شعرناب

معنی عشق

🖇مولانا چه زيبا عشق را معنی کرده:
ای که ميپرسی نشان عشق چيست
عشق چيزی جز ظهور مهر نيست.
عشق يعنی مشکلی آسان کنی
دردی از در مانده ای درمان کنی.
در ميان اين همه غوغا و شر
عشق يعنی کاهش رنج بشر.
عشق يعنی گل به جای خار باش
پل به جای اين همه ديوار باش.
عشق يعنی تشنه ای خود نيز اگر
واگذاری آب را ، بر تشنه تر.
عشق يعنی دشت گل کاری شده
در کويری چشمه ای جاری شده.
عشق يعنی ترش را شيرين کنی
عشق يعنی نيش را نوشين کنی.
هر کجا عشق آيد و ساکن شود
هر چه ناممکن بود، ممکن شود...
و من میگم:
زنگ انشا و قلم در دست احمد
میکنم پندار بر اهداف و مقصد
میگشایم من دهانم تا بخوانم داستانم
تا بگویم ز نشان عشق از درونم تا جهانم
عشق یعنی ان پدر با خرج های کوچکش
کم کرده خود غذایش تا دهد به کودکش
عشق یعنی یار را کاشتی و خود رفتی
یار هم نی بی خیال تو سبز شد،شد دشتی
عشق یعنی زندگیت چون نهالی
سبز شد و زرد شد و خشک شد تا به امید بهاری


1