🔰 اصول نگارش درس هفدهم دستور زبان فارسی دستور زبان به قوانین و ضوابط حاکم بر ساختار واژهها، جملهها، واجها، آواها و معناها در زبان میپردازد؛ به زبان سادهتر، دستور زبان فارسی قواعدی است که فارسیزبانان در گفتار و نوشتار فارسی از آن استفاده میکنند. دستور زبان چیست و چه شاخههایی دارد؟ نویسندگان دستورهای کهن، دستور زبان را فن درست گفتن، درست نوشتن و تعلیم زبان میدانند و آن را به دو شاخه صرف (واژهشناسی) و نحو (جملهشناسی) تقسیم کردهاند. اما امروز دستور زبان یکی از زیر مجموعههای دانش زبانشناسی محسوب میشود و پنج زیر مجموعه دیگر را به آن نسبت دادهاند که عبارتند از: آواشناسی واجشناسی صرف نحو معناشناسی باید توجه داشت که پایه زبانشناسی جدید، دستور است و بین این دو فن ارتباط نزدیکی وجود دارد و نمیتوان آنها را به آسانی از یکدیگر جدا کرد. در واقع، امروزه هیچ دستورنویسی نمیتواند بدون الهام از زبانشناسی نوین کار دقیق و شایستهای عرضه کند. فواید و کاربردهای دستور زبان فارسی شاید برای شما هم پیش آمده باشد که هنگام مواجهه با کتابهای دستور از خودتان میپرسید؛ نوشتن دستور برای زبان چه اهمیتی دارد؟ استفادهکنندگان از دستور چه مقدار به آن پایبندند؟ فلسفه تدوین دستور بر چه پایهای استوار شده است؟ آیا بدون مطالعه کتب دستور نمیتوان یک متن ادبی نوشت؟ باید بدانیم که دو نوع رویکرد نسبت به دستور زبان فارسی وجود دارد. برخی آن را علمی بیهوده و بیفایده میدانند و عدهای دیگر آن را پایه زبانآموزی و درست گفتن و درست نوشتن دانستهاند. اگر بخواهیم با دقت، نظر هر دو گروه را مورد بررسی قرار بدهیم؛ میبینیم این افراط و تفریط درباره دستور زبان فارسی میتواند آسیب جدی به پیکره زبان فارسی وارد کند. حتی نظر گروه دوم، نظری ناقص است و نمیتوانیم تنها فایده دستور زبان فارسی یا کارکرد آن را به علم زبانآموزی و درستنویسی مختصر کنیم. بنابراین با نگاهی دقیقتر میتوانیم برای دستور زبان فارسی فواید زیر را برشمریم: 🔰 کمک به زبانآموزی 🔰 تثبیت زبان 🔰 جلوگیری از تحولهای نادرست و با هرج و مرج 🔰 کمک به نقد ادبی و فهم بهتر متون 🔰 گسترش لغتسازی به شیوه صحیح 🔰 وضع اصطلاحات فنی و علمی به روز 🔰 تدوین صحیح قواعد املایی 🔰 نشان دادن تطور زبان فارسی چالشهای دستور زبان فارسی به طور کلی اکثر کتابهای دستور زبان فارسی دچار نواقصی هستند که احتمالا دلایل عمده آن، تغییرات زبان فارسی و آمیختگی آن با زبانهایی همچون عربی و مغولی است. از طرفی باید توجه داشت که بیشتر دستورنویسان ما با تأثیرپذیری از دستورهای عربی و اروپایی اقدام به تدوین دستور زبان فارسی کردهاند. عمده نواقص دستور فارسی را در موارد زیر میتوان خلاصه کرد: ۱. آمیختگی و آشفتگی قواعد تحولات زبان فارسی، تفاوت محاوره با نوشتار و یا اختیارات شاعری که در نظم تفاوتهایی را به وجود آورده، زبان فارسی را اندکی پیچیده کرده است. متاسفانه نویسندگان دستور زبان توجهی به گونهها، جلوهها و نمودهای مختلف زبان فارسی نداشتند. بنابراین در قوانین فارسی آشفتگی مشاهده میشود. ۲. وجود اصطلاحات نامناسب از آنجا که اساس نوشتن دستور فارسی، با تأثیر از عربی آغاز شده، بسیاری از اصطلاحات مانند حال، تمیز، مفعول و ... هم به فارسی راه پیدا کرده است. اگرچه عدهای از دستورنویسان و محققان زبان و ادبیات فارسی مانند دکتر خانلری و دکتر فرشیدورد تلاش کردهاند که واژگانی فارسی بسازند، اما باز هم از سوی محققان دیگر، به این واژگان تازه انتقاداتی وارد شدهاست. تعدادی از این کلمات عبارت است از: تکواژ، واژک، همکرد، کارواژه، نامواژه و ... ۳. افراط