شعرناب

*دَری وَری*

گاهی شده درونتون طوفانی شده باشه و حس کنید تنها چیزی که می‌تونه طوفان وجودی‌تون‌رو آروم کنه..نوشتنههه.. حالا از هر نوعی.. شعر، دلنوشته، داستان و...؟ (البته بعضی‌ها هم دوست دارند یکریز حرف بزنند.. انرژی حرف زدن در چنین شرایطی رو ندارم..)
الان این مدلی شدم.. دلم می‌خواد بنویسم تا آروم شم.. اما به شدت دچار پوچی شدم و هیچ چیزی.. هیچ موضوعی توی ذهنم نیست..
و تنها خود ِ ..هیچ.. توی افکارم رژه می‌روه!
ولی از اونجایی که خوب بلدم راه فراری برای هر موقعیت نافرمی در زندگی پیدا کنم.. برای این معضل درونی‌ام هم، راه حلی پیدا کردم..
بگم؟🤔
باشععع می‌گم.. گردن ما از مو باریکتره و شما هر چی بگید ما می‌گیم چَشم..😎 (ازلکی..🤭)
*دری وری نوشتن..*
تصمیم گرفتم دری وری بنویسم تا درون طوفانی‌مو گول بزنم که فکر کنه من دارم چیزهای مهمی می‌نویسم.. بعدش آروم شع..
به جووون خودم همین وهله اول تاثیرشو گذاشت..
چطوری؟
ببینید تا همین چند ثانیه پیش.‌. اخم وحشتناکی کرده بودم و هیچ لبخندی روی لبام نبود.. سرمم به شدت درد می‌کرد.
اما حالا کمی آروم شدم.. اخم ِ روی پیشونی‌م نیست و سردردم یکم خوب شد و با لبخند دارم براتون می‌نویسم..
بنظرم خیلی مزه می‌ده ذهنو گول‌مالی کنیم..
ذهن ساده من!...
چقدر سریع گول می‌خوری؟
*****
بگذریم..
بذارید از هیجاناتم بنویسم..
حس می‌کنم تاثیر عجیبی توی حالات خطرناک درونی‌ام می‌ذاره..
تاثیری شادی‌آفرین، آخععع جز خودمون کی می‌تونه خودمونو آروم کنه.. بنظرم باید برای خودمون حسابی از جونمون مایه بذاریم، تا اگععع حالش بده زود خوبش کنیم.. حتی اگه می‌بینید سرتون رو محکم به دیوار بکوبید از سرتون خین بیاد‌‌.. دلتون شاد میشعععع و می‌خنده.. توصیه می‌کنم این کار وحشتناک رو نکنید.. بذارید دلتون از طوفان درونی‌تون بترکه.. سلامتی جسمی مهم‌تره!🤭🤪
خب.. حالا برای هیجاناتمون چه اسمی بذاریم؟
اعترافات یک ذهن مشوش.. چطوره؟
بنظرم هر چیزی یا هر کسی علاوه بر اسم و رسمی که داره و براساس اون شناخته می‌شه..
باید یه اسم مستعار ِ فانتزی دهن پر کن داشته باشعععع.. تا خیلی حس نکنیم که در عالم واقعنی زندگی می‌کنیم..
چرا که این عالم اصلنی واقعنی نیست با وجود تمام ِ حساب و کتاب‌هاش!
****
هی...
حس می‌کنم خیلی حالم بهتر شده!
حس می‌کنم از طوفان خبری نیست!
اگععع دچار طوفانی دوباره شدم.. ایندفعه قول میدم از هیجانات زندگیم براتون بنویسم البته اگه بعد صغری کبری چیدن حالم خوب نشد..🤭 چون همیشه اولش باید یه آسمان ریسمونی رو بهم ببافیم بعد بریم سر اصل قضیه.. شانس بیارید حالم خوب نشه و از هیجانات زندگیم بگم..😜
اینو یواش میگم که دعوام نکنید..
(عمرنیات پتاسیم.. منیزیم.. کلسیم.. با هم.. که هیچ وقت به این مرحله از نوشتاری برسم..🙊🙈)
****
گاهی باید هیجان ساخت..
هیجانی نووووو.. تازه و بکرررر
تا احساس تازگی کرد...
فک می‌کنم با دری وری نوشتنم.. هیجانه رو ساختم..
هیجان.. حالمو خوب می‌کنه!
*شاهزاده*
پی‌نوشت.. یکی نیست به من بگعععع وقتی با نهایت ده.. پانزده خط می‌تونی خودتو آروم کنی.. که خیلی طول بکشه فوقش ده دقیقه تا یک ربعه.. چرا هنگام عصبانیت.. همین مکث کوتاه‌رو نمی‌کنی.. تا دچار تصمیم‌گیری‌های اشتباه نشی..
قطعا کنترل نکردن خشم.. آغاز طوفان‌های درونی‌ست..


1