شعرناب

بغض سیرمیکند

سکوت...قطره اشک هایی که گویی ازسد محکم چشمانم عبور کرده اندوبه سختی سرازیر میشوند،صورتم که خشم رانشان میدهداماچشمانم خیس است!سکوت...،هرچه میپرسندچه شده؟فقط به سکوتم ولوم میدهم،میدانی چه مرگم است،من سرتاسرتراژدی های زندگی ام را اینگونه بیان میکنم،


1