شعرناب

×**ایادی بیگانه***

*** دست های غیر ***
ــــــــــــــ
دربدترین شرایط
گروهی کوهنوردازملیت های مختلف .
کوهی رابه بلندی اورست.. بامسیرهای صعب العبور... گردنگاه هاوکوهپایه های ناپایدار..
وَدیواره ها وبازه بین دره..
لحظه به لحظه درتسلط طوفان.که
باکوچکترین لغزش سقوط به قعردره...
زیرخروارها برف وسنگ مدفون حاصل ازسقوط بهمن ..
جبههٔ هوای سردو متغیرکه باهرنفس کشیدن
به قندیل یخی که ازبینی آویزان است اضافه می شودوازشدت سخت بوران که نه توان چشم هارابازکرد،نه میتوان بست..پلک زدن همانا. برای همیشه بستن ودیگرهرگزندیدن
همه هنگام برای سهولت کار
همه سلسله واربه قلابِ طنابی به هم متصل اند..تادرمواقع ضروربه بالاکشیدن فردبعدی یا قبلی ...دراین دگردیسی لاجرم هرکس برای نجات خویش خواسته وناخواسته؛ قهراً شناخته و نشناخته
به این طناب معمول چنگ انداخته.
تامگرازاین بازه های مرگبارنجات یابد...
ولی افکارتک تک تیم مغایر.ونیت هادرتضادآنقدر متفاوت اندطناب هرکه راگرفتیم یاپوسید ه بود
وسقوط حتمی به ورطه نابودی محض
یابه عمد بین بازه هاآویختمان..
پایین دستی هانیزازماپله ساختند.
اوقات لزوم شدیم ابزارطرفین..
دراین بازه ها که همیشه زیربیرق خودی امادرنهان به امر ایادی بیگانه. همیشه
باهزاران سینهٔ جریح.درفوج های گذرفصول که دائم با خنده های صنیع شادند
وگریه های تزویری سرمیکنند..
فقط باامیدروزی به فتح قله ی آمال...
باامتنان ازتفقد...
سیدیحیی.حسینی امیراباد..
🌷🌷🌷🌷


2