اَعمالِ بی ریشه

اَعمالِ بی ریشه
هیچ عاقبت خوبی نیست برای اعمال بی ‌ریشه
به قولِ غضنفر که هنگامِ مرگ ، درحالیکه به پسربزرگش وصیت میکرد و به نماز که رسید گفت :
من نمازهایم را کامل خوانده ام ، فقط برایم بقدرِ 60 سال وضو بگیر !!!
اینکه معیارهای اعمال چگونه باید باشد ، در این دوره زمونه ، خیلی ها معیارهایشان را خودشان وضع میکنند که گاهی خنده دار یا گریه دارند .
فردی را میشناسم که به تمامیِ اعمال به ظاهر و باطن زیبا ، خُرده میگیرد و خرده که چه عرض کنم ، به بادِ ناسزایشان میکشاند و بطورمثال ، صدقه را ببخشید احمقانه میخوانَد و صدای اذان را واقعاً نمیتواند تحمل کند و ازشنیدنش حرکاتِ دیوانه واری بروز میکند و ازاین قبیل ...
نزدیکِ عید نوروز بود که یک دسته صدتایی هزار تومانی نو را نمیدانم از کجا تهیه کرده بود و خود را آماده میکرد که برای عیدنوروز آنها را به افراد منتخب آنهم به هرکس یکی از آنها را بدهد ، نتوانستم با آن وضع مالی خوبی که دارد تحمل کنم وگفتم : در زمانی که منِ آس و پاس ، مبلغِ عیدی را به۵۰ هزار تومان و حداقل ده هزار تومان رسانده ام ، هزار تومانی که یه جورایی دیگر منقرض شده ، آنهم بعنوان عیدی ، آنهم شما ؟ این را گفتم و رفتم پیِ کارم ، چون میشناسمش که کار را به ناسزا می کشانَد و منهم که حوصله اش را ندارم ، ازحوالی اش دائم گریزانم .
او رفتارش را همچون درختِ خشکی بی ریشه ، طوری قرار داده که هرآنچه بر اساس بی دینی ست را شدیداً به آن معتقد ، و هرآنچه براساس دین زیبای اسلام است را ازآن گریزان است و قسمتی از دلیلش ، عملکرد افرادی ست که حرفشان با عملشان مغایرست ، و بجای اینکه تک تک آنهایی که چنینند را به زیرعلامت سؤال بکشاند ، اسلام وبزرگانی که ریشه درماوراء دارند را به زیرعلامت سؤال می کشانَد .
آیا اینهمه اعمال او بی ریشه و جاهلانه نیست ؟ همو که خود را عقل کل میداند و هیچکس را بجز خود ، قبول ندارد ، و اگر کسی را هم قبول داشته باشد ، او را که او قبول دارد ، یکی همچون خودش است که عقل قبولش ندارد .
بهمن بیدقی 1402/4/3