شعرناب

☄️ بابک خرمدین☄️


خرمدینان، مرگ ابومسلم را انکار کرده و معتقد بودند کهابومسلم، باز خواهد گشت تا عدالت را در جهان، برقرار کند.در دوران خلافت عباسیان،آذربایجان، کانون مقاومت طولانی‌مدت و خطرناک علیه خلافت بود که توسط بابک خرمدین، رهبری می‌شد و بر شمال غربی ایران، تأثیر گذاشته بود و بیش از ۲۰ سال - از ۲۰۱ ه‍.ق/۸۱۶ م تا ۲۲۲ ه‍.ق /۸۳۷ م - طول کشید. از نگاهباسورثاین مقاومت قطعاً پایه‌های دینی داشته ولی ممکن است که پایه‌های سیاسی-اجتماعی نیز داشته باشد. شورش او به روشنی از حس ضد عربی ایرانیان در آذربایجان بهره می‌برده‌است.تعداد نیروهای لشکر بابک را در ابوالمعالی ۱۰۰ هزار نفر،[در تنبیه الاشراف مسعودی ۲۰۰ هزار نفر،در تاریخ بغدادی ۳۰۰ هزار نفریا بیشمار[و در تبصره العوام بیشمار ذکر کرده‌اندکه بی شک مبالغه آمیز است ولی حداقل دلالت بر بزرگ بودن لشکر آن دارد.
او زندگی گمنامی در آذربایجان داشت تا اینکه مورد توجه جاویدان بن سهل، رهبر خرمی‌ها-که مدت کوتاهی بعد درگذشت-، قرار گرفت. بابک ادعا کرد که روح جاویدان در کالبد او وارد شده و تحریک ساکنانبذرا آغاز کرد. او قدرت جدیدی به جنبش دینی-اجتماعی که ریشه در مذهبمزدکداشت، بخشید و از روش‌های خشونت‌آمیزِ ویژه‌ای بهره گرفت. به نظر می‌رسد که قیام او از ۲۰۱ ه‍.ق/۸۱۶ م آغاز و با نقشهٔحاتم پسر هرثمه، یاری شده بود و با مشکلات مختلفی در استان‌های شرقی که به دنبال آنمأمونبهبغدادبازگشت، آسان گشته بود.
در ۲۰۴ ه‍.ق/ ۸۱۹–۸۲۰ ممأمون،یحیی بن معاذرا به سوی بابک فرستاد که با درگیری بی‌نتیجه در موقعیت‌های مختلف (جنگی) همراه بود؛ همان‌طور که تلاش دیگر فرماندهان خلافت، شانس بهتری نداشتند. در پایان خلافتمأمونمبارزه تاجبالهم کشیده شد، که این باعث نخستین نگرانی خلیفهمعتصمگردید و باعث شد تا او مقاومت این ناحیه را ریشه کن کند. در ۲۲۰ ه‍.ق / ۸۳۵ ممعتصم،افشینرا مأمور سرکوب بابک کرد. این فرمانده قلعه‌های جادهٔبذرا که بابک ویران کرده بود را تعمیر کرد و علی‌رغم شکستبغای کبیردرهشتادسر، توانست طرخان، یکی از فرماندهان مقاومت را غافلگیر کند. سپس با نیروهای تحت فرماندهی جعفر خیاط و داوطلبانابودلفتجدید قوا کرد و در ۲۲۲ ه‍.ق /۸۳۷ م اردوگاهی را تحت حفاظت دیده‌بان‌ها برپا کرد. (چرا که مکرراً ازبذمورد هجوم واقع شده‌بود) بعد از حملهٔ ناموفق داوطلبان، بذ در ۹ رمضان ۲۲۲ ه‍.ق/۱۵ اوت ۸۳۷ م توسط نیروهای فرغانه‌ای فتح و غارت شد. بابک فرار کرد ولی توسط سهل بن سنباط - که به او پناه داده‌بود، دستگیر شد و به افشین تحویل داده‌شد. او به سامرا فرستاده شد و در ۳ صفر ۲۲۳ / ۴ ژانویه ۸۳۸ به سامرا رسید.معتصماو را سوار بر فیل به معرض نمایش گذاشت و نخست دست‌هایش را قطع کردند و سپس او را اعدام کردند.جنازهٔ او بر چوبهٔ دارش باقی ماند و منجر شد تا نامش به این منطقه از شهر گفته شود.
دستگیری و اعدام بابک پایانجنبش خرمدیناننبوده و آن‌ها ادامه حیات دادند تا مدرکی گواه بر حیاتشان در قرن ۳ ه‍.ق/۹ م باشند. داوطلبان شورش گذشته، که خود را بابکیه نام نهادند، دربذتا قرن ۵ ه‍.ق/۱۱ م ادامه حیات دادند و به انتظار او ماندند و آئین خاصی انجام می‌دادند.
✍️دروداهورامزدا بربزرگان ومشاهیر ایران زمین💥
🌟م.مدهوش🍃
منابع:
ق/ ۸۲۸ م و متوفی به سال ۲۷۶ ه‍.ق / ۸۸۹ م) در کتابالمعارفکه سبب خروج بابک را آن طور که در میان بعض مردم رایج بوده نقل کرده‌است و از اولین جنگ‌های بابک با سرهنگان مأمون نام برده‌است.
بلاذریدرفتوح البلداندر فصل راجع به فتحآذربایجانکه دربارهٔ شهرهای این ایالت ذکر مختصری کرده، محل‌هایی که در ایام جنگ میان بابک و افشین، مراکز معاندان بوده را نام برده‌است.
دینوری(ابوحنیفه احمد متوفی به سال ۲۸۲ ه‍.ق/ ۸۹۸ م) شرح این شورش را دراخبارالطوالضبط کرده و در بعض مسائل اطلاعاتی به‌دست می‌دهد که در جاهای دیگر یافت نمی‌شود
یعقوبی(متوفی به سال ۲۸۴ ه‍.ق/ ۸۹۷ م) در تاریخ خود به ذکر این واقعه پرداخته و گفته‌های او حاوی جزئیاتی است که در مصادر دیگر موجود نیست.
مفصلترین شرحی که دربازهٔ این شورش داریم، در تاریخ عظیم القدرمحمد بن جریر طبریاست ولی تقریباً تمام مسطورات این سالنامه مربوط به جنگ‌ها و اعمال لشکرکشی و ترتیب لشکر و ترتیب فتوح است.
مسعودیدرمروج الذهب، مختصری از شورش بابک سخن رانده و بعد به تفضیل گرفتاری او را بیان کرده‌است و درتنبیه الاشراف، به این حادثه اشارت نموده و از تقسیمات فرقهٔ خرمدینان و مباحثات ایشان در میان خود و با خارجیان و مساکن ایشان و اصل ایشان، بحث کرده‌است.


1