♦️ درس نامه ی سی و یک بسم الله الرحمن الرحیم آرایه ی کنایه کنایه در لغت به چه معناست؟ کلمه ی کنایه در زبان عربی به معنای توهین، نیشخند، سخن همراه با طعنه، ریشخند و در نهایت بیانی غیرواضح و پوشیده است. اما آرایه ی کنایه در ادبیات به آن معناست که برخی جملات یا ترکیبات دو معنی دارند. یک رو از این معنی در ظاهر و روی دیگر آن در باطن است. این معانی با یکدیگر تفاوت دارند و قصد اصلی گوینده یا نویسنده معنای باطنی آن است. پس گوینده یا نویسنده کنایه قصد دارد تا در خفا و محترمانه معنیای را به صورت غیرمستقیم برساند. کنایهها میتوانند جملات، ترکیبات اضافی، وصفی و مرکب باشند. ساختار آرایه ی کنایه در ساختمان یک ترکیب کنایی دو عبارت مکنی به و مکنی عنه در کتب ذکر شده است که مکنیبه همان صورت ظاهری و مکنیعنه معنا و صورت باطنیست. این اصطلاحات را با یک مثال بهتر میتوانید درک کنید. خون کسی را ریختن کنایه از کشتن کسی خون ریختن به معنای کشتن است. در این کنایه خون ریختن مکنی به و معنای هدف آن که کشتن مکنی عنه است. انواع کنایه کنایه آرایهای است که به دلیل قدمتش انواع متفاوتی دارد. در کتب آرایههای ادبی، آرایه ی کنایه را از سه جهت تقسیمبندی کردهاند؛ انواع کنایه از نظر نقش مکنیعنه، انواع کنایه از نظر وضوح معنا و انواع کنایه از نظر انتقال معنا. در ادامه هر یک از این انواع را بررسی میکنیم. انواع کنایه از نظر مکنیعنه این حالت خود به سه دسته تقسیم میشود؛ زیرا ممکن است مکنی عنه به صورت موصوف یا اسم، فعل یا مصدر و یا صفت بیاید. به مثالهای زیر دقت کنید: 1- موصوف یا اسم رفیق گرمابه و گلستان کنایه از رفیق صمیمی در این حالت یک یا چند صفت، جمله یا عبارت وصفی را پشت سر هم و در معنای کنایی استفاده میکنیم. ۲- فعل یا مصدر آب در هاون کوبیدن یا باد در قفس کردن کنایه از انجام کاری بیهوده استفاده از فعل یا مصدر یکی از پرکاربردترین ساختارها در ساختن کنایه است. به مثال توجه کنید. آش برای کسی پختن کنایه از نقشه کشیدن برای اذیت و آزار کسی ۳- صفت آرایه کنایه ممکن است به شیوه صفت در جمله ظاهر شود و باید آن را از دیگر صفتها و ساختار جمله تشخیص داد. به مثال زیر دقت کنید: پای آبله شدن کنایه از عاجز و ناتوان شدن انواع کنایه از نظر وضوح برای تقسیم وضوح کنایات با بررسی حالت و تعداد واسطهها میان مکنیبه و مکنیعنه، آنها را تقسیم بندی میکنیم که خود به سه دسته تقسیم میشوند. 1- رمز رمز نوعی کنایه است که تمام واسطههای میان مکنیعنه و مکنیبه پنهان هستند. به همین دلیل تشخیص آن بسیار سخت است؛ زیرا رسیدن از معنای ظاهری به معنای باطنی بدون هیچ اشاره و کمکی سخت میشود. نمونههای این نوع از کنایه کمتر در ادبیات دیده میشوند. ۲- تلویح همانطوری که مطلع شدید، اگر واسطه میان مکنیعنه و مکنیبه زیاد باشد نیز دریافت معنای هدف آن کنایه سخت میشود. حال اگر تعداد واسطهها زیاد باشد حالت دیگری رخ میدهد که به آن تلویح گفته میشود. این حالت به دلیل فهم دشوارش بیشتر در متون قدیمی کاربرد دارد و در محاورههای امروزی جایگاهی ندارد. لاغری بچه شتر کنایه از بخشندگی این کنایه به نظرتان عجیب است؟ حق دارید ولی اگر از استدلال نهان آن مطلع شوید، موضوع برایتان روشن میشود. لاغر بودن بچه شتر نشانه ی شیر ندادن مادر به بچه است. وقتی مادر به بچه شتر شیر نمیدهد در واقع شیر را به مهمانانش میدهد و نشان از بخشندگی اوست. 3- ایما در ایما تعداد واسطهها کمتر و متعادلتر است به همین دلیل رسیدن از معنای ظاهری به باطنی سهولت پیدا میکند. میتوان گفت ایما در تقابل با تلویح است. در واقع ایما رایجترین نوع کنایه و درک آن آسان است؛ زیرا شنونده بلافاصله پس از شنیدن به مقصود گوینده پی میبرد. بی سر و پا بودن کنایه از بیادب و فرومایه بودن آرایه ی کنایه از نظر انتقال معنا کنایهها از نظر انتقال معنا نیز به دو دسته قریب و بعید تقسیم میشوند. آرایه ی کنایه ی قریب در کنایه ی قریب رابطه بین معنای ظاهر و باطن یا همان مکنیبه و مکنیعنه به سادگی پیدا میشود. شاخ و شانه کشیدن کنایه از تهدید کردن و ترساندن آرایه ی کنایه ی بعید در این مدل نیز رابطه میان ظاهر و باطن کنایه اصلاً واضح نیست و نمیتوان به آسانی این مبهم را گشود. به مثال زیر دقت کنید؛ بزرگی بایدت دل در سخا بند سر کیسه به برگ گندنا بند سر یک کیسه را نمیتوانیم با برگ گندنا (سبزی تره) ببندیم؛ زیرا این برگ استحکام ندارد و زود پاره میشود و کیسه باز میگردد. حال با کمی دقت در می یابیم که با واسطه از مکنیبه به مکنیعنه رسیدهایم. باز بودن سرکیسه نشانهی بخشندگی و خسیس نبودن است. چه مواقعی میتوانیم از کنایه استفاده کنیم؟ از آنجایی که کنایه آرایهای است که امروزه در محاوره ی بسیاری از افراد به کار بسته میشود، شاید برایتان این سوال پیش بیاید که چرا افراد باید در لفافه سخن بگویند و به طور مستقیم حرف خود را نزنند؟ در ذیل به دلایل استفاده از کنایهها میپردازیم. ۱- ترس از بیان واضح در برخی مواقع گفتن حرف به صورت صریح ممکن است شرایط فرد را به خطر بیندازد؛ یا گوینده از بیان معنای اصلی خود خجالت بکشد به همین دلیل از کنایه در متنها و سخنان خود و یا ابهام و ایهام استفاده میکنند. ۲- شیوا شدن سخن در ادبیات، بیان غیر واضح سخن باعث هنریتر شدن و هوشمندانه شدن کلام میشود. این مورد از گذشته خیلی دور تا به امروز ادامه داشته است. 3- رعایت کردن ادب در برخی مواقع محتوای کلام به صورتی است که اگر مستقیم بیان شود؛ بیادبی محسوب میشود. پس گوینده با استفاده از آرایه ی کنایه از بیادبی جلوگیری میکند. ۴- معمایی کردن کلام گاهی اوقات گوینده برای اینکه ذهن شنونده را به چالش بکشد و فرد را به تأمل و تفکر وادار کند؛ در سخنانش از کنایه استفاده میکند. ۵- اغراق و مبالغه در کلام گاهی گوینده برای بزرگنمایی و مبالغه در سخن خود از کنایهها کمک میگیرد تفاوت کنایه و استعاره به دلیل نزدیکی زیاد تعریف این دو آرایه گاهی آرایه ی کنایه با استعاره مرکب اشتباه گرفته میشود. ولی با کمی ریز بینی متوجه تفاوت آشکار بین این دو مورد میشویم. ۱- همانطور که گفته شد کنایه یک ترکیب یا جمله است و هیچگاه کلمه نمیشود؛ در صورتی که استعاره تنها یک کلمه است. ۲: استعاره مرکب یک نوع از مجاز است. پس قرینه و نشانه برای شناخت معنای باطنی دارد تا مخاطب از هدف بیان آن باخبر شود ولی همانطور که بیان شد، کنایه هیچگاه با قرینه نمیآید و در خود ترکیب یا جمله هیچ نشانهای برای دریافت معنای اصلی نیست. به طور مثال اصطلاح چند مرده حلاج بودن کنایه از مقدار توانایی در انجام کاری است و نشانی برای شناسایی ندارد. چطور میتوانیم کنایهها را در جملات تشخیص بدهیم؟ در بسیاری از صناعات ادبی، مانند مجاز، قرینهها میتوانند به ما کمک کنند که بتوانیم معنای اصلی و هدف را مشخص کنیم. اما در جملات کنایی اثری از قرینهها نیست تا مخاطب را از معنای باطنی آگاه سازد. به همین دلیل، کنایه از آرایههایی است که برای شناختن آن باید دانش ادبی داشته باشید؛ با اینهمه ممکن است شناخت برخی کنایههای قدیمی همچنان دشوار باشد. پرکاربردترین کنایههای فارسی یا حسین بن علی سید هادی محمدی منابع اسنادی 🔰 دستور زبان پرویز ناتل خانلری انتشارات توس 🔰 دستور زبان ژیلبر لازار ترجمه ی مهستی بحرینی انتشارات هرمس 🔰 نت برخی سایت ها
|