شعرناب

ساختار شکنی در شعر (9)


ساختارشكني در شعر (9)
فصل دوم
اثبات سبک زلال (2)
قانون نوشتاری در زلال
در زلال، وقتی که سطرهای قرینه و سطر مادر متناسب طول وزنشان ،آرایش می شوند، شکل خارجی شعر در کنار صفحه به حالت مثلث و در وسط صفحه به حالت لوزی و یا به ندرت به صورت بیضی و دایره در می آید. چنان که بر هر مربع و مستطیلی در قالب های سبک دوره ی اول نمی توان غزل، رباعی و... گفت ، به هر مثلث و لوزی نیز نمی توان زلال نام نهاد. برای اینکه اینها تعریف و قانون دارند وآرایش ساختاراز روی تعریف و قانون صورت می گیرد. بنابر این وقتی نوشته ای از این قوانین و تعاریف خارج گشت، نام قابل تعریفی چون زلال را بر خود نخواهد گرفت.
در زلال، سطر مادر که در وسط قالب قرار می گیرد از لحاظ تعداد هجا و طول وزن ، بزرگترین است و سطور قرینه طبق تعریف، هرچه از مادر فاصله می گیرد کوچکتر می شود. شاید شاعری زلال بنویسد و قالبش را ویرایش نکند و بی سلیقه نگهدارد این کار در قالب هایی چون غزل و رباعی و...هم صورت می گیرد اما آنکه اهل فن است زود تشخیص می دهد که شعر مورد نظر آیا واقعاً زلال یا غزل است یا نه؟. لذا بهتر است که در پرداخت زیبائی ساختار، نظافت در شعر رعایت گردد.
وقتی که در زلال از سطور قرینه صحبت به میان می آید، منظور مصرع های دوقلویی هستند که در بینشان جدایی افتاده و در فاصله ی مساوی از سطر مادر ( به طوری که سطر مادر در میانشان باشد)، قرار می گیرند.
با این تعریف به عنوان مثال، نام ساختار زیر را نمی توان زلال نهاد:
فاعلاتن فاعلات
فاعلاتن فاعلات
فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلات
فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن
فاعلاتن فاعلات
فاعلاتن فاعلات
امثال فرم بالا مربوط به دوره ی اول بوده و در ردیف ترانه های کلاسیکی قرار گرفته و اینگونه اشعاری را در گذشته نوشته اند، برای اینکه دارای « بیت» می باشند و « بیت » همانا مستطیل ساز است.
بنابر این فرم بالا به دلیل قرار گرفتن در انحصار هنجار کلاسیکی از ردیف سبک زلال خارج می باشد. هنجار در اینجا همان شکل مربع یا مستطیل است که مختص دوره ی اول بوده است. ( خواهشمند است دوستان عزیز در مطالعه ی سبک زلال موشکافی ها ی منطقی داشته و در قضاوتهایشان عجله نفرمایند، چرا که یک شبهه، چه بسا جوانانی علاقمند بر زلال را از ادامه ی کارشان سست و بی مسئولیت گرداند.)
اگر عنایت داشته باشید می بینیم این نوع شعر که در طبقه ی سبک فرمی دوره ی اول قرار گرفته است از مستطیل های خوابیده ی کوتاه و بلند، که از شکل های هنجار کلاسیک می باشد تشکیل یافته و دارای بیت می باشد. «بیت» ( چه کوتاه چه بلند) از هنجارهای کلاسیکی در دوره ی اول است. توجه فرمایید:
فاعلاتن فاعلات
فاعلاتن فاعلات
فاعلاتن فاعلاتن فاعلات
فاعلاتن فاعلاتن فاعلات
.
امثال فرم بالا که ناشی از ابیات می باشد، در یک هنجار قرار دارند. اما زلال به علت خروج از هنجار کلاسیکی و دارا بودن راز «۲ » سطر به سطر، به تغییر بیان باعث می گردد که همین تغییر بیان ، یکی دیگر از دلایل سبک بودن شعر زلال می باشد.
