شعرناب

آینه *

در این شب سرد باد تب گرغبارآلودخار در سینه تنفس سخت. درد باایزدمنم میسر مسیر نشر راز غروب از ابر گرخورشید نبازد می چرخد ماه نمایان ازگم کرده زه شهر ستاره گرنمیان اسمان کویر زتاریکی نبود نور هس تو بحس درگیر جسم زه نفس امید درون عزم پاباقدم جا نخورد دو رفت.اینه بشکست شب شیشه ای زه طبیعت ای تویی درمن گم بمنا عزت نفس.اینه زه دیدار شست خطرهی طلخ ***


2