شعرناب

پیام دادا


شراره های منشی سبک زلال در دوم بهمن 91
به نام اَلله که پیوندی ناگسستنی با دل های زلال دارد
درود فراوان به زلالدوستان و زلالسرایان عزیز ی که در طول سه سال اخیر ، سبک زلال را با دلی زلال و صادقانه همراهی فرمودند. سه سال از تولد شعر زلال می گذرد و ما همچنان با صبر و شکیبائی به راهمان ادامه می دهیم تا موجودیّت زلال را بیش از پیش در جهان ادب و هنر به عرصه ی ظهور برسانیم. هر چند که در طول این سه سال، خودبزرگ بینی ها و مخالفت ها و بی تفاوتی ها و ندیدم و نشنیدم کاری ها و بی انصافی هایی که حاصل از حسادت و جهالت است، سدّ راه زلال بودند، اما خود جوش بودن زلال ، جوابی است برای همه ی سدّ های موجود در این عرصه ی فعّال ادبی.
بسیاری از کسان که در جامعه ی ادبی ما تا خرخره به لجن حسادت فرو رفته و چشم دیدن زلال را ندارند، خوب گوش دلشان را باز نموده و فریاد بر خاسته از دل سوزانم را بشنوند:
جنس نردبان زلال ، با جنس نردبانی که اسمش را « شعر نو » گذاشته اید صد در صد فرق دارد. ما با شکل و شمایل و چگونگی نردبان « شعر نیمائی و سپید و امثال آنها » کاری نداریم. اینها در جای خودشان محترم اند. اما نردبانشان با نردبان سبک زلال قابل قیاس نیست. زلال با نردبان هیچ طریقه و سبکی بالا نمی رود. شعر سپید و نیمائی هرچه هست برای خودش و زلال هم هرچه هست برای خودش.
ما امروز وظیفه نداریم بگوییم که شعر نیمائی و سپید چه دارد که دیگر سبک ها اعم از نظم و نثر در جهان، آن را ندارند ؟! ما امروز وظیفه نداریم نظر بدهیم که شعر نیمائی و سپید و نثرواره و امثال اینها ، واقعاً قالب و سبکی جدید و بی نظیر هستند یا نه؟!
ما فقط می توانیم در اثبات سبک جهانی زلال نظر بدهیم و برای این کار ،دلایلی داریم. آنهایی که با شیطنت های زیر زمینی بر اراده های الهی دخالت کرده و سعی بر آن دارند که مقام زلال را از افلاک به خاک انداخته و زخمی و فدای نردبانهایی شکسته و ریخته پاشیده نموده و خودشان را مورد تمسخر نسل آینده قرار دهند، خوب گوشهایشان را باز کنند و بشنوند که : جنس نردبان زلال، فقط زلال است و بس. برای توجیه رفتارشان، در قبال طوطی وشان زلال به پای خروس طبعشان، تخته تابوت نبندند.
ای آنانی که بر لجن حسادت فرو رفته و همچنان در قعر بی انصافی ، وجدانتان را زن ذلیل دنیا ساخته اید! یک لحظه اشتباه شما مساوی با یک عمر آبرو ریزی خودتان در پیش نسل آگاه آینده می باشد.
چه شده است؟! چرا چشمهایتان را بسته اید؟! چرا وقتی زلال از کوچه های شما عبور می کند سلامش را نمی گیرید؟! چرا خودتان را عمداً به ندیدم و نشنیدم کاری زده اید؟!
چنان رفتار می کنید و افاده به خرج می دهید و چنان سرتان را بالا می گیرید و یا خودتان را ایستاده بر خواب می زنید، که گویا هیچ اتفاقی در ادبیّات این کشور رُخ نداده است؟! اُتوی شلوارهای احساس آلوده به لجن حسادت در شما بدجوری می بُرد !!! و به ظاهر ژولیدگی های ساده انگارانه ی طبعتان بدجوری دیگران را ساده لوح می پندارد. اصلاً گمان نمی کنید که شاید در میانتان استاد و دانشجوئی تیزهوش پیدا شود که مو را از ماست بیرون کشیده و حقّانیت زلال را تأیید نماید!!!
چنان رفتار می کنید که گویا شعری به نام « زلال » در کار نیست!! گویا اصلاً قالبی به نام زلال به گوش و چشمتان نخورده است! شما را چه شده است؟! آیا زلال، گدایتان نشده؟! زلال به گدائی نیاز ندارد.
زلال خودجوش است و منّت هیچ کس را پذیرا نخواهد شد.
زلال، زلالدلی زلال می طلبد که با وجدانی زلال، جریان یابد نه با هوسی گل آلود و خود بزرگ بینی ها و دیکتاتوری.
