شعرناب

دلت را عمارت کن برایم... ♡

دلت را عمارت کن برایم...
از آن عمارت های آیینه کاری شده و فیروزه ای؛
عمارتی که بوی عطر بهارنارنج های محبتش، همیشگی باشد. آن چنان که وجودش را نشود کتمان کرد
با حوضچه ای از عشق، که سرچشمه اش خشک نشود.
عمارتی به صفای چای های قندپهلویش
به زیبایی سنگ فرش های باران خورده اش
و به چکاچک قطره های شبنمِ سر ریز
از یاس و شمعدانی هایش!
جایی که بشود تا ابد در آن جا ماند
و به همهمه گنجشکانش گوش داد.
آنجا که خانه ای امن باشد برایم
و پستویی گرم داشته باشد برای قلبم...
دلت را عمارت کن برایم
که بنشینم پشت پنجره های رنگ رنگیِ وجودت
و مطمئن باشم هیچ گردبادی از زمان،
آسیبی به دوست داشتنم نخواهد زد....


3