شرف و ناموس مملکتمون حفظ شود!از حموم عمومی در اومدیم و نم نم بارون میزد. خانومی جوون و محجبه بساط لیف و جوراب و... جلوش پهن بود. دوستم رفت جلو و آروم سلام کرد و نصف بیشتر لیف و جوراباشو خرید! تعجب کردم و پرسیدم: "داداش واسه کی می خری؟ ما که تازه از حموم دراومدیم، اونم این همه!!! " گفت: "تو این سرما از سر غیرتشه که با دستفروشی خرجشو در میاره و عفت خودش رو به سختی حفظ می کنه و تن به خلاف نمی ده!!! پس بخر و بخریم تا شرف و ناموس مملکتمون حفظ شه." برگشت تو حموم و صدا زد: "نصرت اینا رو بزار دم دست مردم و بگو صلواتیه..." برگی از #خاطرات_جهان_پهلوان_تختی
|