شعرناب

لبخندت

و لبخندت زیباترین سکانس زندگی من است...
.
زیبای من
بودنت در میان روزمرگی هایم
شبیه پرتوی نوری است
که در یک اتاق بدون در و پنجره
نفوذ کرده
و
تنها آن نورِ اندک میتواند
مرا از گرداب تخیلاتِ بی جان
به واقعیتی سرشار از رویا بکشاند
.
ای چاشنی زیبای روزهای بیست سالگی ام
تو در میان تمام مجازها
بدون هیچ شک و تردیدی
در واقعیت جولان میدهی
و مرا فراتر از عشق کشانده ای
.
زیبای من
در جهان بی مرز
آنقدر تو را سخت در آغوش می کشم
که هیچ نیرویی نتواند ما را از هم جدا کند
آنقدر سخت تو را می بوسم
که هیچ گاه ردپای لب هایم از گونه ات نرود
آنقدر سخت می جنگم
که هیچ سپری در مقابلم دوام نیاورد
.
ما می توانیم دیدگاه جدیدی از عشق را
در سرزمینی ناشناخته رقم بزنیم
در سرزمین افسانه های پوچ
اما
این احساس، افسانه نیست
ما در واقعیت مجنونیم...
.
#محمدامین_آقایی


2