شعرناب

📚 اصول نگارش 8


بسم الله الرحمن الرحیم
ادامه‌ ی انواع حشو در زبان فارسی از نظر ساختار
حشو کلمات مترادف
🚩شاید بتوان این نوع حشو را یکی از پرکاربردترین‌ها دانست
که سبب طولانی شدن کلام می‌شود و متن را دچار اشکال می‌کند.
تعداد این ترکیب‌ها در زبان فارسی در حال گسترش است.
در این بخش به ذکر پرکاربردترین مثال‌ها بسنده کرده‌ام 🚩
📌آدمک کوچک/ اتاقک کوچک
(ک تصغیر نشان کوچکی سوژه است و نیازی به ذکر صفت کوچک نیست)
📌 اجازه رخصت/ اجازه مرخصی (رخصت به معنای اجازه است)
📌 از قبل پیش‌بینی/ از قبل پیش‌خرید کردن (پیش‌بینی یا پیش‌خرید قطعاً از قبل انجام می‌شود)‌
📌 اشتغال به شغل (اشتغال در خودش معنای شغل را دارد)
📌 امروزه روز (در این ترکیب هر یک به تنهایی معنای امروز را می‌دهند)
📌 اوج قله کوه/ ستیغ کوه (قله و ستیغ، بلندترین نقطه کوه است)
📌 با هم هم‌پیمان/ با هم هم‌عقیده/ با هم هم‌سفر بودن (لازم نیست کلمه هم دوباره تکرار شود)
📌 بازخوانی مجدد/ بازخوانی دوباره (پیشوند باز، معنی دوباره را در خود دارد)
📌 بدعت تازه (بدعت یعنی نوآوری و ذکر قید نو یا تازه ضرورتی ندارد)
📌 تاب تحمل (تاب آوردن به معنی تحمل کردن است)
📌 تجدید مجدد (تجدید به معنای مجدد است)
📌 تحدید حدود (تحدید به معنای محدود کردن است)
📌 تفاهم مشترک (تفاهم امری مشترک است)
📌 تهویه هوا (تهویه به معنای عوض کردن هواست)
📌 جنازه مرده/ جسد مُرده (جنازه و جسد فقط برای مرده به کار می‌رود)
📌 حسن خوبی (حسن و خوبی با یکدیگر مترادف هستند)
📌 حشو زائد (این دو کلمه با هم مترادف هستند)
📌 خاستگاه اولیه (از کلمه خاستگاه مفهوم اولیه استنباط می‌شود)
📌 خرمای رطب تازه/ رطب تازه/ خرمای رطب (به خرمای تازه، رطب می‌گویند)
📌 خصوصیت ویژه (خصوصیت به معنای ویژگی است)
📌 درخت تاک/ تاک انگور (به درخت انگور، تاک می‌گویند)
📌 درخت نخل خرما (به درخت خرما، نخل می‌گویند)
📌 رایحه بوی خوش (رایحه به معنای بوی خوش است)
📌 روزنامه‌های روزانه (روزنامه یعنی اخبار روز)
📌 روغن چرب (روغن ذاتاً چرب است)
📌 زدن ضرب‌المثل (کاربرد زدن زائد است زیرا ضرب در زبان عربی به معنای زدن است)
📌 زن کدبانو/ خانم کدبانو/ دختر کدبانو (کدبانو به خانم خانه گفته می‌شود)
📌 سرمه چشم/ سرمه دیده/ سرمه بصر (سرمه فقط برای چشم به کار می‌رود)
📌 سقوط به پایین/ سقوط به زیر (سقوط به معنای افتادن چیزی از بالا به پایین است؛ بنابراین ذکر قید پایین یا زیر توجیهی ندارد)
📌 سن بیست سالگی (کلمه سن در جمله‌ای که کلمه سالگی باشد زائد است)
🔷 سوابق قبلی/ سابقه قبلی (سابقه مربوط به گذشته است)
🔷 سیر گردش کار (سیر و گردش یعنی روال و جریان)
🔷 شاهد زیبارو (شاهد یعنی زیبا رو)