با این توصیف، فرم زیر که اختصاصاً مربوط به زلال است، بعنوان سبک در ادبیات جهانی، جایگاه بخصوصی دارد. در اینجا از «مستطیل» خبری نیست برای اینکه از «بیت» خبری نیست. اینجا صحبت از سطر مادر است. صحبت از سطر قرینه است. صحبت از ضرباهنگ است.
فاعلاتن فاعلات
فاعلاتن فاعلاتن فاعلات
فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلات
فاعلاتن فاعلاتن فاعلات
فاعلاتن فاعلات
نگاه کلی به سبک را مرور می کنیم:
انواع سبک در جهان:
۱- سبک محتوایی( سبک های مکانی، سبک های زبانی)
۲- سبک فرمی (سبک های دوره اول، سبک های دوره دوم)
سبک های مکانی (محلی): عبارت از سبک ایرانی، سبک مصری، سبک آمریکایی، سبک انگلستانی، سبک فرانسوی ( یا سبک اروپایی)، سبک ژاپنی و....
سبک های زبانی: عبارت از سبک فارسی(ترکستانی، عراقی، اصفهانی ...)، سبک انگلیسی، سبک عربی، سبک آلمانی، سبک ترکی و....
سبک های دوره اول:
۱- سبک کلاسیک اولیه ی اصیل ( قالب هایی چون غزل، مثنوی، رباعی که فرمشان مربع و مستطیل است ....در این سبک قرار دارند)
۲- سبک کلاسیک اولیه ی ترانه ( قالب های مختلف ترانه که شکل گیری شان بر اساس بیت بوده و اغلب به صورت مستطیل هایی طبقاتی و پلّه ای در می آید در این سبک قرار دارند)
سبک های دوره دوم :
۱- سبک کلاسیک ثانویه اصیل ( در این زبان و بیان متغیر و به روز بوده اما فرم ساختاری از نوع کلاسیک اولیه است)... مثل سبک فارسی ایرانی، سبک فارسی افغانی، سبک فارسی تاجیکی، سبک ترکی آذربایجانی، سبک ترکی استانبولی، سبک عربی عراقی و....
۲- سبک کلاسیک ثانویه ترانه ( در این زبان و بیان متفاوت و به روز بوده اما فرم ساختاری از نوع کلاسیک اولیه است)
۳- سبک زلال ( قالبهای تعریف شده ای مثل زلال عروضی قافیه دار، زلال عروضی بی قافیه، زلال عروضی پیوسته، زلال آزاد و... که فرمشان مثلث و لوزی و به ندرت بیضی و دایره می باشند در این سبک قرار دارند)
توجه: آنچه را که ما مورد بحث قرار می دهیم بر حسب نیاز بیشتر مربوط به شعر زبان فارسی و زبان ترکی می باشد.
هنجار چیست؟
روشی است که مدّت مدیدی عادت باشد، مثلاً: « بیت » به عنوان هنجار در قالب های سبک کلاسیک که شکل قالب را نیز به فرم مستطیل و مربع نشان می دهد، دخالت دارد. در اشعار کلاسیکی « بیت » عامل تشکیل این هنجار است و هر بیت ویرایش شده ، اغلب بصورت مستطیلی خوابیده دیده می شود و گاهاً این مستطیل های خوابیده در ترانه های کلاسیکی بصورت پلکانی روی هم قرار می گیرند بنابر این یک ترانه ی کلاسیکی می تواند ترکیبی از چند مستطیل کوچک و بزرگ باشد. و همچنین در رباعی و غزل و.....
توجه: بیان و خوانش می تواند چسبیده به هنجار باشد.
انحراف از هنجار چیست؟
یعنی ترک عادت و خارج شدن از روش رایج
وقتی می گوییم در زلال ، انحراف از هنجار صورت گرفته و « انحراف از هنجار » نشانه ی سبک بودن است ، یعنی این:
در زلال از بیت خبری نیست
در زلال از مربع و مستطیل خبری نیست
در زلال از عروض هموار خبری نیست ( عروض هموار این است که مثل غزل همه ی بیتها و مصرع ها از اول تا آخر در یک طول و وزن وچینش ارکان باقیبمانند)
در عوض:
در کلاسیک از سطر مادر خبری نیست
در کلاسیک از سطور قرینه خبری نیست
در کلاسیک از راز (۲) خبری نیست ( راز۲ یعنی اینکه فاصله ی سطرها از لحاظ تعداد هجا از هم مساوی و در نوع عروضی فقط با فاصله ی دو ضرباهنگ از همدیگر قرار گیرند )
این عوامل در بیان نیز بی تاثیر نیستند.
