حرفهایی که یخ بزنند، بهتر استعادت داشتم همیشه حرفهایم را میزدم میترسیدم جوهرشان در دلم خشک شود، تاریخ انقضایشان بگذرد، سرد شوند و از دهن بیوفتند ، میترسیدم بپوسند اما نمیدانستم بعضی حرفها ،بعضی چیز ها، گفتنش جوهره ات را خشک میکند، سرمای شنیده نشدنش تو را میسوزاند و بی صدا ، آرام و تدریجی میپوسی.... تو می مانی بایک افسوس که ای کاش ناگفته می ماند ، حرفهایی که به زحمت ،بر زبانت جاری شده بود.... آری بعضی حرفها باید سرد شوند و از دهن بیوفتند...
|