🔷 شاهد عینی (شاهد یعنی مشاهده کننده که با کلمه عینی مترادف است)
🔷 شعله آتش/ شراره آتش (کلمات لهیب، شعله، افزوره، شراره، جرقه، اخگر و نظایر آن، مترادف هستند)
🔷 صدر اول/ صدر نخست (صدر، اول و نخست به یک معنا به کار می‌روند)
🔷 صعود به بالا/ عروج به بالا (صعود و عروج ذاتاً رو به بالا شکل می‌گیرد)
🔷 طراح طرح (کار طراح صرفاً طراحی یک طرح است)
🔷 عقیده عمومی بسیاری از مردم/ عقیده عمومی اغلب مردم (عقیده عمومی یعنی عقیده بسیاری از مردم، بنابراین با گفتن عقیده عمومی نیازی به گفتن بسیاری از مردم یا اغلب مردم نیست)
🔷 فرد ضارب/ فرد مهاجم (ضارب یا مهاجم یک فرد است)
🔷 قالیچه کوچک (چه، پسوند تحقیر است و نیازی به کلمات حقیر، کوچک و نظایر آن نیست)
🔷 قحط‌الرجال مردان (رجال و مردان هم معنی هستند)
🔷 کلبه محقر/ کلبه کوچک/ کلبه تنگ (کلبه به معنای خانه‌های کوچک است و صفاتی که با آن اشاره شد در کنار کلمه کلبه لزومی ندارد)
🔷 کمدی خنده‌دار (به هر اثر نمایشی خنده‌دار کمدی می‌گویند. به جای این عبارت می‌توان از نمایش خنده‌دار یا نمایش کمدی استفاده کرد)
🔵 لذا بدین سبب/ لذا از این رو/ لذا برای این (برای هیچکدام از این قیدها، نیازی به لذا نداریم)
🔵 لزوماً باید (لزوماً، معنی باید را در خود دارد)
متحد شدن با هم (اتحاد تنها میان دو یا چند نفر امکان‌پذیر است)
🔵 متنِ نوشته (متن همان نوشته است)
🔵 مثمر ثمر (مثمر یعنی ثمربخش)
🔵 مجهز به تجهیزات (مجهز یعنی تجهیز شده)
🔵 محاصره از هر طرف (کلماتی مانند احاطه، محاصره، محصور و ... معنای قیدی از هر طرف و از هر سو را در خود دارند)
🔵 مدخل ورودی (مدخل یعنی محل وارد شدن)
🔵 مسلح به سلاح (مسلح یعنی کسی که سلاح پوشیده)
🔵 مشغله کاری (مفهوم کار در مشغله وجود دارد)
🔵 معطر به عطر (معطر یعنی عطرآگین)
🔵 مفید فایده (مفید یعنی فایده‌دار، سودمند. به جای مفیده فایده باید گفت دارای فایده، فایده دهنده، با فایده یا مفید)
🔵 مقابله به مثل (مقابله به تنهای به معنی عمل متقابل است و معنای مثل، از آن دریافت می‌شود)
🔵 ملبس به لباس (ملبس یعنی لباس‌دار)
🔵 ملقب به لقب (ملقب یعنی لقب دار)
ممهور به مُهر (ممهور یعنی مهر شده. ضمن آنکه کلمه مُهر فارسی است و نمی‌توان از آن کلمه مشتق عربی ساخت)
💠 منادی ندای... (منادی یعنی ندا دهنده)
💠 منتج به نتیجه ( منتج یعنی نتیجه گرفته شده)
💠 منقش به نقش ( منقش یعنی نقش‌دار شده)
💠 موارد مورد نیاز (کاربرد موارد همراه به مورد زائد است)
💠 نسیم باد خوشبو/ نسیم خنک/ نسیم ملایم (نسیم به معنای باد ملایم،خنک و آرام است)
💠 ورطه ی نابودی (ورطه یعنی جای نابودی)
💠 ویژگی خاص/ ویژگی مخصوص (ویژگی نشانه یا خصلت ممتاز و خاص است)
ادامه‌ دارد........


2