دو نوع نگاه به عاشورا دو نوع تفکر عاطفی درباره ی حضرت حسین و ماجرای عاشورا ممکن است برخی، نسبت به عاشورا بلکه نسبت به حضرت حسین بلکه نسبت به حضرت پیامبر و اهل بیت او بی اعتقاد باشند. فعلا با این گروه، کاری نداریم اما در میان باورمندان به حضرت حسین و عاشورا، دو نوع تفکر عاطفی به موضوع عاشورا وجود دارد. تفکر و نگاه اول، جنبه ی عقلانی و تفکر و نگاه دوم جنبه ی عاشقانه دارد. در نگاه عقلانی، از دور، حضرت حسین بن علی و ماجرایش را می بینیم. او را اهل سعادت و ساکن بهشت می دانیم. تحسینش می کنیم و به او غبطه می خوریم اما ارتباط چندانی بین ما و او ایجاد نمی شود. نگاه اول، نگاه بیننده ای از دور است که از کنار خیمه ی حضرت حسین می گذرد. ایمان او را می ستاید و نهایتا فاتحه ای می خواند و رد می شود و ارتباط بیش تری بین او و حضرت حسین به وجود نمی آید. نگاه دوم، نگاه عاشقانه است که در آن _با این که می دانیم امام حسین به سعادت و بهشت جاویدان رسیده است_ برای مصیبت عاشورا عزاداری می کنیم آن چنان که برای نزدیک ترین کسان مان و این عزاداری را نسل به نسل منتقل می کنیم تا ماجرای کربلا زنده بماند. با هر قطره ی اشک و هر ابراز ارادتی، گامی به سوی او نزدیک تر می شویم و او را نزدیک ترینِ کسان خود می پنداریم. در تفکر و نگاه دوم، بیننده ای از دور نیستیم بلکه به خیمه ی حضرتش وارد شده ایم و زندگی مان حال و هوای حسینی پیدا کرده است و باید این حال و هوا را بعد از عزاداری نگه داریم. آشکار، این که فاصله ی نگاه عاقلانه و نگاه عاشقانه، فاصله ی شنیدن تا دیدن یا فاصله ی دیدن تا چشیدن است.
|