی محروم می‌شود بلکه از همه کمالات انسانی محروم می‌گردد؛ زیرا گام اول در مسیر این مقامات تهذیب نفس است. وقتی با انکار جلوی تهذیب گرفته شود، انسان از مواهب معنوی دیگر مانند ادراک معارف نیز بی‌نصیب می‌شود.
۳- عجب: خودبینی و از جمله بدبینی به علمای دین و شریعت و طعنه‌زدن به آنان از دام‌های شیطان در مسیر تهذیب نفس است. ازاین‌رو امام‌ خمینی بر ضرورت حضور استاد اخلاق و تهذیب نفس تاکید ورزیده که انسان بدون مربی اخلاق محکوم به نابودی است و اگر انسان قلب خود را از هواهای نفسانی پاک نکند نور علم در آن وارد نخواهد شد.
۴ - نتیجه
بنابر این، در مورد محتوای این روایت به نظر می‌رسد چنین باید گفت:
گر چه از بسیاری روایات استفاده می‌شود که گناه و پیروی ازهوای نفسآثار منفی و مخرب زیادی بر روی جسم و روح انسان دارد، اما از سوی دیگرآیاتو روایات فراوانی نیز تصریح بر این دارند که باتوبهحقیقی و بازگشت به دامن حق، آن آثار مخرب پاک شده و انسان به حالت قبلی، یعنی سلامتروحوجانباز می‌گردد:
قال رسول الله: «وَ قَالَ‌ اِذَا اَذْنَبَ الْعَبْدُ کَانَ نُقْطَةً سَوْدَاءَ عَلَی قَلْبِهِ فَاِنْ هُوَ تَابَ وَ اَقْلَعَ وَ اسْتَغْفَرَ صَفَا قَلْبُهُ مِنْهَا؛
رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: هنگامی‌که بنده گناه کند نقطه سیاهی بر قلب او پیدا می‌شود، پس اگر توبه حقیقی کرد و از گناه باز ایستاد و از خداطلب آمرزشنمود قلب او از آن نقطه سیاه صفا پیدا می‌کند.»به بیان دیگر توبه دارای مراتبی است در برخی از مراتب آن نه تنها گناه بخشیده می‌شود بلکه تبدیل به حسنه خواهد شد.»
بر این اساس، وجه جمع آن است که تخریب عقل تا زمانی ادامه می‌یابد که انسان، غوطه‌ور در گناه و خواسته‌های نفسانی بوده و توبه واقعی و رفتار نیک را فراموش کند.


2