شما یک غزل شش بیتی را با احساس بخوانید و ضبط کنید. همزمان یک زلال عروضی قافیه دار نه سطری را نیز با احساس بخوانید و ضبط کنید، سپس به صدایتان گوش کنید و مقایسه فرمایید ببینید چقدر از لحاظ بیان با همدیگر فرق دارند؟! همین تفاوت بیان ، حاصلی از تفاوت هنجار است.
« انحراف از هنجار» نشانه ی سبک بودن است.
آیا سبک شناسان و محققین و اساتید ادبی ما، کاری به این بزرگی را نمی بینند؟!
به چند بیت غزلی از حضرت حافظ توجه فرمایید:
کی شعــر تــر انگیــزد خاطر که حزین باشد
صد نکتـه ازیـن معنی گفتیـم و همین باشد
از لعل تــــو گــر یـابــم انگشتـــری زیـنـهـــار
صد ملک سلیـمـانـــــم در زیــــر نگین باشد
غمناک نبـایــد بـــود از طعن حســود ای دل
شایــد که چــو وا بیــنـی خیر تو درین باشد
هر کــو نکند فهمی زیـن کلک خیــال انگیــز
نقشش به حــرام ار خود صورتگر چین باشد
آن نیست که حافظ را رنـدی بشد از خـاطــر
کاین سابقـه ی پیشیـن تـا روز پسین باشد
و به دنبالش زلال زیر را نیز بخوانید:
مثالی از زلال:
شعر تر می بایدت
صافی ِ تو در هنر می بایدت
عشقبازی در زمین ِ ساده ی ما سهل نیست
قدری از آهن، کمر می بایدت
گاو نر می بایدت
ای اسیر قیل و قال!
جاری ِ هر دل نمی باشد زلال
شاعری می خواهد از رنگ می و جنس بلور
تا که سوی و رمزها گیرد ز خال
در خیابان جمال
وزن:
فاعلاتن فاعلات
فاعلاتن فاعلاتن فاعلات
فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلات
فاعلاتن فاعلاتن فاعلات
فاعلاتن فاعلات
فرم قوافی:
......قافیه
..............قافیه
.........................آزاد
..............قافیه
......قافیه
بنابر این، در مقایسه، در می یابید که نحوه ی بیان و گویش زلال، به طور کلی با کلاسیک متفاوت است. این یعنی سبک. انحراف از هنجار در زلال بطوری عمل کرده که نحوه ی گویش و بیان را اختصاصی تغییر می دهد.
راز ۲ در زلال چیست؟
راز دو در زلال این است که همه ی سطرهای همسایه در شعر زلال با فواصل مساوی بزرگ و کوچک گشته و سطرهای همسایه در نوع عروضی فقط با دو ضرباهنگ نزول و صعود دارند.
(توجه داشته باشید که اینجا صحبت از « بیت » نیست بلکه صحبت از سطر است. یعنی بیتی وجود ندارد . در شعر زلال، سطر مادر و سطر قرینه داریم.)
مثال:
فاعلاتن فاعلات (۴ضرباهنگ)
فاعلاتن فاعلاتن فاعلات (۶ ضرباهنگ)
فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلات (۸ضرباهنگ)
فاعلاتن فاعلاتن فاعلات (۶ضرباهنگ)
فاعلاتن فاعلات(۴ضرباهنگ)
۲- فاعلاتن فاعلات
۱- فاعلاتن فاعلاتن فاعلات
+- فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلات ( سطر مادر)
۱- فاعلاتن فاعلاتن فاعلات
۲- فاعلاتن فاعلات
شماره های۱ و۲ سطرهای قرینه هستند.
و سطر وسطی سطر مادر.
