شعرناب

ساختار شکنی در شعر(6)


ساختارشكني در شعر (6)
( جرّاحي و عمل )
9- حجم و ظرفيّت
وقتي كه اصل پيام و احساس را در يكي دو سطر يا بيت مي توان رساند ، كش دادن به مضمون چه لزوم و مزيّتي دارد؟! گاهي وقتها آدم مي تواند حرف دلش را در قالب يك چهارپاره هم برساند امّا مي بينيد مطلب آنقدر به حاشيه پردازي و احساس هاي نامربوط آلوده مي شود كه مخاطب را براي گرفتن پيام ، گيج نگهميدارد . در هر حال براي هر موضوعي حجم و ظرفيّتي قائل شويد و در آن اندازه ، نسبت به انتقال احساسات خود تلاش فرماييد . درزیر چتر نام شعر ،انشاء و رُمانهای گیج کننده ننویسید.
در شعر ، حجم و وسعت ، هرچه خلاصه تر ، بهتر .
حجم زياد از حد كه از حوصله ي زمان خارج مي گردد ، در شعرهاي عاشقانه و ماورائي خسته كننده است . لذا بايد دقّت نمود كه با افزايش حجم ، باعث تقليل در كيفيّت مضمون نگشت. اگر درزیر چتر نامهایی چون شعرنيمايي و سپيد و آزاد، يك نفر بيايد طول و عرضقطعاتش را به اختيار خود افزايش دهد ، هيچ كس نمي تواند برايش ايراد بگيرد ، براي اينكه اندازه اي تعريف نشده است. خاطر شريفتان باشد : هرمطلبي كه از اندازه اش خارج باشد از كيفيّت و لذّت موضوع مي كاهد . لذا بهتر است كم نوشت امّا شيرين و اصل كلام را نوشت . هيچوقت داغون نوشتن و افزايش حجم و ظرفيّت شعر ، بيانگر سبک بودن یا انتشار كيفيّت نيست. اصل لذّت و شيريني در آن است كه جوهره ي احساس را در حدّ فهم ، زيبا بيان بكني. گاهي وقتها « زلال » آنقدر برايم شيرين مي آيد كه مي ترسم ديگر از « غزل » خداحافظي بكنم ، براي اينكه « زلال » هم مثل غزل قالبي تعريف شده است ليكن با شيريني و تنوّع و حجمي كاملاً هنرمندانه و متنوّع و پيشرفته تر از غزل . ظرفيّت و حجم جالب و بخصوص انواع « زلال » شاعر را به تحرّك مغز وا مي دارد و جوهره ي كلام در بهترين و ساده ترين حجم منظّم بي نظير ، به ظهور مي رسد و بهترين سبک و قالب متفاوت منظّم براي عاشقانه هاي خالي از تعارف و بدون رودربايستي مي باشد. مقصود از اين مقايسات و اشارات ، تاكيد بر اين است كه روي حجم و ظرفيّت شعر حسّاس باشيم و بي مورد براي افزايش و پر كردن نپردازيم . در قديم ها قصيده هايي طويل مي نوشتند خارج از اندازه و خسته كننده كه سرانجام در مقابلش « غزل » ظهور كرد و حالا هم در قبال شعرهايي عريض و طويل نامنظّم به نام « شعر نو » در سبک مسجع ، شعري قدّ علم مي كند و ظهور مي كند به نام « زلال » که به دلایلی محکم، سبک و قالبی بی نظیر می باشد. یعنی عین آن قبلاً ( چه در سبک نظم کلاسیک و چه در سبک نثر و مسجّع ) دیده نشده است. اگر كمي انديشه كنيم مي بينيم كه زمان براي ما در رديف مثنوي و قصيده، بهترين نتيجه را در موفقيّت غزل مي دهد . علّت موفقيّت غزل در طول زمان قابل تعريف بودن و كم حجم بودن آن است . مي بينيم كه امروز بهترين و شيرينترين شعر غزل ، در حجم هاي كوتاه اند ، براي اينكه زمان چنين مي خواهد . و به اين خاطر نيز در كنار شعر زلال ، ماندني خواهد شد .
10- ارتباط
فرض كنيد كه حضرتعالي الآن در حالنوشتن شعرهستيد !
آيا حرفي داريد ؟!
آيا احساس مي كنيد كه آتشي در درونتان شما را به تقلاّ انداخته است ؟
آيا آنچه از درونتان مي گذرد برايتان شفّاف است يا هنوز به چيزي منتظريد ؟!
اصلاً مي دانيد كه چه مي گوييد و يا خواهيد گفت ؟!...
در صورتي كه ماحصل سئوال منفي باشد ، به اين اتّفاق در اصطلاح ، « پُر كردن » مي گويند . بدين معني كه شاعر هيچ حرفي براي گفتن ندارد و فقط با كلمات بازي مي كند . يعني سرانجام ارتباط مساوي يا نزديك با صفر . فصاحت و سادگي بيان ، استفاده از وزن روان و كلمات شفّاف امروزي ، از جمله مواردي است كه ارتباط بين عالم شاعر و مخاطب را آسان مي سازد. ( منظورم از مخاطب آن كسي است كه شعر را مي خواند و يا مي شنود . ) اگر عبارتها در شعر ، عليرغم حفظ زيبايي ، ساده و قابل درك باشند و مصرع ها و ابيات ، همبستگي خود را از لحاظ معني حفظ بكنند ، ارتباط بين شعر و مخاطب سريع و واضح صورت گرفته و پيام بصورت رسا بر مخاطب منتقل مي گردد. در هر حال ، قوّت ارتباط در همان ابتدا و شروع شعر معلوم است . چنانچه شروع شعري ضعيف و مبهم باشد، بديهي است كه نفوذ كمتري در ذهن مخاطب خواهد داشت . همچنين جوهره ي شعر در نهاد آدمي نيز در اين خصوص بي تأثير نيست . سخني كه از دل برخيزد لاجرم بر دل نشيند. روي اين اصل ، زيبائي كلام و استفاده از آرايه هاي تازه ي ادبي و سادگي عبارات ، بر جلب توجّه و تفهيم بهتر مضمون ، كمك قابل توجّهي دارد . لذا جهت انتقال پيام و ظهور احساس در قالب شعر ، دنبال واژه هاي سخت نگشته و از عباراتي با معاني آسان و بجا استفاده كنيم . در واقع ، همه ي مواردي كه در خلق شعر تأثير گذار هستند ، به نحوي در « ارتباط » هم مؤثّرند. بنابراين «ارتباط » ، به كيفيّت دو عامل « جوشش و كوشش » بستگي كامل دارد. چه زيباست كه خوب بينديشيم و خوب بنويسيم .
همه ي بزرگان جهان ، اكسير ماندگاري خويش را در ضمير خودشان پرورانده اند.
هيچكس نهال وجود و ماندگاري شخصي را در دل ديگران نكاشته است .
اگر هر جوششي را كوششي باشد ، بي ترديد ثمري هم در پي خواهد داشت.
خسته نباشيد
خادم اهل قلم
دادا بیلوردی
یکم بهمن ماه سال ۱۳۸۸ هجری شمسی
توجه : برداشت مطلب با ذكر منبع بلامانع است


2