شعرناب

مای مظفر

مای مظفر:
در پاسخ به سوال جناب استکی گرامی، بهتر است نخست برای انبساط خاطر ایشان خاطره ای را از دیگری روایت کنم:
آقا پسر مشهدی در سال اول ورود به دانشگاه تهران با دختر خانم همکلاسی آشنا می شود و تصمیم می گیرد به اتفاق مادر گرامی به خواستگاری ایشان بروند. پشت در خانه زنگ را که می زند، مادر رو به آقا پسر می فرماید:
" ها یِرَه رَضی اَگِه پُرسیدن کییَه نیگی مویوم پسر، وَرگو مَنَم .
آقا رضی در پاسخ به مادر: خوب نِنَه جو اَگِه بُگوم مَنَم وقتی درو بازکِنَن مِفَهمَن که مویوم ، اُوَقت مِگَن ای پسر از حالا مِخَه زیندِگیشَ با دروغ شرو کِنَه .
- بله جناب استکی عزیز، " مای مظفر" یعنی " منِ مظفر" - تندرست و شادکام باشید.


2