این حالت نه تنها در کلاسیک فارسی بلکه در هیچ کدام از شعرهای دنیا وجود ندارد و فقط مختص شعر زلال می باشد.
قالب های شعر زلال که در دوره دوم سبک فرمی قرار دارند، بی نظیرند. یعنی قبلاً وجود نداشته اند و اینها برای اولین بار در تاریخ دوم بهمن ماه سال یکهزار و سیصد و هشتاد و هشت هجری شمسی تولد یافته اند.
نکته های قابل توجهّی که زلال را سبک کرده و این نکات در سایر شعرها تا به حال دیده نشده است عبارتند از:
۱- راز «۲»
۲- سطر مادر
۳- سطور قرینه
۴- موج منظم در ریتم موسیقییائی
۵- فرم ساختاری منحصر به فرد
۶- نحوه ی منحصر به فرد بررسی
توجه: سطور قرینه (دوقلوهای قرار گرفته در اطراف مادر) باید از لحاظ طول ریتم موسیقییائی باهم برابر باشند.
حتماً این حرف را گوش تاریخ ادبیات از نسل آینده بیشتر خواهد شنید:
چه زیبا و هنرمندانه است که قطعه های خیال انگیز و نوشته های موزون ادبی و طرح و نثرواره های شاعرانه را در قالب های سبک زلال بنویسیم.
مهمترین خاصیت شعر دوانی در سبک زلال، رُک گویی و رساندن پیام به صورت زلال (شفاف ) می باشد. لیکن شعر زلال برای خود قالب ها و قوانینی دارد که در حصار همان نگین ، شاعر ،خودبخود با تمرکز حواس بر اینکه اصل پیام را در اولویّت قرار دهد،به شفافگوئی و زلالگویی در بیانی منحصر به فرد، مجبور می گردد. و این را هم قبول دارم که زلالگوئی بهتر است با شعریتی قوی و با استعاره هایی زلال پیش رود که در این زمینه هم جوانان با استعدادی وارد عرصه می شوند.
شاید از بین شعرهای زلال ، شعرهایی پیدا شوند که از لحاظ فنّی و از لحاظ آرایه و محتوا، بسیار ضعیف هستند اما این دلیل قالب و سبک نبودن زلال نمی تواند باشد. ( مجدداً این را خاطر نشان می سازم که در یک اتفاقی نادره در تاریخ ادبیات، « زلال » هم اسم قالب شعر است هم اسم سبک شعر ).
زلال چه چیزی بر ادبیات ما اضافه می کند؟
از مهمّترین مأموریتهای الهامی زلال ، یکی ایجاد انقلاب اساسی در موسیقی ادبیات می باشد( البته در نوع عروضی هایش) و در نوع آزاد هم از لحاظ زیبایی و جذابیت و ظرفیت پذیرش محتوا، از لحاظ ساختاری که بر اساس تعریف و قوائد خاص تشکیل می شود قابل توجه بوده و در زلال آزاد نیز رساندن پیام بصورت شفاف مدّ نظر است. زلال در بیان بخصوصی شور عرفانی و لذت خوانش در امواجی منظم را در ادبیات برایمان ارمغان آورده است. زلال، زلالگویی را مقدمتر از هر چیزی پیامدار می داند.
زلال ، عشق و عرفان و لذت از بیانی آهنگین را بر ادبیات ما می افزاید و.... رازهایی که شاید در آینده کشف گردند.
هر سخن و پیامی را بر همه ی قالب ها نمی توان تحمیل کرد و نمی توان به شیرینی خاص خودش گفت. شاید آن لذت محتوای عاشقانهیا عارفانه ایکه در یک زلال عروضی گفته می شود در رباعی و یا در غزل به آن اندازه دلنشین نباشد. و یا همین شکل ظاهری قالب زلال آزاد، خود نمای بخصوص ساختار شعر را نشان می دهد. امروزه وقتی که به مغازه ی قنادی فروشی می روید می بینید انواع مختلف شیرینی در شکل های متفاوت وجود دارند. آیا گذشته از طعمش، از شکلش هم لذت نمی برید؟ ما نمی گوییم که بر داخل قالب زلال ، هوا پر کنید! می گوییم اگر بتوانی شیرینی خاص خودش را پر کنی آنوقت است که شاهکار کرده ای! امروزه همه می دانند که نثرهای عاشقانه و قطعات ادبی موزون از زمان حضرت آدم (ع) بوده و تا قیامت هم خواهد بود. ما می خواهیم به زیبائی ها بیفزاییم. حرف اینجاست که شما هم بهترین شعریّت و محتوا را داشته باشید و هم ساختار را متناسب تعریف قانونی و مکتوبش، حفظ کنید. تنبلی موقوف.
