آموزش بحرهای عروض در شعر ایرانی (جلسه سوم)بسم الله الرحمن الرحیم با سلام و عرض ادب خدمت فرهیختگان عزیز و ارجمندم در خدمت شما هستم با سومین جلسه از آموزش بحرهای عروض در شعر ایرانی. خدا را شاکرم بار دیگر توفیق حضور در جمع شما مهربانان برایم حاصل شد. در دو جلسه گذشته به تعریف وزن و بحر پرداختیم و گفتیم بحرها بر این اساس که ارکان آن ها از یک نوع افاعیل باشد یا از چند نوع به دو نوع متفق الارکان و مختلف الارکان تقسیم می شوند. بحرهای متفق الارکان : هزج ، رجز ، رمل ، وافر ، کامل ، متقارب ، متدارک بحر مختلف الارکان داریم : طویل، مدید، بسیط، منسرح، مضارع، مقتضب، مجتث، سریع، جدید، قریب، خفیف، مشاکل در این جلسه می خواهیم در خصوص بحر متقارب صحبت کنیم. بحر متقارب اصلاً ایرانی است و بعداً از شعر ایرانی به شعر عرب نیز راه یافته است. بحری است که ارکان آن مبتنی بر <<فعولن>> و زحافات آن است. یعنی اگر ما در وزنی رکن فعولن را پیدا کردیم اول از همه ذهنمان به سمت بحر متقارب می رود. با چهاربار تکرار فعولن خواهیم داشت : فعولن فعولن فعولن فعولن : بحر متقارب مثمن سالم. متقارب می گویند چون از رکن فعولن در این بحر استفاده شده است. مثمن می گویند چون هر بیت آن دارای هشت رکن می باشد یعنی در هر مصرع چهار رکن. و سالم می گویند چون رکن فعولن سالم هست و در حقیقت در آن اثری از زحافات فعولن نیست. شعری را که بانو نرگس زند در جلسه گذشته بعنوان نمونه آوردند مطالعه می کنیم: جهان را بدیدم وفایی ندارد فعولن فعولن فعولن فعولن جهان در جهان آشنایی ندارد فعولن فعولن فعولن فعولن اگر تمام مصرع ها را تقطیع کنید مشاهده می کنید که هر مصرع از چهار بار تکرار فعولن ایجاد شده است. تا اینجا فکر می کنم مطلب ساده بود و پیچیدگی خاصی نداشت. برای اینکه به این بحر مسلط شویم لازم است زحافات فعولن را نیز بشناسیم. تعریف زحافات : زحاف در لغت به معنی دور شدن از اصل هست. در علم عروض با یک سری تغییرات در افاعیل اصلی زحافات را می سازیم. در این درس می خواهیم با یک سری تغییرات در فعولن، به زحافات آن و وزن های دیگر برسیم. محذوف : به حذف هجای بلند آخر می گویند. برای مثال اگر از <<فاعلاتن>> هجای آخر(تن) را حذف کنیم <<فاعلا>> باقی می ماند که همان <<فاعلن>> هست. بنابراین فاعلن محذوف فاعلاتن است. {فاعلاتن مربوط به بحر رمل می شود و بعداً توضیح می دهم.} همچنین با حذف هجای آخر <<فعولن>> به <<فعو>> می رسیم که همان <<فَعَل>> است. بنابراین<<فَعَل>> محذوف <<فعولن>> می باشد. حالا می خواهیم با استفاده از محذوف فعولن، وزن جدید بسازیم. فعولن فعولن فعولن فعل : بحر متقارب مثمن محذوف متقارب گویند چون <<فعولن>> رکن اصلی آن است. مثمن است چون هر بیت آن هشت افاعیل دارد. محذوف است چون از <<فَعَل>> که محذوف <<فعولن>> می باشد، استفاده شده است. شاهنامه ی فردوسی، بوستان سعدی، گرشاسب نامه ی اسدی توسی، ساقی نامه ها و بیشتر اشعار حماسی مثل حمله حیدری از باذل مشهدی در این وزن سروده شده اند. بیشتر در قالب مثنوی از این وزن استفاده شده است. اما در سایر قالب ها نیز سروده شده است. بیشتر مضامین حماسی را به خود اختصاص داده است اما در سایر مضامین از جمله اخلاقی و عاشقانه نیز از این وزن استفاده شده است. تمرین) چند شعر ازشاهنامه ی فردوسی و بوستان سعدی را بررسی نمایید. نکته ) با حذف هجای آخر <<مفاعیلن>> به <<فعولن>> می رسیم بنابراین<<فعولن>> محذوف <<مفاعیلن>> است. باید دقت کنید که محذوف مفاعیلن که در حقیقت از زحافات مفاعیلن هست را با بحر متقارب اشتباه نگیرید! مفاعیلن مربوط به بحر هزج می باشد و بعداً توضیح خواهم داد. فعول / فعل : در گذشته دانشمندان علم عروض در پایان یافتن یک مصرع در اینکه با هجای بلند باشد یا با هجای کوتاه تفاوت قائل می شدند برای همین نام های متفاوتی می گذاشتند. برای مثال متقارب مثمن مقصور که در حقیقت همان متقارب مثمن محذوف است با این تفاوت که هجای آخر آن به جای فعل، فعول می باشد. اثلم : از دیگر زحافات فعولن اثلم است و به حذف هجای اول کوتاهدر فعولن اثلم می گویند. با حذف هجای اول کوتاه <<عولن>> باقی می ماند که همان <<فع لن>> هست. بنابراین <<فع لن>> اثلم فعولن می باشد. فع لن فعولن فع لن فعولن : بحر متقارب مثمن اثلم چون هر مصرع از چهار رکن تشکیل شده و رکن اصلی فعولن می باشد و از فع لن که اثلم فعولن است استفاده شده است به آن متقارب مثمن اثلم می گویند. این وزن بسیار خوش آهنگ است و یک وزن دوری محسوب می شود یعنی در میانه ی مصراع توقف داریم و هجای پایانی نیم مصراع به جای هجای بلند می تواند هجای کشیده نیز باشد. اشعار نمونه بحر متقارب مثمن اثلم : 1) سنگی چو گوهر، بستیم بر دل از صبر دیدیم در بحر ساحل (بیدل دهلوی) 2) جمعند خوبان چون دسته گل وز ناله عاشق تنها چو بلبل (مشتاق اصفهانی) 3) آیین تقوی ما نیز دانیم لیکن چه چاره با بخت گمراه؟ (حافظ) 4) چندانکه گفتم غم با طبیبان درمان نکردند مسکین غریبان (حافظ) خلاصه مطالب ) در این جلسه به بحر متقارب پرداختیم. بحر متقارب مربوط به فعولن و زحافات آن می باشد و به آن تقارب نیز می گویند. <<فعل>> محذوف، <<فعول>> مقصور و <<فع لن>> اثلم ، زحافات فعولن می باشند البته زحافات دیگری نیز وجود دارد. فعولن فعولن فعولن فعولن : بحر متقارب مثمن سالم فعولن فعولن فعولن فعل : بحر متقارب مثمن محذوف فع لن فعولن فع لن فعولن : بحر متقارب مثمن اثلم تمرین) اشعاری در اوزان فوق بیابید یا بسرایید. با آرزوی توفیق. پیروز باشید و پاینده.
|