و تفریط در توجه به تحقیقهای دستورنویسان بیگانه دستور زبان فارسی به تقلید از دستور زبانهای عربی، فرانسه، انگلیسی و ترکی نوشته شده است که سبب شده از دقت و صحت دستورهای موجود کاسته شود. از سوی دیگر، عدهای از دستورنویسان با تقلید کورکورانه از قواعد زبان بیگانه به نحوی به شالوده دستورنویسی آسیب رساندهاند و عدهای دیگر از پژوهشهای ضروری و کاربردی آنها غفلت کردهاند. دکتر فرشیدورد معتقد است که هر زبانی علاوه بر قوانین ویژه خود که باید از همان زبان استخراج شود، دارای یک رشته قوانین مشترک با زبانهای دیگر است که همگانیهای زبان نامیده میشود و آنها را میتوان از کتب بیگانه به دست آورد. شاید به همین جهت است که لایبنیتز (از پیشروان زبانشناسی جدید) میگوید: دستورنویس باید دستور چند زبان را بداند. ۴. بیخبری از زبانشناسی و بیتوجهی به روش تحقیق جدید دستور نویسی با زبانشناسی عجین شده است و دستور نویسان نباید از تازهترین نتایج تحقیقات زبانشناسی نوین غافل بمانند. از سویی باید در نظر داشت که آنچه به عنوان زبانشناسی وارد کتب درسی و دانشگاهی شده است، بیشتر بدلی و عامیانه است و با زبانشناسی واقعی و علمی فاصله دارد ۵. نقص در روش تحقیق از آنجایی که دستورنویسان تخصص دقیقی در زبانشناسی نداشتهاند و دستور زبان را به تقلید از دستورهای فرنگی و یا دیگر زبانها نوشتهاند، برخی از جنبههای مهم دستور نادیده گرفته شده است. در دستورهای موجود، از مصوتها، هجاها، سازهها و آواهای زبر زنجیری، واجشناسی و گروههای دستوری کمتر صحبت شده و توجه پژوهشگران بیشتر به صرف و مفردات کلمات معطوف شده است. به نظر میرسد توجه دقیق اساتید این حوزه به متون نظم و نثر فارسی هم آن چنان که باید معطوف نبوده است. ۶. اقبال کم دانش آموختگان زبان و ادبیات فارسی و زبانشناسی به دستور شاید دلیل این امر را بتوان پیچیدگی دستور زبان فارسی دانست که وقتی با اطلاعات کم اساتید رشتههای مرتبط عجین میشود، جایی برای خلاقیت و بررسی دوباره دستور فارسی نمیماند. اگر دقت کنیم، بیشتر کتابهای موجود، اغلب به تقلید از دستور پنجاستاد، خیامپور، پنج استاد، دکتر باطنی و دکتر خانلری نوشته شدهاند و ذوق و ابتکار دیگری در دستورنویسی به کار نرفته است. تاریخچه مختصر کتب دستور زبان فارسی پیشینیان، آموزش دستور زبان را برای افرادی مفید و لازم میدانستند که میخواهند آن را به عنوان زبان دوم بیاموزند. بنابراین دستورهای اولیه زبان فارسی به دست کسانی نوشته شده است که فارسی زبان نبودهاند. درباره دستور زبان فارسی، به زبانهای فارسی، عربی، اروپایی کتبی تدوین شده که در ادامه به آنها اشاره میکنم از سوی دیگر، زبان عربی به عنوان زبان رایج علمی، سیاسی و دینی روزگار به کار میرفت و عربیدانی امتیاز ویژهای برای افراد محسوب میشد. به همین جهت اقبال بیشتری برای تدوین قواعد زبان عربی وجود داشت. به همین جهت نمیتوانیم در تاریخ تطور کتابهای دستور زبان فارسی، به دنبال کتابی مستقل درباره در این باره باشیم و قواعد زبان را جسته گریخته در کتابهای لغت، نقد شعر، منطق و .. مییابیم. اما یکی از قدیمیترین کتابهایی که به زبان فارسی و درباره قواعد زبان فارسی نوشته شده است؛ کتاب دانشنامه علایی، نوشته ابن سینا است. در بخش منطق کتاب، ابن سینا کلمات را به سه قسم اسم، کلمه (فعل) و ادات (حرف) تقسیم میکند. بنابراین احتمالا میتوانیم ابن سینا را اولین دستور نویس فارسی بدانیم. پس از ابنسینا، خواجه نصیر در کتاب اساسالاقتباس و قطبالدین شیرازی در کتاب درةالتاج همین شیوه را در پیش گرفتهاند. شمس قیس رازی هم در کتاب المعجم فی معاییر