شعرناب

اندیشه توحیدی محتشم کاشانی


بسمه تعالی
چاپ شده در روزنامه خبر جنوب _ سال 1401
و
نمایه شده در وبسایت : سیویلیکا _ سال 1401
اندیشه توحیدی محتشم کاشانی
چکیده
سرشت خداوند, آفریننده ی بی نیاز, زنده ی جاودان, برترین, عارف ترین و داناترین وجود هستی است. محتشم, عرفان و دانش جزئی ِ افراد ِ آفریده را قطره ای از منبع بی پایان عرفان و دانش الهی می داند. نیز , ذات خداوند, از مادّه نیست و اگر در جهان مادّه , به جستجوی معمّای چیستی وجود خداوند باشیم, به حقیقت نمی رسیم. و باید از طریق وحی فرستاده ی الهی, خداوند را شناخت. و همواره فرد باید, خشنودی و خواست الهی را در نیّت, گفتار و کردار, الگو کند. تا در حیات دو جهان به سعادت الهی رسد.
کلمات کليدي: محتشم کاشانی , اندیشه الهی
مقدمه
شمس الشّعرا کمال الدّین علی محتشم کاشانی , قلّه ی شکوهمند مرثیه سُرا های عاشورایی در ادبیات پارسی است . ایشان , در قرن دهم هجری قمری در شهر کاشان پا به جهان گذاشت . ایشان , در چند قصیده ی با شکوه و استوار , به ستایش و نیایش و حکمت ناب حضرت خداوند درخشان می پردازد . در زیر , اندیشه ی استاد فرزانه محتشم کاشانی را در اشعار الهی ایشان , بررسی می کنیم
متن
گشود شب در صندوق آبنوس از صبح
وز آن نمود زری سکه اش به نام خدا
...
چه سکه است بر این زر که نیستش کاری
به کار خانه ی تغییر تا به روز جزا
سرشت ِ وجود حضرت خداوند , تنها آفریننده و مالک و والاترین موجود دو جهان است . و بدون تغییر تا روز قیامت , به خاطر توانایی بی پایان و خواست مطلق و بی چون و چرای ذات الهی , تنها به اسم و به افتخار خداوند درخشان , پس از زمان شب سیاه رنگ , زمان صبح سپید و طلوع خورشید زرّین , مانند سکّه ی زرد رنگی که از صندوق سیاه رنگ بیرون آورده می شود , رخ می دهد .
پس , ما بنده های خداوند درخشنده , که جزئی از آفرینش بی کران حضرت خداوند هستیم , باید در زندگی , خواست بی چون و چرا و مطلق خداوند را به خواسته های خویش در زندگی , ترجیح دهیم . و عمل کنیم . تا در دو جهان به سعادت الهی برسیم .
کشنده ی طبقات نه آسمان بر هم
به هر یک از جهتی سیر مختلف فرما
آفرینش حضرت خداوند که تنها صاحب دانش بی کران و صاحب اسرار بی پایان تمام علوم است , عالمانه ی بی پایان و بسیار پیچیده و عجیب است . و آسمان های نه گانه , طوری آفریده شده است که , روی هم قرار دارند . و هر کدام , سیر و حرکت در جهت های گوناگون می کنند . امّا به خاطر دانش و توانایی بی پایان و خواست مطلق وجودی حضرت خداوند , اشکال و خطایی در وجود و عمل آنها پیش نمی آید .
در اینجا , این نکته ارزشمند نیز بیان می گردد :
پس, دانش های گوناگون را بیاموزیم . امّا به علم خویش مغرور نشویم . زیرا , دانش ما هر اندازه هم که باشد در برابر دریاهای بی پایان دانش خداوند والا , قطره است . و باید به درگاه حضرت خداوند , توسّل جُست . و دانش بیشتر را درخواست کرد
به امتزاج عناصر ز عالی و سافل
وجود بخش خلایق ز اسفل و اعلا
حضرت خداوند بر طبق آفرینش , با ترکیب عنصر های گوناگون و بسیار , که این مادّه ها , گاه دارای کیفیّت پست و گاه دارای کیفیّت والا هستند , موجود های گوناگون هستی را از پست ترین تا عالی ترین موجود ها می سازد . و آفرینش حضرت خداوند , به خاطر دانش بی کران حضرت یزدان و مالکیّت و دانایی ِ کامل الهی بر راز های بی پایان هستی , شگفت انگیز بی کران و عالمانه ی بی پایان است .
