شعرناب

امین کونانی شاعر کوهدشتی

آقای "امین کونانی" شاعر لرستانی، زاده‌ی ۲۸ اسفند ماه ۱۳۵۶ در کوهدشت است.
او نخستین مجموعه شعرش را با نام "از هوای قرقی و گرسنگی" در سال ۱۳۸۷ منتشر کرد، و دومین مجموعه‌اش را با عنوان "گذرگاه پروانه‌ها" که شامل ۳۶ غزل و دو مثنوی است در مرداد ۱۳۹۳ به صورت الکترونیک منتشر کرد، که بيشتر اشعار این کتاب نيز در مجموعه‌ی قبلی او منتشر شده بودند.
▪نمونه‌ی شعر:
(۱)
پاییز به خوابم آمد و زرد شدم
از شهر خیالات سبک طرد شدم
با آن همه بر شاخ شکفتن آخر
بازیچه‌ی بادهای ولگرد شدم.
***
با دل دل خویش شعله می‌افروزم
با نخ نخ جسم،‌ جان به لب می‌دوزم
با هر دم و بازدم، کم و کم کم‌تر
سیگارم و از دست خودم می‌سوزم.
***
در این خمِ راه خسته‌ای جا مانده
دل‌های به هم گسسته‌ای جا مانده
این پله که سر به آسمان می‌ساید
در هر قدمش شکسته‌ای جا مانده.
(۲)
تو سبز این کرانه‌ها، به باغ ما بهار باش
به شاخه‌ی امید من شکوفه‌ی انار باش
تو جشن ساده‌ی منی، کمی شراب و شعرتر
به امشبانه‌های من بیا و ماندگار باش
هزار کوزه‌ی عطش نشسته در نگاه من
به راه راه مژه‌ات هزار چشمه‌سار باش
نگو که کهنه عاشقم به داغ‌ها شقایقم
بیا به خاطر دلم کمی در انتظار باش
نگو چنین شد و چنان، شکسته شد چراغدان
تو آفتاب ناگهان سوار شب شکار باش
کنار من مرا بخوان به بوسه‌های آن چنان
به دفتر شبانه‌ها خطی به یادگار باش
در این هوای غم طنین کسی ندیده شب چنین
مرا بخواب نازنین کنار بی‌کنار باش.
(۳)
با این همه نام، هیچ‌کس نامم نیست
در حیرت انجام، سرانجامم نیست
من جام جهان بین تو اما بنگر
جز زهر جهان، هیچ در این جامم نیست.
(۴)
یک روز هم آفتاب ما در بزند
باران به تمام خانه‌ها سر بزند
هر دانه از این باغ که با هم خوردید
بر سینه‌یتان هزار خنجر بزند.
(۵)
برخیز که برخیزد از این راه خطر گرد
من شیر توام شیر تو ای بیشه‌ی ناورد
فریاد شو ببر بیان بر تن خود کن
ای رستم خاموش در این سینه‌ی پر درد!.
(۶)
در جیب‌هایم
دنبال چیزی می‌گردم
که در سرم پنهان بود.
(۷)
گیسوانش را قیچی کرد
قصه کوتاه
ولی به آخر نرسید.
(۸)
یَهُوَه به سمت کلماتش می‌کشید
پدر به صلیب
ایزد به جهنم
اما او با خدای بادها رفت.
(۹)
نگاره‌ای لال
اما شنوا
آمیزه‌ای از لاله و مروارید
با خطوط منحنی حاشیه‌اش.
(۱۰)
پشتش به من اخم
رویش به من لبخند
ژانوس نه
دختر آینه‌ی تاکسی.
گردآوری و نگارش:
#لیلا_طیبی (رها)


1