شعرناب

پایه ها و پویه های دکلمه


✍️ پایه ها و پویه های دکلمه
هدف ها و ویژگی های دکلمه شعر :
آنگونه که شهرت یافته و معروف است ، دکلمه ، فقط ، به معنای قرائت شعر نیست آن هم از نوع غزل های عاشقانه ی متعارف ، بلکه ، قرائت خاص ؛ و به شیوه ویژه ی انواع نثر ؛ و متن های غیر منظوم نیز ، " دکلمه " اطلاق می شود .
هم چنین ، غمگین و آرام خواندن غزلی محزون و با احساس ویژه ، معنای " دکلمه " نیست بلکه ، قرائت متنی با لحن شاد و با شتاب ، مانند " رپ " که مورد توجه جوانان است نیز ، دکلمه نامیده می شود .
دکلمه ، واژه ای است گرفته شده از زبان فرانسه و از deklama و ترجمه و تعریف آن ، خواندن شعر یا متنی به نثر ادبی ، با صدای رسا و شیوا ؛ و ریتم و آهنگ مناسب ؛ و با جلوه ها و حالت های خاص و ویژه است .
از آن جا که ، خاصیت ، ویژگی ، فایده و هدف کلی " دکلمه " ، جا به جا کردن یک پیام خاص ، یک مفهوم نفیس و فاخر؛ و یک مضمون زیبا ، چه در قالب نثر ؛ و چه در هیئت شعر ، از ذهن و زبان و صدای گوینده ، به ذهن مخاطب و شنونده ، با رعایت تمام اصول اجرای آن می باشد ، یک هنر کاملا تخصصی ، پیچیده و فنی ست و دسترسی به آن ، کار هر کس نیست و نیاز به قابلیت های موروثی و ذاتی و فطری ، مانند صدای مناسب ؛ و هوش و ذکاوت خاص این هنر ، برای انتخاب لحن و حس مناسب در جای خود ؛ و ظرفیت های اکتسابی یافته شده از مطالعات ، آموزش ها و تمرین های ضروری و مفید و خاص است .
در دکلمه شعر ، هدف هایی خاص تعقیب می شود که مهم ترینش ، پیوندی ست حسی ، معنایی ، عاطفی و عقلانی ، که راوی و گوینده ، بین شاعر از یک سوی ؛ و مخاطب و شنونده ، در آن سوی ، ایجاد می کند . و اگر ، گوینده ، شاعر است و شعر خود را قرائت می کند ، قطعا تسلطش بر ایجاد رابطه ی عمیق بین خود و مخاطبانش ، بیشتر از راوی ست ؛ که خالق اثر هست ؛ و بهتر می داند از چه ظرافت هایی ، چگونه ؟ ، کجا ؟ ، چند بار ؟ ؛ و در چه اندازه ؟ استفاده کند تا مخاطب را مسحور و مجذوب قالب و محتوا ؛ و پیام شعر خود ؛ و شیوه ی قرائت و دکلمه اش کند .
راوی و گوینده ای که شعر دیگران را قرائت می کند نیز ، زمانی قادر است پیوند را عمیق و قابل احساس کند که به خواندن و قرائت محض ، قانع نباشد و اکتفا نکند ؛ بلکه باید ضمن مطالعه دقیق شعر ؛ و یافتن اطلاعات جامع از شکل و محتوا ؛ و ظاهر و باطن و پیام شعر ، آشنایی با تلفظ صحیح ادبی واژه ها ( بر اساس ثبت و تأیید و گواهی واژه نامه های معتبر مانند لغت نامه دهخدا و فرهنگ معین و نه ، به پیروی از آن چه در زبان مردم عادی رایج و متداول است ) ؛ و معنای واژه ها و اصطلاحات ، به فراورده ای جذاب و زیبا ؛ و پدیده ای هنرمندانه ، عالمانه و ادیبانه بیندیشد که حصولش ، نتیجه ی داشتن حرارت و احساس و لحن مناسب ، حالت ها و جلوه های ویژه ، استفاده از زبان بدن ، رعایت ریتم و آهنگ مناسب و رسایی و شیوایی صدا و آوا ، به هنگام قرائت و اجرای شعر باشد .
در بین جانداران و موجودات ذ یروح ، انسان ، علاوه بر برخورداری از نعمت عقل و شعور و قدرت درک و اختیار و اراده ، از سامانه " نطق " و " گویایی " ، برای " ارتباط " با همنوعان به منظور انتقال مفاهیم ، رفع نیازها ، انس و الفت ، تأمین امنیت و غذا و سلامت و رفاه ؛ و فرار از وحشت تنهایی ، بر خوردار است . " زبان " ، هم از نظر فیزیکی ؛ و هم از نظر مفهومی ، نماد و وسیله ای ست برای فعال سازی سامانه " نطق " و " تکلم " که البته انواعی دارد .
شعر ، یک زبان است با تعریف و خاصیت " ارتباط احسن " به معنای " ارتباط فاخر و برتر " . راز این برتری ، در قدرتی ست که دارد . قدرتی که شیوه " نثر " ؛ و کلام غیر شعر، فاقد آن توان و نیروست .
شاعر به عنوان یک مرشد اجتماعی ، میل به ارتباط مؤثر با شنونده دارد . این پیوند اثر گذار ، با دو شرط ؛ و رعایت دو اصل مهم ، شکل می گیرد : نخست ، سرودن شعری محکم و زیبا ، متین و دلنشین ؛ و با رعایت همه جوانب ؛ و شرط دوم ، قرائت و دکلمه شعر ، به شکل و شیوه مخاطب پسند ؛ و با رعایت تمام اصول و قواعد و ظرافت های یک دکلمه نفیس و فاخر ، تا علاوه بر ایجاد ارتباط ؛ و انتقال پیام و مفهوم ؛ و لذتی که نصیب شنونده شده از شعر و روش قرائت و اجرا ، مخاطب ، بدون هر رنج و زحمت ، مقصود و مفهوم پیام شعر را دریافت ؛ و نسبت به آن ، با آگاهی و درایت ، ابراز احساسات کند ؛ و مهم تر این که ، " قانع " و " ترغیب " شود که این دو مقوله " اقناع " و " ترغیب "، بحث مفصلی ست و نیاز به فضای مستقلی ، خارج از فضای بحث دکلمه دارد .
✍️(سید محمد فقیه سبزواری)
تهیه : سعید نادمی


3