اشعار العجم، ذیل بحث قواعد شعر و ادب، نکاتی را درباره صرف و اشتقاق فارسی بیان کرده است. ابوحیان نحوی (۶۵۴-۷۴۵ هـ. ق.) کتابی منطق الخرس فی لسان الفرس را تالیف کرده بود که متاسفانه امروز نسخهای از آن موجود نیست؛ اما شواهد و استناد کتابهای دیگری که پس از آن نوشته شدهاند، نشان میدهد که این کتاب درباره قواعد زبان فارسی نوشته شده بود. کتاب حلیةالانسان فی حلبةاللسان، تألیف ابن مهنا، درباره قواعد زبانهای عربی، ترکی و فارسی مطالبی نوشته است. ردپای دستور زبان فارسی را در مقدمه فرهنگهای لغت هم میتوانیم ببینیم. فرهنگهایی مانند فرهنگ جهانگیری (۹۸۷ هـ. ش)، برهان قاطع (۱۰۳۰ هـ. ش)، انجمن آرای ناصری (۱۲۵۰ هـ. ش )، از این دستهاند. از قرن سیزدهم به بعد نوشتن کتابهای مستقل دستور زبان فارسی و به زبان فارسی به تقلید از صرف و نحو عربی یا فرنگی رایج شد اما همه آنها یک اشکال عمده داشتند که دستور فارسی و عربی در آن در هم آمیخته بود. مهمترین این کتابها عبارتند از: قواعد صرف و نحو فارسی از عبدالکریم بن ابیالقاسم ایروانی یا تبریزی معروف به ملاباشی در سال ۱۲۲۵ هـ. ش. صرف و نحو فارسی تألیف حاج محمد کریم خان کرمانی در سال ۱۲۳۸ هـ. ش. تنبیهالصبیان از محمدحسین مسعود بن عبدالرحیم الانصاری در سال ۱۲۶۰ هـ. ش. (این کتاب در استانبول به چاپ رسید و تحت تأثیر زبان عربی و فرانسه بود.) دستور سخن نوشته میرزا حبیب اصفهانی در سال ۱۲۷۰ هـ. ش، استانبول. نامه زبانآموز از میرزا علیاکبر خان ناظمالطباء چاپ ۱۲۷۷ هـ. ش. کتاب لسانالعجم از میرزا حسنبن محمدبن محمدتقی طالقانی ۱۲۷۸ هـ. ش، چاپ بمبئی. دستور زبان فارسی از غلامحسین کاشف، ۱۲۹۰ هـ. ش، استانبول. نهجالادب از نجمالغنی خان رامپوری ۱۲۹۸ هـ. ش، لکنهو. نکته: نخستین کسی که کلمه دستور را برای نام کتاب قواعد زبان پارسی انتخاب کرد و قواعد فارسی را از عربی جدا ساخت میرزا حبیب اصفهانی بود که این کار را با الهام از دستور زبانهای فرنگی انجام داد. جالب است بدانید کتابهایی درباره دستور زبان فارسی در خارج از ایران و به زبانهای اروپایی هم نوشته شده است. در این رابطه میتوان به کتاب دستور زبان فارسی یا شکرستان در نحو زبان پارسی اشاره کرد که توسط سر ویلیام جونز نوشته شده است و در سال ۱۷۷۱ میلادی (۱۱۵۰ شمسی) منتشر شد. منابع معتبر و به روز دستور زبان فارسی که در این درس از آنها استفاده کرده ام شاید بتوانیم کتاب دستور زبان فارسی را مادر همه کتب دستور معاصر بدانیم. این کتاب که به دستور پنج استاد معروف است. استادان عبدالعظیم غریب، ملکالشعرا بهار، بدیعالزمان فروزانفر، غلامرضا رشید یاسمی و جلالالدین همایی در تألیف این کتاب مشارکت داشتهاند. کتابهای زیر هم طی بیست سال اخیر در زمینه دستور زبان فارسی به چاپ رسیده است و هر یک در شیوه بررسی دستور، روشی متفاوت داشتهاند. 🔰 دستور زبان فارسی، حسن انوری، حسن گیوی، فاطمی، 1380. 🔰 دستور زبان فارسی برای پژوهش دانشجویان و ادبدوستان در آثار شاعران و نویسندگان بزرگ ایران، خلیل خطیب رهبر، انتشارات مهتاب، ۱۳۸۱ 🔰 دستور مفصل امروز، خسرو فرشیدورد، انتشارات سخن، ۱۳۸۲ 🔰 ساخت زبان فارسی، احمد ابوالمحبوب، نشر میترا، ۱۳۸۷ 🔰 دستور زبان فارسی از دیدگاه زبان شناسی، محمدرضا پاشایی، سیدبهنام علویمقدم، لوح زرین، ۱۳۸۸ 🔰 دستور زبان فارسی از دیدگاه ردهشناسی، شهرزاد ماهوتیان، سیدمهدی سمائی، نشر مرکز، ۱۳۹۳ 🔰 ساخت زبان فارسی، دکتر آزیتا افراشی، انتشارات سمت، ۱۳۹۸ 🔰 دستور زبان فارسی معاصر، ژیلبر لازار، مهستی بحرانی، هرمس، ۱۳۹۸ یا حسین بن علی سید هادی محمدی ادامه دارد.......
|