شعرناب

با هم بیاندیشیم(2)_ یک ضرب المثل

شاید شما هم این ضرب المثلو شنیده باشین که میگه:
(نو که میاد به بازار
کهنه میشه دل آزار)
مثلاً وقتی یه کفش نو می خرید، کفش کهنه تون که یه زمانی محبوبتون بود و کلی باهاش خاطره ی خوش داشتین، یهو از چشمتون میوفته و وقتی در کنار کفش تازه، چشمتون بهش میوفته، حس بدی بهتون دست میده، و در خوشبینانه ترین حالت، در صورتی که آدم احساساتی و سمپاتیکی باشین، دلتون براش میسوزه.
یا شاید برای شما هم در عنفوان جوانی اتفاق افتاده باشه که تموم وقت و انرژیتون رو صرف عاشق کردن کسی کرده و موفق هم شده باشین، ولی مدتی بعد یهو سر و کله ی یکی دیگه پیدا شده و عاشق سابق، به راحتی ِ همون لنگه کفش کهنه ی مثال قبل، از چشمتون افتاده و فریاد اعتراضتون بلند شده و حالتی خصمانه نسبت به اون گرفتین.
ضرب المثل ِ (نو که میاد به بازار، کهنه میشه دل آزار)، یه ضرب المثل کاملاً آزموده شده ست و امتحان خودشو پس داده، و مصداق های زیادی در موضوعات مختلف میشه براش آورد و بهشون فکر کرد، ولی برای جلوگیری از طولانی شدن این پست، حرفهامو با سخنی از مولا(ع) ادامه میدم:
با دوستتون طوری رفتار کنید که اگه یه روز دشمنتون شد، نتونه(با استفاده از اطلاعاتی که از شما داره) بهتون ضربه ای بزنه، و با دشمنتون طوری رفتار کنید که اگه یه روز دوستتون شد، جلوش شرمنده نشید!
بله!
آدمها نه صد در صد خوبن، نه صد در صد بد، بلکه مجموعه ای از خوبی و بدی هستن، یعنی خوبترین آدمها هم یه بدیهایی دارن، و بدترین آدمها هم یه خوبیایی دارن، پس چه خوبه که نه از دیگران بت بسازیم، و نه ارزشهای وجودیشون رو با بی انصافی و بطور کامل انکار کنیم زیرا:
هرچیزی که وجود دارد، از یک طرف ارزش وجود داشتن داشته، وگرنه بوجود نمی آمد.
و از طرف دیگر، پتانسیل این را دارد که از اینی که هست ارزشمندتر شود زیرا کامل نیست.
پی نوشت:
ندارد


1