شعرناب

فرهنگ سازی در حوزه ی معلولیت که اصلی ترین آن مناسب سازیست

معلولیت ناتوانی نیست. بلکه یک نوع تواناییست همراه با محدویت محدودیتش به جامعه ایی بستگی دارد که درآن زندگی میکنیم، به هرجا مینگرم خبری از آسانسور و نفر بر پارسا نیست برای خودم و همنوعانم،هیچ مکانی مناسب سازی نیست حتی بهزیستی شهرم که بهتر زیستن را در حرف به من می آموزد نه درعمل....
وقت عمل که میشود همه در خواب ناز هستن ویا پنبه بگوش
هیچ کس درک نمیکند تورا...
فقط همنوع خودت
حرف هایی نگفته داری
حرف هایی که تا نوک زبونت میان ومی بلعی و قورت میدهی
که شاید باعث رنجش خاطر نازنین
کسانی شود که خیلی راحت روی سنگفرشهای پیاده رو وخیابان ها راه میروند ونمیدانند همسفر وتخت پادشاهی تو دوست ندارد پله هارا
تاکی باید تن هایمان مهمان سرامیک های صیقلی ادارات دولتی باشد؟
تاکی چشم بدوزم به عابر بانک هایی که پله ها مهمان خانه اش هستند؟
نه از رمپ خبریست نه از سطح شیبدار مناسب
یک لحظه تفکر....
زمین آبستن حادثه هاست
ولی درک کردن این قشر پایین
بازم بگم....
از سرویس های بهداشتی مکان های عمومی و آموزشی
هر چقدر که تشنه باشی مجبوری آب ننوشی تا مجبور نشی پله هاش رو بالا بری
یک لحظه تفکر...
حق شهروند بودن من وامثال من کو؟؟؟؟
حق؟؟
کدوم حق؟؟؟
کسی درک نخواهد کرد


0