شعرناب

چه جالب؟

برگزارکننده جشنواره موسیقی اقوام به تشریح تفاوت های "لیکو" و "هایکو" پرداخت و درون‌مایه و فهم محتوایی شاعر از دو دنیا را اصلی‌ترین دلیلِ مفارقت این دو دانست.به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسینم، فؤاد توحیدی در گفتگوی زنده تلفنی با برنامه "اینجا چراغی روشن است" با بیان اینکه بلوچستان، هرمزگان و کرمان پیشتر یک خطه از ایران بودند و حتی گونه‌های موسیقیایی آن ها تشابهاتی یافته است، اظهار کرد: بعدها سیستان را از خراسان و بلوچستان را از کرمان جدا کردند اما همچنان از نظر فرهنگی مشابهت‌هایی دارند.
به گفته این پژوهشگر موسیقی نواحی، امروزه در استان کرمان، بلوچ‌های بسیاری زندگی می‌کنند که از شرق تا جنوب شرقی گسترش دارند.
وی همچنین تفاوتی میان لیکو و هایکو تعریف کرد و گفت: هایکو شعری برآمده از شهود و اشراق است. راهبانی‌اند که از مسیرِ ذهن، نقاشی و خطاطی به شهود می‌رسند و شعر خیال‌انگیز و آن جهانی را پدید می‌آورند.
اما لیکو‌ها شعری روزمره، لحظه‌ای و شامل زندگیِ امروزی است. ممکن است یک لیکو برآمده از یک صحنه تصادف باشد و حتی یک شاعر لیکو که در زمان ناخوشی توانِ کشیدن سیگار را ندارد، شعری در وصف خود سروده و گفته باشد: سیگار ناکِشَم/ چونکه ناخوشم.
توحیدی در ادامه سخنان خود با اشاره به اینکه لیکوها به واقع شعر هستند اما درون‌مایه‌ای از زندگی عامه و روزمره دارند، گفت: در کرمان لیکو را با نام "دِهو" می‌شناسند که معمولاً 4 یا 5 سیلابی هستند؛ حال آنکه لیکوی بلوچی تا 8 کلمه را شامل می شود و 10 سیلاب دارد.
در این میان هر دهوی کرمانی، یک مصراعِ بلوچی است و استاد "محمدرضا درویشی" اعتقاد داشتند که لیکوها، ادامه‌ی نغماتِ –کردی- –به معنای چوپانی- هستند که با فرهنگِ بلوچی ادغام شده و به دهو یا لیکو بدل شده است.
این پژوهشگر موسیقی نواحی همچنین از دهویی کرمانی به نام "دهو زهرا" یاد کرد که داستان فردی را روایت می‌کند که از حاکمان جنوب کرمان بوده است و زنی زهرا نام را به همسری می‌گیرد. بعدها او را رها کرده و به منطقه‌ای دیگر عزیمت می‌کند. زهرا در غمِ فراق او گریه‌ها کرده و اشعاری می‌سراید.
توحیدی همچنین فرهنگ بلوچی را برآمده از مناطق قطعه گنج، اسلام آباد، رودبار و جیرفت دانست و افزود: این فرهنگ وقتی به بم می‌رسد، قطع می‌شود. بمی‌ها همگی از خوانین بودند و از نظر فرهنگی دارای ارگ بم و تمدنی چند هزار ساله‌اند و بنابراین اجازه ندادند از فرهنگِ بمی، المان‌های دیگری وارد زندگی‌شان شود.


3