فرازهایی از بازار خود فروشی اگر مردم بچهها را به حال خود بگذارند، اگر معلمان سربهسر آنها نگذارند، اگر پدر و مادرها اصرار نداشته باشند که افکار آنها را به راه معین بکشانند و بر احساسات آنها سلطه یابند - بر افکار و احساساتی که برای همگان معمایی به شمار میآید (آخر مگر من و شما همدیگر را، فرزندانمان را، پدرانمان را، همسایهمان را تا چه اندازه میشناسیم؟ آیا میدانید افکار پسرک یا دخترکی که زیردست شماست چقدر زیباتر و مقدستر از افکار آدم خرفی است که دنیا او را فاسد کرده و مهار آن پسرک یا دخترک را در دست دارد؟) - حرف من این است که اگر پدر و مادرها و معلمها فرزندان خود را اندکی آزاد میگذاشتند زیان کمتری به بار میآمد گرچه شاید مبلغ کمتری از صرف ونحو لاتین یاد میگرفتند. بازار خودفروشی - ویلیام تکری منوچهر بدیعی
|