شعرناب

آرایه اغراق یا مبالغه

آرایه اغراق یا مبالغه
هنگامی که شاعر یا نویسنده، صفتی را در فرد یا پدیده‌ای آنچنان برجسته نشان دهد که در عالم واقع امکان دستیابی به آن صفت در آن حد و اندازه وجود نداشته باشد، آرایه اغراق آفریده می‌شود. البته این ادعای غیرممکن باید به گونه‌ای بیان شده باشد که باعث افزایش گیرایی سخن گردد و شعار گونه وغیر واقعی جلوه نکند. بخواهد هم از تو پدر کین من چو بیند که خاک است بالین من (اغراق در ممکن نبودن رهایی از انتقام پدر) شود کوه آهن چو دریای آب اگر بشنود نام افراسیاب (اغراق در ترس از شنیدن نام افراسیاب که کوه آهن را ذوب می‌کند) زین آتش نهفته که در سینه منست خورشید شعله‌ایست که در آسمان گرفت (اغراق در اینکه خورشید تنها شعله‌ای کوچک از آتش عشقی است که در قلب حافظ فروزان است) با ساربان بگویید احوال آب چشمم تا بر شتر نبندد محمل به روز باران (سعدی به گونه‌ای در روز وداع یار می‌گرید که سیل راه می‌افتد و راه بر کجاوه می‌بندد)


1