شعرناب

خانمیرزا اولادقباد شاعر لک زبان

زنده‌یاد "خانمیرزا اولاقباد" از شعرای شیرین سخن لک بوده، که در شعرسرایی مهارت بسیار داشته و بیشتر در مایه‌ی حماسه و مرثیه سخن‌سرایی می‌کرده است.
کتاب "رنج پیر و سوگ شیر" در برگیرنده‌ی زندگی و احوال و اشعار خانمیرزا است که به همت "یدالله تقی‌پور" و نشر گلچین ادب در سال ۱۳۹۸ در هزار نسخه و ۱۶۲ صفحه، چاپ و منتشر شده است.
▪نمونه‌ی شعر لکی:
(۱)
[چرخ چپی گرد]
▪در نبردی که بین خوانین گراوند طرهان (محمدی‌ها) با خوانین گراوند گل‌گل (عباسی‌ها) رخ می‌دهد. این دو طایفه که عموزاده بوده‌اند، زیرا عباس و حسکه برادر بوده‌اند و عباس جد عباسی‌ها و حسکه جد محمدی‌ها بوده است. در این نبرد شخصی از خوانین گل‌گل به‌نام کلبعلی خان (کله) کشته می‌شود. خانمیرزا این ماجرا را اینطوری وصف نموده است:
چرخ چپی گرد، چرخ چپی گرد
هزاران دای ژه دس، چرخ چپی گرد
گردش گردون وه بد شانا نرد
یه خاصه خانی اجل گیر آورد
قضا قدرتی سبحان غفور
گوشت کر مه‌کی دیده‌ت مه‌کی کور
کی چوی او بزرگ دانا باهوش بی
ژه چاو نابینا، ژه گوش اطروش بی
ژه گردش چرخ دون افسونگر
وه گرمه سیرا بی وه هام سفر
«کله» سوار بی، ساعتی زویتر
ژه مغروری ویش، هویچ نداشت خور
دسته «نریمان» هر وه کمین بی
یا حق یا ناحق، دل پر ژه خوین بی
هر وه یه ناکام اسب اناز کردن
هم وه ناغافل ایرشت آوردن
هر نگاه که‌رد خان بی انیش
گری تواسیا باز آما وه ویش
وات ای کر خیزل دشمنانمه‌ن
اسب ارام بارن یه پا گیانمه‌ن
نه اسب نه تفنگ هویچکام نرسی
هر دا وه سرا، ای داد بی‌کسی
دای په‌ی برا گل یک یک دیاری
بنمانن رزمی په‌ی یادگاری
گوله هر چوی تام تورگ وهاران
واران وه چنه‌ش چوی گره ناران
پنج، شش سواری گشتان منال بین
نزمایا جنگ بین بی پر و بال بین
شنفتم چنی جنگا جنگ کردن
چوینا کم دس بین تور نا وردن
یه بچه شیری، چوی مردان مرد
پی یاری با بوش وه تنیا هی که‌رد
پا نیا او وه‌ر بابوی خاص ویش
بور بی انیش، پا نیا او پیش
هزار آفرین بچه شیر نر
سواران هر یک لیش کردن حذر
دوازده سال و ایطور کی کسی دیه‌ن
ژه هام دمانش کی هام لوش بیه‌ن
خواهر زای «نامدار» نامی نامور
نتیجه «تشمال» باپیره «نظر»
گفته قدیمه، واته سابق سال
معروفه ولد زوری او بنخال
یه‌ی «امی» نامی لعنتی لعین
تیره «گراون» نصرانی بی‌دین
هر اوسا زانام دوزناش او چل
لاشه‌ی عزیزش غلتان کرد وه گل
بچه شیر کوشیا میدان خالی مه‌ن
«کله» وه بی‌کس مه‌ن وه تنیا ته‌ن
هر یکی یه‌ی شنگ لیش خالی کردن
داغ حسنخان او گور نورده‌ن
دای په‌ی «کلوالی» رو پی «حسنخان»
دو خاصه خان بین ژه ایل ترهان
«خانمیرزا» واتن یاران هام فرد
وی ویانم وی پی شیران نرد
پی گیانه مرگی خانان خاصه
تاگه زنی‌یم برگم پلاسه.
گردآودی و نگارش:
#زانا_کوردستانی


2