شعرناب

پرنده عاشق شد ۲

پرنده عاشق شد؛ عاشق تک درختی که در دوردست، در دشت آن سوی افق، ایستاده بود.
پرنده پرواز کرد و پر زد و پر زد تا به درخت رسید. بر شاخه اش نشست. و آن قدر آواز خواند که درخت پر از شکوفه شد!
عطر شکوفه ها با آواز پرنده درآمیخت و در تمام جهان پیچید!
تمام پنجره های جهان به سمت آواز پرنده باز شدند!
تمام کوچه باغ ها پر از بهار شدند!
و مردمی که در خیابان ها راه می رفتند از همدیگر پرسیدند:
این عطر بی نهایت خوش از کجا می آید؟!
نویسنده: شبنم حکیم هاشمی


1