مو شکافی:
توجه: چنانکه دستورش مکتوب است، شکل ساختار زلال در اثر رعایت تعریف و قوانینش می باشد که همان شکل حاصل از رعایت دقیق قانون در فرم سبک شناسی مد نظر است.
به عنوان مثال:
شکل زیر هر چند که به ظاهر شبیه مثلث است اما در قالب تعریف شده ی زلال نمی گنجد. زیرا که تحت تاثیر رعایت دستور و قانون زلال به دست نیامده است:
فاعلاتن
فاعلاتن فاعلا
فاعلاتن فاعلاتن
فاعلاتن فاعلاتن فاعلا
فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن
فاعلاتن فاعلاتن فاعل
فاعلاتن فاعلاتن
فاعلات
اگر دقت فرمایید می بینید در ساختار بالا:
۱- سطر مادر وجود ندارد
۲- برخی سطرهای زیر هم به جای اینکه دو ضرباهنگ فاصله یابند، تقریبا همطول هستند و یا متفاوت با لنگه ی شبه قرینه شان.
۳- جمع کل سطور زوج است در حالی که باید فرد باشد تا سطر مادر و سطور دوقلو داشته باشد ( زلال ها پنج سطری، هفت سطری، نه سطری و یازده سطری هستند)
۴- در یک ریتم موسیقییائی پیش نرفته است.
و.... چندین دلیل دیگر.
سرانجام اینکه: مطابق قانون زلال نمی باشد.
نقد جایز، تمسخر و افترا ممنوع
بنده به همین علّت های ذکر شده عرض می کنم که منتقدین، ابتدا زلال را بطور دقیق بفهمند بعد دهن به انتقاد و مخالفت بگشایند و در لباس نقد با حاصل زحمات چندین ساله و حیثیّت و شرافت زلالسرایان عزیز بازی نکنند. نقد کردن کار هر کس نیست. نقد اصول دارد. اگر نقد کننده عجول و ناشی باشد و از موشکافی های سبک ها سر در نیاورد خطا می رود. نقد می نویسد اما در پشت پرده ی طراحی شده ی نقد، جار می کشد که فلانی دزد است!! نحوه ی نقد در پیشرفت ادبیات جهانی خیلی موثر است. نقد را با افترا عوضی نگیرید! فلانی نه از ضرباهنک سر در می آورد و نه عروض زلال را می داند ، رفته در جایی مثلثی دیده آمده هیاهو به راه انداخته و دادا هیچ بلکه کل ایران را به محاکمه می کشد که: آی هارای آی داد.... دادا دزدی کرده!!! دادا گفته موطن اصلی زلال ایران است....آهای هارای داد!!!! ایران دزد است. چون من در فلان کشور مثلث دیدم. بعضی ها هم دور از انصاف دنبال چنین آب گل آلودی هستند که ماهی شکار بکنند. واقعاً جای تأسّف دارد.
اگر قرار باشد هر سه گوشی اسمش زلال باشد آنوقت چرا اسم مثلث را برایش می نهادند؟!
پس هر مثلثی قالب زلال نیست چنانکه هر مستطیلی قالب غزل و رباعی و مثنوی و امثالهم نیست.
به عبارتی: هر مثلثی از سبک زلال نیست چنانکه هر مستطیلی از سبک کلاسیک نیست.
نکته
سبک به مرور زمان تولید نمی شود.
سبک یک دفعه تولّد می یابد، به مرور زمان منتشر و تکمیل می گردد.
