فلسفه درخواست کردن فلسفه درخواست کردن درخواست،تقاضا،احتیاج،میل و.....همه کلمات متفاوت و در عین حال دارای معنی مشترکی هستند که از روح انسانی بر می خیزند که چیزی یا کسی از کسی طلب می کند ،در واقع عنوان کردن آنچه به آن میل و احتیاج داریم درخواست کردن می گویند این در خواست می تواند فردی یا اجتماعی ،فوری یا غیر فوری و یا.....باشد اما به راستی فواید در خواست کردن به دیگری چیست ؟ فردی که نیاز و درخواستش را با دیگری در میان می گذارد در وهله اول به خویشتن خویش احترام گذاشته و خود را سزاوار ابراز وجود به دیگری می داند از طرفی مطرح کردن خواسته و نیاز فرد و پذیرفته و اجابت گردیدن از جانب دیگری از دیگر فایده های عنوان نیاز و درخواست به دیگری است دلایل فوق که به اختصار بیان شده خود دلیل موجه ای بر کارآمدی و فواید درخواست کردن می باشد اما چرا در ساختار وجودی انسان میل به درخواست از دیگری در اشکال گوناگون وجود دارد؟ برای پاسخ به سوال فوق باید اذهان داشت طبیعت وجودی انسان که از دیر باز از رفع نیاز های خود به تنهایی عاجز مانده و او را واداشت ساخته تا برای بر طرف کردن بخشی از نیاز ها و مسائل خویش به دیگری روی بیاورد حالا ممکن است آن نیاز فرد چیزی باشد که از دیگری بخواهد یا خود وجود دیگری(ازدواج ،ارتباط،پارتنر و...) باشد. شاید یکی عواملی که باعث گردید حکمای یونان چون ارسطو و افلاطون انسان را موجودی اجتماعی بنامند همین باشد حال باید به پرسش رسید که چرا در برخی موارد آدمی از مطرح کردن درست واصولی مسئله و درخواست خود به دیگری امتناع می ورزد و چه علل و عواملی زمینهساز عدم مطرح کردن اصولی درخواست به دیگری است؟ 1-ترس: شاید یکی بدیهی ترین پاسخ ها ترس باشد ،درست است ترس، ترس از اینکه مبادا با عدم پذیرش طرف مقابل رو به رو شویم. ترس اصلی در طرد شدن است، طرد شدگی یکی از درد آور ترین حالت روحی برای انسان امروزی شناخته شده،بطوری که بعضاً در برخی گزارشات آزمایشگاهی حالتی شدید تر از درد جسمانی برای انسان ایجاد کرده است شاید بتوان گفت در این خصوص انسان به دلیل خطاهای شناختی و ترس از عدم پذیرش درخواستش از جانب دیگری را به طرد شدگی استنباط کرده که باعث عاملی از عوامل عدم اعلام درست درخواست به دیگری ست اینکه در محیط و گذشته فردی انسان چه فعل و انفعالاتی رخ داده که باعث چنین نتیجه گیری غیر اصولی و طبیعی شده است نیازمند بررسی های میدانی و آزمایشگاهی است که در مقوله بحث ما نمی گنجند 2-خطاهای شناختی از دیگر عواملی مانع درخواست از دیگری باز است خطای شناختی پیش بینی منفی نگرانه ذهن هنگام درخواست به دیگری است که باعث می گردد در ذهن به این نتیجه برسیم که گفتن نیاز و درخواست به دیگری با عدم اجابت او همراه خواهد بود پس همان بهتر که خود را خوار و خفیف نسازیم در واقع ذهن می گوید بر آورده شدن خواسته توسط دیگری نزدیک به صفر است پس از منطقه امن خود خارج نمی شود و مسئله را مطرح نمی کند. شاید علتش این باشد که در گذشته فرد درخواست هایی شبیه به درخواست مورد نظرش داشته که با اعلام به دیگری یا دیگران مورد موافقت قرار نگرفته و این عامل سبب