شعرناب

وحید اشجع

وحید اشجع
وحید اشجع شاعر لرستانی زاده‌ی ۱۸ آذر ماه ۱۳۶۵ خورشیدی، در شهر بروجرد است. تخصص او در شعر، سرودن رباعی است.
وی مدتی مسئول انجمن ادبی استاد مهرداد اوستای بروجرد نیز بوده است.
▪︎کتاب‌شناسی:
- پرواز در سقوط – ۱۳۹۲.
- وضعیت فوق‌العاده - نشر نصیرا - ۱۳۹۳.
- اختیارات جبری - نشر مایا - ۱۳۹۴. (شامل ۱۰۵ رباعی)
- منحصر به درد - نشر شانی - ۱۳۹۷. (شامل ۱۱۲ رباعی)
- برودت - نشر امتیاز - ۱۳۹۹
▪︎جوائز:
- کسب رتبه‌ی برتر کنگره‌ی ملی رباعی و دوبیتی رضوی در همدان - ۱۳۹۶.
- کسب رتبه‌ی نخست جشنواره‌ی منطقه‌ای بلوطستان در دلفان - ۱۳۹۸.
-کسب رتبه‌ی دوم در نخستین سوگواره فرهنگی هنری «سردار دلها» در بخش شعر و دلنوشته - ۱۳۹۹.
- رتبه‌ی سوم نخستین کنگره منطقه ای فرهنگی و هنری 《ماه غریبستان》- ۱۴۰۰
▪︎نمونه شعر:
(۱)
از لطفِ تو با تمامِ غم‌ها جورم
هر چند که زنده‌ام ولی در گورم
پشتِ سَرم ایستاده‌ای با خنجر
دنیا، تو خیال می‌کنی من کورم؟
(۲)
از بس که نمادِ خوب رویی هستیم
دیگر به خدا بسته به مویی هستیم
ما خون به دلِ کسی نکردیم ولی
دل خون شده از هر که بگویی هستیم.
(۳)
با هر تپشِ دلم، صدایت کردم
گفتی و سکوت را رعایت کردم
هر کار که خواستم نکردی اما
هر کار که خواستی برایت کردم.
(۴)
افتاده همیشه پای من در چاله
قلبم شده یک دشت، پُر از آلاله
تنها تو فقط حالِ مرا می‌پرسی
ای درد، رفیقِ خوبِ چندین ساله.
(۵)
پاییز، شبِ سردِ مرا می‌فهمد
یک برگ، تبِ زردِ مرا می‌فهمد
کوری که میانِ عده‌ای کر باشد
حالِ دلِ پُر دردِ مرا می‌فهمد.
(۶)
از چاه در آمدم به چاهی دیگر
این راه نشد، مگر که راهی دیگر
دل گفت که فریاد کشم، دیدم که
آهم شده متصل به آهی دیگر.
(۷)
باید که از این به بعد اعجاز کنیم
صد پنجره رو به آسمان باز کنیم
در اوج همین سقوط، کافی‌ست همه
تصمیم بگیریم که پرواز کنیم.
(۸)
بی‌حوصله‌گی دلیل بی‌صبری بود
بالای سرم هوا فقط ابری بود
جوری که دلم خواست نچرخید این چرخ
حتی خود اختیار من جبری بود.
(۹)
با هر چه فریب و مکر و نیرنگ نشد
هر بار زدم به دامنش چنگ نشد
یک عمر برای او دلم تنگ شد و
یک بار برای من دلش تنگ نشد.
(۱۰)
سرشار ز درد و داد و بی‌دادم من
تا پیش خدا رسیده فریادم من
روزی ده هزار مرتبه می‌گویم
ای کاش که دل به او نمی‌دادم من.
(۱۱)
میخم
محکم و استوار
اما گاهی خم می‌شوم.
گردآوری و نگارش:
#سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)


1