شعر سروش، بسیار خوش بُنیه و آینده دار_1 چرا شعر سروش، بسیار خوش بُنیه و آینده دار است؟ (تأثیرپذیری و استقلال شعر سروش از قالب های دیگر) قسمت 1 شعر سروش در یکم بهمن هزار و سیصد و نود و شش بعنوان قالب یا گونه ای تازه در سرایش، معرفی و سپس بارها در جهت گسترش توانمندی آن، ویرایش هایی انجام گرديده و در نتیجه امروزه شعر سروش از طرفی بصورت گونه ای با آزادی عمل و انعطافپذیری بالا درآمده که این از شرایط شعر نو است و از طرف دیگر، برخی امتیازات شعر سنتی را به ارث برده و در نتیجه در کُلّیّت خود، آمیخته ای از شعر سنتی و شعر نو است بطوری که نه آن را کاملا جزئی از شعر سنتی می توان دانست و نه جزئی از شعر نو؛ چرا که از محدوده ی هر دو سبک، بیرون می زند و تازه، این از لحاظ "روساخت" است و در ژرف ساخت خود هم به مکتب ادبی نورگرایی تکیه دارد که این مکتب بومی بطور خلاصه، این طور تعریف می شود: ترسیم طبیعت(ریشه ی جسمانی و مادی) ویا سنت(ریشه ی فرهنگی) با قلم موی معنویت(ریشه ی ذاتی) بر بوم عصر جدید. مطلب دیگر، این که با ویرایش هایی که برپایه ی انعطاف پذیری و گسترش در شعر سروش به وجود آمده، این گونه ی شعری، دارای زیرگونه ها یا شاخه های بالفعل و بالقوه ی زیادی شده و با تعریف گسترده ای که از آن ارائه گردیده، حتی گونه ای دارای پیشینه در تاریخ ادبیات است و تازگی آن در کشف و تدوین قواعد و تبیین و البته بسیاری از شاخه های جدید آن است؛ اما گونه ای کاملا تازه و بدون پیشینه نیست. از ویژگی های جالب و امتیازات شعر سروش، بهره گیری آن از برخی ویژگی های چند یا چندین قالب شعری دیگر است بطوری که بهره مند از امتیازات آنهاست؛ اما خودش هیچیک از آنها نیست و از این نظر به پایان نامه ای مستحکم می ماند که در آن از منابع معتبر زیادی استفاده شده است بدون این که خود، هیچیک از آن منابع باشد یا در تشبیهی دیگر به مربی یا فرمانده ای می ماند که از شیوه ی هدایتگری افراد زیادی، درس ها آموخته و چکیده ی آنها را در روش خود، مورد استفاده قرار داده است. برخی از قالب هایی که بر شکل گیری شعر سروش، تأثیر داشته، عبارت اند از: مُسَمَّط، دوبیتی، رباعی، مُستَزاد، نیمایی، سپید، پریسکه، سه گانی، چهارپاره، گونه ی هایکو(هایکوواره) و حتی قالب غزل. (ادامه دارد) 25 تیر ماه 1402 تهران، شهریار، اندیشه محمدعلی رضاپور (مهدی)
|