من بهترینم! من بهترینم! سلام به همه یکی از عوارض مهم خودشیفتگی خود را بهترین دانستن است به این معنا که هیچکس را برتر از خود تصور نمی کنیم. زمانیکه این خودبرتربینی بحق یا ناحق در ذهن ما شکل میگیرد دست کم در دو مورد بر رفتار ما تاثیر منفی خواهد گذاشت. اول اینکه وقتی در یک حوزه رفیع ترین جایگاه را متعلق بخود بدانیم در حقیقت خود را از آموختن و یادگیری محروم کرده ایم زیرا باور داریم تمام آنچه دیگران میدانند در مجموعه ی دانسته های ما وجود دارد. و دومین مورد عدم پذیرش و تحمل نقد و انتقاد است چرا که بر حسب جایگاهی که برای خود قائل هستیم این تصور را که ممکن است کسی مطلبی را بداند که ما ندانیم از اساس باطل می پنداریم. بهمین دلیل پاسخ ما به هر نقدی تند و تحقیرآمیز خواهد بود. مختصر اینکه وقتی تفکر "من بهترینم" بر ما حاکم شود، راه آموختن از غیر مسدود و هر انتقادی را رفتاری از روی دشمنی قلمداد می کنیم. اما وظیفه ی ما در قبال چنین رویکردی چیست؟ از آنجا که ریشه های خودشیفتگی به دوران کودکی بازمیگردد بسادگی نمیتوان این اعتماد بنفس بیجا را از افراد خودشیفته جدا کرد و غالبا هرگونه مقاومت در برابر باورهای آنها با ایراد اتهامات گوناگون پاسخ داده میشود بهمین دلیل در واکنش به انتشار مطالب نادرست بیشتر مدارا و سکوت را ترجیح میدهند و آنها که جسارت ایستادگی دارند در اقلیت هستند. اخیرا یکی از اعضای محترم با نام اختصاری م. م. اقدام به انتشار ترانه هایی میکند که حتی با ترانه های سطح متوسط فاصله ی زیادی دارد. همین دوست در پستی عجیب و غریب مواردی دور از واقعیت و در تضاد با عقلانیت مطرح میکند که پس از درخواست سند و طرح چند پرسش بجای ارائه پاسخ با لحنی تند، زننده و تحقیرآمیز اتهامات موهومی را نسبت داده و با مسدود کردن نام کاربری حتی اجازه ی دفاع نمی دهند. فراموش نکنیم در فضای مجازی عنوان، مقام و مدرک اهمیت چندانی ندارد و آنچه ملاک ارزشگذاری است میزان دانسته ها و حجم اطلاعات محفوظ است. در نظر داشته باشیم نمیتوان از به اشتراک گذاشتن مطالب ابتدایی و سطحی خرده گرفت ولی جابجا کردن سطوح مهارت در هر زمینه هم پذیرفتنی نیست بخصوص از افراد خودشیفته! موفق باشید.
|