گشته در موقعیت های بعدی مشابه تعمیم سازی نسبتا غلطی داشته و از درخواست کردن امتناع به ورزد 3-ترس از بهم خوردن ارتباط : عده ای از افراد گمان می کنند در صورت اعلام درخواست به دیگری ممکن است همان ارتباط قبلی که با آن شخص (حالا در هر حوزه ای که دارند )را از دست بدهند شاید برای این مورد بتوان کارمندانی را نام برد که از درخواست و افزایش حقوق ابا می ورزند به این دلیل که حقوق ماهیانه قبلی و اعتبارشان را از دست ندهند که در این مورد بسته به شرایط مکانی و زمانی بعضاً شاید تصمیم درست بر نگفتن باشد 4-عدم درک درست از خواسته خویش: ساختار پیچیده فکری انسان باعث می شود گاهی آگاهی درستی از انچه خودش می خواهد نداشته باشد. بنابراین نمیداند که از دیگری چه میخواهد 5-تصور این که درخواست ما غیر معقول است: در بعضی موارد انسان پرونده بعضی از درخواست ها را نه به دلیل سناریو های منفی و یا ترس از نه شنیدن و یا....در ذهنش مختومه اعلام می کند بلکه به این دلیل که با توجه به واقعیت موجود دنیای خودش محقق شدن آن را خیلی رویایی و دور از ذهن می داند چه بسا برای یک فرد ممکن است غیر واقع بینانه و متوقعانه بنظر برسد که با چهره ای مشهوری ازدواج بکند بنابراین صرف نظر میکند 6 اهمال کاری و تعویق یکی دیگر از دلایل عدم درخواست به دیگری بهانه پیدا کردن فرصت بهتر و تعویق و مسامحه کاری ست اما باید این تلنگر را به خویش بزنیم که ما آنقدر ها که فکر می کنیم زمان نداریم و زمان و مکان بهتر در اکثر مواقع بهانه هایی هستند برای اجتناب از مطرح کردن درخواست مان به دیگری آنها را توجیه می کنیم 7-عوامل دیگر: گاهی سخت گیری بیش از حد خود فرد در اعلام مطرح ساختن نیاز و درخواست به دیگری است که مانع انجام این کار می گردد سخت گیری در دلایلی همچون برتر دیدن خود یا دیگران در اعلام درخواست ،بعد مسافت ، شکاف طبقاتی ،عدم اطلاع درست از چگونه مطرح کردن درخواست ، و غیره ....می باشد اما چه زمانی می توانیم به دیگری در خواست داشته باشیم؟ شاید ذکر نکات زیر پاسخ مناسبی برای سوال فوق باشد - باید بدانیم درخواست ما چیست و شنونده کیست -اینکه درخواست را برای چه مطرح کنیم -همانقدر که ما حق ابراز وجود و اعلام درخواست را به دیگری داریم،دیگری حق انکار و عدم پذیرش آن را دارد -شناخت کاملی از عواملی که مانع عدم درخواست به دیگری است را داشته باشیم مانند عدم داشتن مهارت های کافی ارتباطی ویا برخی از خطاهای شناختی پ.ن:نظر نویسنده بر آن است که از انجا که عرصه زندگی جایی است که پر از امور و وقایع نامنتظر و گاها شگفت انگیز است باید بعضاً زندگی را مانند میدان شانسی در نظر گرفت که آمده ایم بر حسب شرایط یکسری چیز ها را از دیگری یا دیگران بخواهیم بدون آنکه درذهنمان انتظار و پشت گرمی از دیگران داشته باشیم که بر حوائج ما جامعه عمل بپوشانند و آری بگویند ما باید درخواست خود را بگویم و بگذریم اگر هم که نشد بخشی از مسئله ای قضا و قدری بدانیم که حافظ در شعر خود گفته آن چه سعی است من اندر طلبت بنمایم این قدر هست که تغییر قضا نتوان کرد ۲پ،ن: دیگری در معنای دیگران نیز در مقوله بکار برده شده است
|