زلال، زلالدلی زلال می طلبد نه ترسوی دو رنگ و دو دل. من اکنون دارم رُک و پوست کنده با شما صحبت می کنم:
«زلال» علاوه از زلالیت پیام ، گوناگونی ریتم و اوزان، شکل ساختار ( مثلث و لوزی ) ، روانی در نظم و ایجاد امواج منظّم در موسیقی، سه چیز دارد که هیچکدام از سبکهای نظم و نثر در جهان ندارند و آن سه چیز عبارتند از: ( راز «2» ، سطر مادر و سطور قرینه. )
آیا داوری و انصاف و عدالت در خصوص زلال رعایت می گردد؟!
اجازه بدهید زلالتر حرف بزنم:
اگر « نامه ی دادا به حضرت عیسی(ع) » را آقای فلانکس سروده بود اکنون به هفتاد زبان دنیا ترجمه کرده بودید!!!
اگر سبک زلال را آقای فلانکس، به جامعه ی ادبی تحویل داده و زلال « آفتاب عشق » را سروده بود ، اکنون شعرش را به هفتاد زبان ترجمه و عَلَم کرده بودید! و صدها بار هم به روزنامه های سراسر دنیا انتقال داده و با صدای خودش از رادیو و تلویزیون پخش کرده بودید!!!
اگر زلال شور ( دردت به جان من ) را فلانی سروده بود الآن با آهنگ سازی های مختلف، بهترین زلالترانه ی شور انگیز سال در صدا و سیما اعلام کرده بودید؟!
از چه می ترسید؟! می ترسید کسی را از نردبانی پایین بکشیم و برویم بالا؟!
عرض کردم نردبان زلال با نردبانهای دیگر فرق دارد و نیازی به نردبان دیگران نیست.
« زلال » تعریف و قانون دارد و با همان تعریف و اندازه ی خودش پیش می رود.
وقتی تعریف و قانون دارد یعنی برای خودش سبک جداگانه ای بوده و برای خودش قالبهایی منظم و تعریف شده دارد. و ایضاً ساختار شکنی و هنجار شکنی اش از روی نظم و اصول است.
بنابر این هیچ کس حق ندارد با سوء استفاده از موقعیّت های فعلی خود، مقام یک سبک اثبات شده ای بنام « زلال » را پایین بیاورد!
برخی از فعالان ادبی شعر نو و پیروان شیوه های دیگر، چنان دست و پایشان را گم کرده اند که گویا زلال،اژدهایی است که به قصد خوردن نام و شهرتشان پا به عرصه گذاشته است!!!
چه شده که بعد از قیامتتان،ستاره های زلال ربّانی را در تاریکی نمی بینید؟!
آیا واقعاً نمی بینید؟!
شما بمانید و همچنان ندانید که ظلمت به چشمانتان پرده کشیده است. ما همچنان با اشتیاق و صبوری، به راهمان ادامه می دهیم و یار ما جز خدا کسی دیگر نیست.
زلالسرایان پایدار عنایت داشته باشند که ما اینک در دنیای جدیدی از ادبیات هستیم بنام « سبک زلال » که ستاره های درخشانش وارد مدار می شوند.
آستین ها را بالا بکشید.
قدم ها را محکم بردارید.
با احساس هایی زلال و جوشیده، با شعریت هایی قوی و با پیام و تصاویری شفاف ، اقدام به خلق شاهکارهایی در قالب های سبک زلال، بخصوص در قالب عروضی قافیه دار بنمایید و هیچ خستگی و سستی به تن راه ندهید!
بدانید که « زلال » به نگین انگشتری می ماند که هرچه در رویش دقّت و حوصله به خرج دهید آنقدر به جلایش افزوده می گردد.
دوم بهمن ماه ( روز تولد شعر زلال ) بر زلالدلان عرصه ی ادبیات، خجسته باد.
با تشکر و تقدیر از زلالدوستان عزیز و دوستان زلالسرای پایدار و سربلند.
خادم اهل قلم
دادا بیلوردی
دوم بهمن 1391 هجری شمسی
توجّه : جهت افزایش معلومات خویش در خصوص زلال به آدرس های زیر مراجعه فرمایید:
۱- مقاله ی اثبات سبک زلال :http://hagzolal.blogfa.com/cat-11.aspx
۲- مطلب ظهور زلال ( معرفی، تعاریف و بررسی ): http://hagzolal.blogfa.com/cat-14.aspx
۳- سخنرانی در خصوص زلال در اولین سالگرد تولد زلال: http://hagzolal.blogfa.com/cat-8.aspx
۴- بانک زلالهای دادا: http://zolalfarsi.blogfa.com/


2