شعرناب

فاطمه(س)، هنر زیبای خداوندهنرمندست

فاطمه(س)، هنر زیبای خداوندهنرمندست
روزبیستم جمادی الثانی سال پنجم بعثتِ پیامبرِمهربانیها، تولدِ نورست . روز تحقق انتظاررسول الله(ص) روز تحققِ انتظار خدیجه ی بزرگوار(س).
روز شادی و سرور. دختری برتراز حوریان بهشتی، پاهای مبارکشان را به سیارۀ غربت زده زمین نهاد تا برکتش باشد ، تا برای به همیشه.
تا دخترعزیزی باشد بهر رسول الله، دلیل خلقت ودختری استثنایی برای خدیجه، آن خانم مهربان و سخی، هم او که معنای ایثار بود.
تا همسری بی همتا گردد برای علی، هم او که در تمامی ابعاد انسانیت، بی همتاست.
تا مادری باشد برای حسن، آن بزرگ سردارعظیم اسلام، اما تنها ، به تنهایی شبهای بی فاطمۀ ی علی . به تنهایی شبهای کوفه ، به تنهایی درد دلِ علی با چاه ، به تنهایی مناجاتهای بی تکرارِفاطمه با خدا .
تا مادری باشد برای حسین، آن سرورتمامی شهیدان همیشگی تاریخ .هم اوکه سربریده اش نیز برسرنیزه ذکر گفت وقرآن را تلاوت مینمود . ومعنایی شد بهرلغتِ دائم الذکر بودنِ انسان .هم او که درسیل نیزه ها و تیرهای رها شده ازکمانها، نماز خوانْد و مانند همه خانوادۀ مطهرش، افتخارتاریخ شد و افتخار بشریت.
مادری باشد برای زینب کبری، شیرزن وادی عشق الی الله،آن آزاده ای که غل وزنجیرها همه هوارکشان اقرارکردند که : ما یارای به بند کشیدن او را نداریم، اینکه او روح خدایی است نه جسم فنایی ،روح خدا
را چگونه میتوان اسیر کرد؟ همو که اسوه ی مادران شهداست .
تا مادری باشد برای ام کلثوم پاک .
تولد فاطمه(س) روز میلاد هنرزیبای آفرینش خداوند هنرمندست . روزی که خداوند عزیز هنرمند ، یکی از بهترین آثارش را به تماشا گذاشت ، تا همه ببینند ، عظمتش را و تابلوی محشر خلقتش را . بخشی از زیبایی اش را ، بخشی از راز هنرمندی اش را و همچنین ، بخشی از جود و سخایش را ...
چرا که فاطمه(س) ، نمایی از وجود خدای گونه انسان است. چرا که فاطمه ، معصومِ معصوم است .
خدای من ! ۱۴ اسوه آفریدی تا ، همه انسانها به آنها اقتدا و افتخارکنند و چه با ابهت است، مادرِاسوه ها.
بی بی جان! تمنا میکنم اجازه بده تا با تو درد دل کنم، در این میانۀ تنهاییها تو مرهم دل زخمدیده ام باش.
اگر بسیاری ازعالم، دل به ازدواج دائم به دنیا دادند، من سه طلاقه کردن همان دنیای آنها، هدفم شده .
من ازهمۀ این دنیای خاکی، بعد ازخدا ، دل به شما ۱۴ تن سپرده ام. ازمحضرِ پرفیض و برکتتان استدعا میکنم غل و زنجیری با قفلی بی کلید بردلم نهید تا نه تنها منیت من ، بلکه عظیمترین انفجارهای عالم نیز آنرا نگسلد . که به اسارت کشیده شدن درعشقِ خدا و شماها ، همان معنای واقعیِ آزادیست .
من ، بی اسارت عشقتان، بی لبخند های محبت آمیزتان، بی سخنان دلپذیرتان ، بی یادتان ، بی نصیحتهای پرمغزتان ، بی زندگی ملکوتیِ ناشی از اجرای دستوراتتان ، هیچم ، بواقع هیچ .
چه زیباست درکوفه ی بی وفاییِ دنیا، ازشماسخن گفتن. ازشما سرودن. شما را تکرارکردن. چه زیباست تکرار کارهای عظیمتان ، اگر چه درصحنه ای کوچک و تعزیه وار باشد به زندگی کردنِ زندگیتان .
چه زیباست درمسیر شیعه گیِ علی(ع) ، شکستن استخوانهای ما ، به عشق خدا. به یاد علی و به زمزمۀ زیرلب یا فاطمه و سپس مرگی شیرین و احساس پر حلاوت دفاع از ولایتِ جاودانه علیِ بزرگوار .
گرچه نسخه برداری ازتابلوی هنرمندانه وزیبای یک هنرمند، بسیار بی ارزش تر ازاصلِ آنست، اما همه عاشقانِ اثریک هنرمند نمونه، آرزوی دیدارهمیشگی اثرموردعلاقه‌شان را دارند، درتمامیِ ثانیه های شب و روز، پس فاطمه جان ! التماس دعا دارم تا من نیز به سینه ی دنیا حک شوم به عاشقیِ شما دلدادگانِ به خدا .
وچه زیباست: آنطرف، معشوقی بی نهایت "خدا" واینطرف، "عاشقانِ حقیقی خدا"، واین طرف تر من که گرچه هیچم ولی سراپا عاشقِ خداوندم وعاشقِ مسکن گزیدگان معصومِ قربِ الهی .
بهمن بیدقی80/6/17


1