شعرناب

بطلان فرضیهٔ بطلمیوس


اعجاز علمى قرآن در حرکت خورشید
بیان حرکت دورانى و جریانى خورشید در قرآن چگونه دلالت بر اعجاز علمى آن دارد؟
در آیه 38 سوره «یس» مى خوانیم: (خورشید نیز براى آنها آیتى است که پیوسته به سوى قرارگاهش در حرکت است)! «وَ الشَّمْسُ تَجْرِی لِمُسْتَقَرّ لَها». این آیه، به وضوح حرکت خورشید را به طور مستمر، بیان مى کند، اما در این که: منظور از این حرکت، چیست؟ مفسران بحثهاى فراوان دارند: گروهى، آن را اشاره، به حرکت ظاهرى خورشید بر گرد زمین مى دانند، که این حرکت تا پایان جهان که در حقیقت قرارگاه خورشید و پایان عمر اوست ادامه دارد. بعضى دیگر، آن را اشاره به میل شمس در تابستان و زمستان به سوى شمال و جنوب زمین دانسته اند؛ زیرا مى دانیم: خورشید از آغاز بهار از خط اعتدالى به سوى شمال متمایل مى شود و تا مدار 23 درجه شمالى پیش مى رود و از آغاز تابستان به عقب باز مى گردد تا در آغاز پائیز باز به خط اعتدالى مى رسد و همین خط سیر را تا آغاز زمستان به سوى جنوب ادامه مى دهد و از آغاز زمستان به سوى خط اعتدال حرکت مى کند و در آغاز بهار به آن مى رسد. البته تمام این حرکات در واقع ناشى از حرکت زمین و تمایل محور آن نسبت به سطح مدارش مى باشد، هر چند در ظاهر و به حسب حسّ مربوط به حرکت آفتاب است. بعضى دیگر آن را اشاره به حرکت وضعى «کره آفتاب» دانسته اند زیرا مطالعات دانشمندان به طور قطع ثابت کرده که: خورشید به دور خود گردش مى کند.آخرین و جدیدترین تفسیر، براى آیه فوق همانست که اخیراً دانشمندان کشف کرده اند، و آن حرکت خورشید با مجموعه منظومه شمسى در وسط کهکشان ما به سوى یک سمت معین و ستاره دور دستى که آن را ستاره «وگا» نامیده اند مى باشد. «دوران» در لغت عرب به حرکت دایره مانند گفته مى شود در حالى که «جریان» اشاره به حرکات طولى است جالب این که: در آیه فوق براى خورشید هم حرکت جریانى قائل شده و هم دورانى یک جا مى گوید: «وَ الشَّمْسُ تَجْرِى...» و در آیه 40 همین سوره از شناور بودن خورشید در فلک (مسیر دایره مانند) سخن مى گوید «کُلٌّ فِی فَلَک یَسْبَحُونَ». آن روز که این آیات نازل شد فرضیه هیئت «بطلمیوس» با قدرت هر چه تمام تر بر محافل علمى حاکم بود طبق این فرضیه اجرام آسمانى به خودى خود گردشى نداشتند بلکه در دل افلاک که اجسامى بلورین و متراکم روى هم همچون طبقات پوست پیاز بودند، میخ کوب شده بودند و حرکت آنها تابع حرکت افلاکشان بود بنابراین در آن روز نه شناور بودن خورشید مفهومى داشت و نه حرکت طولى و جریانى آن. اما بعد از فرو ریختن پایه هاى فرضیه «بطلمیوس» در پرتو کشفیات قرون اخیر و آزاد شدن اجرام آسمانى از قید و بند افلاک بلورین این نظریه قوت گرفت که: خورشید در مرکز منظومه شمسى ثابت و بى حرکت است و تمام منظومه شمسى پروانه وار به گرد او مى چرخند. در اینجا باز مفهوم تعبیرات آیات فوق که حرکت طولى و دورانى را به خورشید نسبت مى داد روشن نبود. تا این که: باز علم به پیشرفت خود ادامه داد و در این اواخر چند نوع حرکت براى خورشید ثابت شد:
حرکت وضعى آن به دور خودش.
حرکت طولى آن همراه منظومه شمسى به سوى نقطه مشخصى از آسمان.
حرکت دورانى آن همراه مجموعه کهکشانى که جزئى از آن است.
و به این ترتیب یک معجزه دیگر علمى قرآن به ثبوت رسید.
براى روشن تر شدن این مسأله قسمتى از بحثى را که در یکى از «دائرة المعارفها» پیرامون حرکت خورشید آمده است، در اینجا مى آوریم:
خورشید داراى حرکات «ظاهرى» (حرکت یومى و حرکت سالیانه) و حرکات «واقعى» است.
خورشید، در حرکت یومى و حرکت ظاهرىِ کره آسمان شرکت دارد، در نیم کره ما از مشرق طلوع مى کند، در
طرف جنوب از نصف النهار محل مى گذرد و در مغرب غروب مى کند، عبور آن از نصف النهار، ظهر حقیقى را مشخص مى سازد.
خورشید، حرکت (ظاهرى) سالیانه اى به دور زمین نیز دارد که هر «روز» آن را قریب یک درجه از مغرب به طرف مشرق مى برد، در این حرکت، خورشید سالى یک بار از مقابل برج ها مى گذرد، مدار این حرکت، در صفحه «دائرة البروج» واقع است، این حرکت، در تاریخ نجوم اهمیت فراوان داشته است، «اعتدالین»، «انقلاب» و «میل کلى» مربوط به آن، و سال شمسى مبتنى بر آن است.
علاوه بر این حرکات ظاهرى، حرکت دورانى کهکشان، خورشید را با سرعت حدود یک میلیون و یکصد و سى هزار کیلومتر در ساعت! در فضا مى گرداند، اما در داخل کهکشان هم، خورشید ثابت نیست، بلکه با سرعتى قریب هفتاد و دو هزار و چهارصد کیلومتر در ساعت! به جانب صورت فلکى «جاثِى عَلى رُکْبَتَیْهِ» حرکت مى کند. و این که: ما از این حرکت سریع خورشید در فضا بى خبریم به سبب دورى اجرام فلکى است که مأخذ تشخیص این حرکت وضعى خاص نیز هست. دوره حرکت وضعى خورشید در استواى آن حدود بیست و پنج شبانه روز مى باشد.
گرد آوري از کتاب: تفسیر نمونه، آيت الله مکارم شيرازي، دار الکتب الإسلامیه، چاپ بیست و ششم، ج 18، ص 404.


1