شعرناب

💠معرفی مکاتب ادبی جهان 💠

💠مکتب ادبی💠
مکتب ادبی، معادل اصطلاح انگلیسی (Literary school) و به معنای مجموعهٔ سنت‌ها،هنجار‌ها،اندیشه‌ها،نظریه‌ها و ویژگی‌هایی است که به دلیل‌هایاجتماعی،سیاسییافرهنگیدر دوره‌ای خاص در ادبیات یک یا چند کشور نمود پیدا می‌کند. این مجموعه معمولاً در آثار گروهی از صاحبان قلم رخ می‌دهد و باعث تمایز آن‌ها در سبک از شاعران و نویسندگان دیگر می‌شوند. منتقدان، پژوهشگران، نویسندگان و شاعران برجسته و ماهر چنین مجموعه‌ای را می‌یابند و در قالب مشخصه‌های هر مکتب ارائه می‌دهند. هر مکتب با پیروانی که برای خود می‌یابد دوره‌ای ویژه – کوتاه یا بلند – را می‌پیماید و سپس بازمی‌ایستد. معمولاً پایه‌گذاران هر مکتب خودشان نیز از مشخصه‌های آثارشان آگاه نیستند و دیگران شیوه‌های هنری آنان را مشخص و معرفی می‌کنند. البته این اصل جنبهٔ همگانی ندارد زیرا مکتب‌هایی هم بوده‌اند که بنیانگذاران آن‌ها دانسته و با تصمیمی آگاهانه بیانیه‌ای دربارهٔ مکتب خود صادر می‌کردند پیش از آن که شیوه‌ای تازه در نگارش آثار ادبی در پیش گیرند؛ مانند سوررآلیست‌ها و دادائیست‌ها.
💠🍃
باید توجه داشت که نباید مکتب را با سبک اشتباه گرفت، مکتب باید دارای ایده و اندیشه نو، بکر و اصلی باشد، اندیشه‌ای که صاحب نظر آن فقط بنیان‌گذار مکتب باشد، نه اینکه از مکاتب پیشین خود به گونه آشکار تقلید کند، یا اینکه مکاتب پیشین را احیا کند. اما اندیشه در سبک می‌تواند پیرو اندیشه‌های گذشته باشد و از آنها تقلید کن یا آنها را احیا کند.
💠🍃
ویژگی‌های هر مکتب ادبی، رفته‌رفته در آثار ادبی مربوط به آن مکتب نمود پیدا می‌کند
💠🍃
از همین رو، می‌توان گفت که هیچ مکتبی بدون مقدمه پیدا نمی‌شود و ردّی از ویژگی‌های بیشتر مکتب‌های ادبی را در آثار ادبی پیش از آن می‌توان یافت. مهم‌ترین عامل پیدایش هر مکتب ادبی، نوع نگرشی است که ادیبان هر دوره به زندگی و دنیای پیرامون خویش دارد. در نتیجهٔ همین نگرش است که بیان هنری، شکل‌های گوناگونی می‌یابد و تغییرهایی در به‌کارگیری زبان و شیوهٔ کاربرد واژگان پیش می‌آید.
💠🍃
خلاصه اینکه شرایط و اوضاع اجتماعی، سیاسی، اقتصادی یا فرهنگی در ایجاد یا تغییر مکتب‌های ادبی تأثیر غیرقابل انکاری دارند. مکتب‌هایی کاملاً متفاوت و تقریباً هم‌زمان با هم سر برآوردند و در کنار یکدیگر شکفتند؛ مانند سمبولیسم (نمادگرایی) و رآلیسم (واقع‌گرایی). به همین دلیل است که گاه هم نسبت دادن کامل یک شاعر یا نویسنده به مکتبی خاص، دشوار و تا حدی نشدنی است.
💠🍃
شاعران و نویسندگانی بوده و هستند که در دورهٔ فعالیت‌های ادبی خویش، گرایش‌های گوناگون به مکتب‌های مختلف داشته‌اند، مانندولفگانگ گوته، نویسنده و شاعر آلمانی؛ (۱۷۹۴ – ۱۸۳۲ م) که او را می‌توان هم در شمار رمانتیک‌ها دانست هم در زمرهٔ کلاسیک‌ها». (انوشه: ۱۳۷۶: ص ۱۲۶۵)
💠🍃
از اواخر سدهٔ نوزدهم میلادی اثرگذاری و اثر پذیری‌های ادبی سرعت زیادی یافته‌است و علت این امر را می‌توان در چند مورد جستجو کرد: توسعهٔ روابط فرهنگی – اجتماعی، گسترش شتابندهٔ افکار و اندیشه‌های اجتماعی – سیاسی و آشنایی روزافزون ملت‌ها با زبان و ادبیات یکدیگر؛ که این امر باعث کوتاهی عمر مکتب‌های ادبی و آمیختن آن‌ها با یکدیگر شده‌است؛ اما رگه‌هایی از این‌گونه مکتب‌ها را در مکتب‌هابی که سال‌ها پس از آن‌ها سر برآورده‌اند، می‌توان مشاهده کرد.
💠مکاتب ادبی 💠
رمانتیسم
کلاسیسیسم
رئالیسم(واقع باوری)
رئالیسم ابتدایی
رئالیسم جادویی
رئالیسم سوسیالیستی
ناتورالیسم (طبیعت‌گرایی)
دادائیسم
نمادگرایی جادویی
سوررئالیسم
کوبیسم (حجم گری)
پارناس (هنر برای هنر)
سمبلیسم
ناتوریسم
یگانه‌گرایی(اونانیمیسم)
جهان‌گرایی(کوسموپولیتیسم)
وریسم(واقع‌گری محض)
مردمی‌گری(پوپولیسم)
آینده‌گرایی(فوتوریسم)
رمان نو(موج نو)
اگزیستانسیالیسم(هستی گرایی، وجودگرایی)
نهیلیسم(هیچ انگاری)
ابزرودیسم
پست مدرنیسم
کرئاسیونیسم /آفرینش گرایی
جنبش بیت
ایماژیسم
باروک
آکمه ایسم
اولتراییسم


5