درون مهد زمین صدهزار طفل نبات
بجنبشند به جنبش دهنده راه نما
در ادامه , محتشم کاشانی به حکمت الهی و قانون علّیت , اشاره می کند :
هر جنبشی در جهان هستی , دلیل بر نیروی به وجود آورنده ای دارد . و عقل سالم را به سوی آن , متوجّه می سازد .
پس برای نمونه : صد هزار گیاه های تازه روئیده ای که درآغوش خاک , در حال رشد و جنبش هستند , نیروی خداوند والا , نیروی آن جنبش را به وجود می آورد .
در آسمان و زمین کردگار را مطلب
که بی نیاز نباشد نیازمند بجا
حضرت خداوند , بی نیاز ترین وجود هستی است . و اصل وجودی ایشان , مانند : جسم ِ مادّه , جامد , مایع یا گاز نیست . و بنابراین , در مکان و حتّی در زمان نمی گنجد . و محصور و محدود نیست .
پس , اگر در جهان ِ مکانی ِ مادّه , چه در کره ی زمین و چه در آسمان و کهکشان ها , به دنبال معمّای چیستی وجود حضرت خداوند باشیم
به حقیقت نمی رسیم .
و باید , با رجوع به وحی فرستاده شده ی خداوند درخشان به رسول های الهی (ع) , حضرت خداوند را شناخت . تا به خواست آفریننده و تواناترین و تنها اراده ی هستی به سعادت الهی در دو جهان رسید .
به ورطه ای که شوی ناامید از همه کس
ببین به کیست امیدت بدان که اوست خدا
اگر فرد , در شرایط گرفتاری و بحرانی و نا امیدی کامل از دنیا و مردم قرار بگیرد . ناگهان و به صورت غیر ارادی , تنها به حضرت خداوند , امید و ایمان قلبی کامل پیدا می کند . و در آن لحظه , عظمت و اهمیّت بی پایان تواناترین و تنها صاحب کائنات و منبع نور دو جهان را در عمل و بسیار ملموس , به صورت کامل , می یابد .
دهد به شامه آگاهیی که گم نشود
نسیم غنچه و گل بی تفاوتی ز صبا
آفرینش حضرت خداوند که سرشت وجود ایشان , دارای دانایی بی پایان می باشد , بسیار دقیق و عالمانه است . به گونه ای که آفرینش حسّ بویایی انسان به وسیله ی خداوند والا , آنچنان با دقّت و قوی است که فرق میان بوی نسیم صبایی را که عطر غنچه را آورده است , با بوی نسیم صبایی که عطر گل را می آورد , با آگاهی بسیار , تمایز می دهد و می فهمد .
هزار قلعه ی دانش به دست فهم دهد
که گرتهی کند از کنگرش کمند رجا
هزار گنج ز معنی به پای فکر کشد
که خسروان جهان را بر آن نباشد پا
اگر فرد , خواهان و جویای دانش های بسیار می باشد , باید این را از درگاه حضرت خداوند , بخواهد . زیرا به خواست خداوند بزرگ که سرشت وجود ایشان , داناترین ِ هستی و دارای دانش بی پایان است , هزار گنج دانش و هزار قلعه ی علم هایی که دانشمندها و پادشاه های دنیا , که خودشان نیز بنده و قطره ای از دانش و قدرت آفرینش الهی هستند , از کسب و درک آن ناتوان و نا امید هستند . و کمند آنها حتّی گوشه ای از آن دانش را به حلقه ی تصرّف در نیاورده است , به دست خواهد آمد .
آری , به اراده ی الهی در آفرینش , دانش بشر , محدود است . و نباید به آن , مغرور شویم . و باید , هر لحظه از تنها منبع ِ دانش و دارنده ی دانش بی پایان یعنی وجود خداوند درخشان , به عنوان بنده ی درگاه الهی , شکر گزار و فروتن و خواهان دانش بیشتر باشیم .
طلسم دیده چنان بسته کز گشودن آن
شود حباب حقیری محیط ارض و سما
آری , اگر تنها اراده ی دو جهان و داناترین وجود یعنی حضرت خداوند بخواهد , طلسم شناخت و معرفت ِ اندک و ناچیز ماسوا , باز می گردد .