چه بسیار سبک هایی که متولد شده اند و به علت فراهم نبودن بستر رشد، از بین رفته اند. بستر زلال به لطف خدا فراهم بود، لذا بلافاصله بعد از تولد، رشد کرد و تکثیر یافت، بطوری که از شاخه هایش در فراتر از مرزهای ایران نیز مشهود است. اگر زلال را بعد از تولدش، فقط خودم می نوشتم و خودم می خواندم و بستری برایش فراهم نمی شد، زود از بین می رفت. بخصوص اگر دوربرش را علف های هرز و انگل هایی می گرفتند که مهلت به بذر افشانی هم نمی دادند، هنوز نامی از زلال نبود و در نتیجه خشک می شد و می مُرد.
ولی چون زلال رشد کرده و تکثیر یافته است بنابر این تثبیت شده است. خوشبختانه همه ی تأیید کننده های زلال، و بسیاری از زلالسرایان عزیز،دانشمندان و متخصصین محترم ادبیّات می باشند. من به خدا شکر می کنم که زحماتمان به هدر نرفته است.
گسترش سبک زلال در جهان دور از انتظار:
علت اینکه گفته می شود « زلال » هم اسم سبک است و هم اسم قالب شعر، به اعماق ظرفیت پذیری آن بر می گردد.
چنانکه مستحضر هستید، ریشه های زلال تعریف گشته و از آن ریشه، چند شاخه ی اصلی رشد نموده است. اما نمی توان گفت که سبکی به این گستردگی ، مثل یک گلدان مصنوعی راکد و ثابت خواهد ماند. مسلماً برای چنین سبکی با چنین ریشه ای قوی ، احتمال ریشه دوانی های زیاد و ایجاد شاخه هایی متنوّع و گسترده وجود دارد و جلوی پیشرفت را هم نمی توان گرفت ، زیرا که تنوّع دوستی در ضمیر همه ی انسانها و بخصوص صاحبان احساس وجود دارد . بنابر این زائیده شدن قالب های مختلف در این سبک دور از انتظار نمی باشد. ( چنانکه در قالب های سبک کلاسیک هم اخیراً به قالب های متنوّعی چون غزل مثنوی و امثالهم شاهد هستیم ) .
از عمر زلال چند سالی نگذشته هنوز می بینیم دوستانی از تعاریف اساسی و مصطلح قالب های زلال مشتق گرفته و از خودشان خلاقیّت های بخصوصی انجام داده اند. مثلاً بنده در تعاریف و تقسیم بندی های قبلی ام در مبحث قالب های زلال به موارد زیر اشاره نکرده بودم اما می بینم برخی از دوستان ذوقشان می کشد که به طریقه های زیر هم بنویسند:
۱- زلال عروضی تمام قافیه ( در این نوع، ضمن رعایت قوانین کلی سبک زلال، تمام سطور را بدون استثنا قافیه دار می کنند)
۲- زلال عروضی یک در میان قافیه ( در این نوع ضمن رعایت قوانین کلی زلال، سطور رایک در میانقافیه دار می کنند )
...
و در ضمن روی ارکان نیز چینش های تازه ای انجام می پذیرد و هیچ بعید هم نیست که قالب های متنوّعی که ما به ذهنمان نمی رسد به مرور زمان در این سبک به ظهور برسند. (توجه: در روی ارکان، هر گونه چینشی هم که انجام پذیرد راز «۲ » محفوظ است )
امید است قالب های متنوّع و مختلفی بر اساس ذوق هایی دلنشین در این سبک به ظهور رسیده و نسل مهربان بشریّت را از لذتهای جاری سیراب گرداند.
باید اعتراف نمایم که مزیّت زلال های عروضی قافیه دار نسبت به زلال های عروضی بدون قافیه و آزاد به مراتب بیشتر است. لذا نوشتن زلال عروضی قافیه دار ، پختگی بیشتر می خواهد تا ضمن حفظ سلامتی ساختار، بر شیرینی کلام و شعریّت محتوای داخل ساختار، افزوده گردد. و حتّی دور از انتظار نیست اگر از سوی نسل ها پیشنهاد گردد « نامه های عاشقانه و دلنوشته های پر احساس و قطعه های ادبی منظوم و نثرهای با شعریت قوی را در سبک زلال بنویسند تا در ساختاری خوشگل جا بگیربد.»
