شعرناب

*عواقب ِ وابستگی*

وقتی خودمون‌رو خواسته یا ناخواسته وابسته و نیازمند نشون می‌دیم منتظر عواقب خوبی نباشیم!
کثافاته توهینه که از هر سو و به هر دلیلی احاطه‌مون می‌کنه.
چرا باید اونقدر شخصیت کم و بی‌ارزشی داشته باشیم که بواسطه نیاز و وابستگی‌مون خورد بشیم!
حس می‌کنم دلیل قرار گرفتن توی این مسیر، خودکم‌بینی و عدم اعتماد به نفسه!...
شاید هم سادگی؛ گاهی طرف از سر سادگی دل می‌بنده و به شدت خودش رو نیازمند نشون میده!...
اما وقتی حجم وسیعی از توهین‌رو می‌بینه، سعی می‌کنه به هر جون‌کَندنیه، دل بِکَنه.
ولی چطور ممکنه دلی که زیر خروارها احساس دفن شده، بتونه سَری از سَرا بلند کنه و جونی داشته باشه تا دلی بِکَنه؟...
هر بار بخواد برای کَندن، خیز برداره؛ احساسی تازه روی سرش آوار می‌شه و سقوطش را به تاریک‌ترین تنهایی مطلق هموار می‌کنه.
این در و اون در زدن‌ها هم افاقه‌ای نداره مادامی که خودش‌رو نیازمند و وابسته نشون میده!...
******
بنظرم حتی اگه زیر خروارها احساس دفن شده باشیم، تحمله توهین، حماقتی محضه و راه رهایی و گسستن وجود داره، اگه کمی.. فقط کمی به خودمون اعتماد کنیم.
*شاهزاده*


2