پس حضرت خداوند , عارف ترین وجود هستی است . و برای به دست آوردن معرفت الهی , باید به درگاه خداوند درخشان , توسّل جوییم . و به وحی فرستاده ی الهی به پیامبر های الهی (ع) مراجعه کنیم . آری , شناخت و معرفت ماسوا , مانند ِ حباب ناچیزی است که به خواست خداوند والا , به دریای بی کران معرفت خداوند تابان , که زمین و آسمان را در بر خواهد گرفت , تبدیل خواهد شد .
چه راست داشته یا رب به خویش لنگر او
علی الخصوص در ایجاد چرخ مستعلا
آفرینش حضرت خداوند که سرشت ایشان , دارای دانش بی پایان و و آگاه ترین بر تمام راز ها است , بسیار عجیب و بی نهایت عالمانه است . برای نمونه ی ویژه , خلقت بسیار شگفت آور آسمان ِ عالی صفت به وسیله ی حضرت خداوند به گونه ای است که : گویا لنگری نامرئی , آنرا نگه می دارد . و قرن هاست که دانش محدود انسان را که به خواست خداوند تابناک , قطره ای از دانش بی پایان الهی است به حیرت , کشانده است .
نظر به خانه ی زنبوری افکن ای منکر
ببین بنای چنان ممکن است بی بنا
پس این رواق مقرنس ببین و قایل شو
بنایی که نهاده است این بلند بنا
در ادامه , محتشم کاشانی ,لانه ی بسیار منظّم زنبور را برای انکار کنند ه ها , مثال می آورد . و از نظر عقلانیّت ِ تمام افراد , به یقین و حتم , آنرا دارای سازنده , که همان زنبو ها هستند , اثبات می کند . سپس , به پیدایش عالمانه تر , شگفت انگیزتر و پیچیده تر ِ بنای مرتفع آسمان که مانند سقف ِ دارای نقش و نگار مقرنس است , برای انکار کننده های حضرت خداوند آفریننده ی دانا , اشاره می کند . و با سنجش عقلی ,
به حتم , آنرا دارای آفریننده و علّت سازنده که همان حضرت خداوند داناترین و آفریننده ی هستی می باشد , می داند . و از آنها اقرار می خواهد .
خدایی آن صمدی را رسد که گر دو جهان
بهم خورد نهراسد بقای او ز فنا
خدایی ِ دو جهان به وجودی بسیار والا رسیده است که سرشت ایشان , بی نیاز ترین ِ هستی است . و اگر , جهان های دنیا و آخرت , آسیب شدید خورند . و نابود گردند . باز هم وجود ِ خداوند تابنده تا ابد , زنده و پابرجا خواهد بود . و آسیب , نقص و کمبودی برای سرشت ِ خداوند , نبوده و نیست و نخواهد بود . و وجود زنده و جاودان خداوند درخشان , ترسی از فنا ندارد .
هوا به هرچه رضا ده شود مشو راضی
خدا به هر چه نه راضی بود مباش رضا
فرد باید , خشنودی نفس امّاره و هوس را که در تمام لحظه ها , فرد را به گناه , که خلاف وحی فرستاده ی خداوند والا است , و موجب ناخشنودی خداوند متعال می گردد , نخواهد . و تنها , رضایت حضرت خداوند را در نیّت , زبان و کردار , الگوی اجرایی ِ تمام لحظه ها قرار دهد . تا در حیات دو جهان , به سعادت الهی برسد .
نتیجه گیری
وجود بدون تغییر و جاودان ِ حضرت خداوند , برترین و کامل ترین وجود دو جهان است . و فرد باید در تمام لحظه ها , در اندیشه و گفتار و کردار خویش , خواست بی چون و چرا و رضایت الهی را در نظر بگیرد تا در زندگی دو جهان به سعادت الهی برسد . همچنین در روزگار ما , در جامعه ی کشور و در جامعه ی جهان , که فرقه ها و گروه های فکری ِ انحرافی و مادّی گرا به وجود آمده است تنها با رجوع و عمل به وحی فرستاده ی الهی می توان به هدایت و سعادت الهی رسید .
مراجع
1. محتشم کاشانی، کمال الدین علی ؛ دیوان اشعار، انتشارات نگاه، تهران، 1389
نویسنده : سید محمد حسین شرافت مولا


1