ادّعاهای بعد از تولد زلال:
بعد از پخش بذور زلال به گلستان ادبیات در دوم بهمن۱۳۸۸ هجری شمسی به توسط اینجانب، ادّعاهای زیادی از جاهای مختلف رشد کرد مبنی بر اینکه این تعاریف و قوانین و توضیحات و بررسی هایی که دادا مکتوب کرده، قبلاً بوده و دادا از جای دیگر اقتباس نموده است. اما بعد از بررسی متوجّه شدیم که ادّعاها دارای مدارک معتبری نبوده و بذور حرفهای مخالف، تنها برای شبهه افکنی پاشیده شده است.
در برخی مواقع هم دیدیم که بدون دقت بر تعاریف و قوانین و بررسی های ساختار زلال ، در اظهار نظرها عجله شده است. و یا غرضی در کار است. سخنانی مشابه در دنیا را بغل هم چیده و سه گوشی را کنار ش خوابانده، زلال را با سایه ی مثلثات عوضی گرفتند. شبیه این است که آجری را دیده و ادعا کنیم که به دلیل تشابه در مکعب مستطیل بودن،در اختراع رادیو از آجر اقتباس شده است.
گروهی آمدند به لحن تمسخر گفتند: اصلاٌ این زلالی که تو می گویی قالب و طریقه نیست و نوعی توهم است. عجیبش اینجاست که همانهایی که مرابه سخره گرفته بودند،بعد از مدّتی گفتند: قالب و سبک است اما از جای دیگر کپی و اقتباس شده است!!!! معطل ماندم که اینها با زلال مشکل دارند یا با دادا؟!
همه بر این واقف هستند که قالبهای سبک کلاسیک مثل رباعی و غزل و دو بیتی و قصیده .... تعریف دارند، قالب های زلال هم برای خود تعریف دارند.
گروهی آمدند گفتند: در فلان جا فلانکس صحبت از سه گوش بودن کرده و در آن به اوزان عروضی هم اشاره شده لذا دادا این اندیشه و طرح را از آن دزدیده است. بنابر این مخترع اصلی رادیوی زلال، کسی دیگر است نه دادا.
بسیار جای تعجب و تأسف دارد که من این زخمها را از همزبانهای ترک زبانم نیز خورده ام.
به خدا قسم من به دنبال شهرت نیستم. زلال به من در تپه ی باغ ائل گؤلی تبریز الهام شد و نشستم چهل شبانه روز زحمت کشیدم و آنچه را که بر مغزم گذاشته شده بود مکتوب و قابل فهم کردم تا امین امانت باشم و نسل حال و آینده از این نعمت الهی لذت ببرند. راضی هستم زلال های عروضی به زبان ترکی مراوارد موسیقیترکیه و آذربایجان بکنند اما اسم من در میان نباشد. زلالها بخصوص در موسیقی های عرفانی محشر بپا می کنند.
گروهی آمدندقطعاتی از نیمایی را در سبک زلال نوشتند( بصورتساختار قانونیزلال تنظیم کردند) و گفتند زلال نوعی اقتباس و کپی از نیمایی است.و حتّی ترانه ی کلاسیکی را در اینترنت به حالت مثلّث یا لوزی نوشتند، و گفتند فلانکس در فلان سال اینگونه نوشته و بنابر این دادا از آن کتاب دزدیده است. و نوعی اقتباس و کپی می باشد. اصل سند چاپی و کتاب را به دست آوردیم دیدیم که در روی فرم شعر جهت اغفال مردم، دستکاری شده و بصورت مثلث در اینترنت نوشته شده است ( البته بصورت ناشیانه و با عجله ).بطوری که حتی دستکاری شده اش نیز با قانون زلال جور در نمی آید... بر جامعه ی ادبی تاسف خوردیم.
ادامه دارد.....
عمیق بنگرید
خادم اهل قلم
دادا بیلوردی
دومآذر ماه۱۳۹۱ هجری شمسی
توجه : برداشت مطلب با ذكر منبع بلامانع است


1