نگاهی به کتاب شاهزادهی قلابینگاهی به کتاب شاهزادهی قلابی کتاب "شاهزاده قلابی" (یا دروغ بگو... یا بمیر) از سری سعگانهی صعود (۱) نوشتهی "جنیفر ای.نیلسن" و برگردان خانم "رقیه بهشتی" است. این کتاب که چاپ دوم ۱۴۰۰ (چاپ اول ۱۳۹۴) انتشارات آفرینگان تهران، در ۵۴ بخش و ۴۳۱ صفحهی مصور است، ترجمهای است از: the false prince Jennifer A.Nielsen Scholastic Press, 2012 ماجرای داستان این کتاب به سرگذشت پسرکی سیزده، چهارده ساله به نام "سیج" پرداخته که بر حسب اتفاقات و ماجراهایی به همراه سه پسر، همسن و سال خود، به نامهای "لاتامیر"، "روودین" و "توبیاس"، توسط لردی به نام "کانر"، از یتیمخانههای مختلفی در سرزمینی به نام "کارتیا" خریداری میشوند، جهت اجرای نقشههایش، در بین مسیر برگشت به عمارت کانر به نام "فارزنوود"، "لاتامیر" که قصد رفتن و سر باز زدن در همراهی نقشهی کانر را دارد، توسط مستخدم کانر کشته میشود، و بقیه از ترس جانشان جرأت هرگونه اعتراضی را از دست میدهند. کانر بعد از رساندن پسرها به عمارت خود، پرده از راز و نقشهی خیانتکارانهی خود بر میدارد و آن اینکه میخواهد یکی از آنها را به جای شاهزادهی گمشدهی سرزمین کارتیا، به مجلس مشاوران که خود از اعضای آن است، معرفی کند. او برای آماده کردن آنها و انتخاب یک نفرشان، تنها دو هفته وقت دارد و طی این مدت برای آنها آموزشهای مختلفی همچون تاریخ کارتیا، اسب سواری، شمشیر بازی و... ترتیب میدهد. طی این مدت اتفاقات مختلفی برای آنها پیش میآید و سرانجام کانر، سیج را بر میگزیند و او را به طرف محل جلسهی مشاوران پادشاهی، جهت انتخاب شاه جدید میبرد. در آنجا بر ملا میشود که سیج همان شاهزاده "جارون"، شاهزادهی گمشدهی کارتیا است که چهار سال پیش گم شده و اکنون به تاج و تخت واقعی خود رسیده است و... "نیلسن" در این کتاب با نثری روان و روایتی خواندنی و جذاب که خواننده را وسوسه میکند که کتاب را یک نفس تا انتها بخواند بدون اینکه لحظهای از او فارغ شود. وجود شخصیتهای مازاد در این داستان به چشم نمیخورد و نویسنده به خوبی توانسته تمامی شخصیتها را با دیالوگهای قوی در جاهای مختلف حاضر کند و از پرگویی و پرداخت شخصیتهای بیخود، سر باز بزند. موضوع داستان هم، همچون اغلب ژانرهای تاریخی، تخیلی گرچه کهنه و تکراریست، اما جذاب و مورد پسند است و چه بسا در آیندهای نزدیک به فیلم و سریالی زیبا و پرمخاطب تبدیل شود. فارغ از قلم گیرای نویسنده، نمیتوان ترجمهی بینظیر و بیبدیل بانوی مترجم را هم نادیده گرفت. #زانا_کوردستانی
|