شاعری از نظر مایاکوفسکیدرود دوستان عزیز متنی را در کانالی مشاهده کردم جالببودگفتم شاید شما هم برایتان فایده داشته باشه. شاعری از دیدگاه مایاکوفسکی ۱.شعر صنعت است. دشوارترین صنعتها، پیچیدهترینصنعتها. ۲.کارآموزی در کار شعر آن نیست که یاد بگیریم چگونه نمونهی مشخص و محدودی از آثار شعری تدارک ببینیم بلکه مطالعه و بررسی وسایل همه جانبهی کار شاعری است، مطالعهی روشهای علمی این صنعت است، که ما را در آفریدن روشهای دیگر مدد میکند. ۳.نوآوری در موارد و مصالح کار، و نیز در اسلوبها و روشها، برای هر کار شاعرانهای الزامی است. ۴.کار شاعر باید هر صبح و شام باشد تا بتواند به کار خود تسلط یابد و خزانههای شاعری را انباشته کند. ۵.داشتن یک یادداشتنامه و دانستن راه استفاده از آن مهمتر است تا بیخطا اوزان و معیارهای کهنه را آزمودن. ۶.بیهوده است که کارخانهی بزرگ شعرسازی بنا کنیم که آجر شعر بیرون بدهد. باید به جلفیها و سبکسریهای غیرعاقلانهی شاعری پشت کنیم. ۷.شاعر باید در مرکز وقایع و رویدادها باشد. باید فرضیهی اقتصادی بداند، زندگی واقعی را بشناسد. در دید علمی تاریخ نفوذ کند. اینها برای شاعر در قسمت اساسی کارش مهمتر از کتابهای قرون وسطایی اساتید خیالپرست است که به افکار کهنه رنگ ابدیت میبخشند. ۸.باید افسانهی هنر بیاعتنا به سیاست را ریز ریز کرد. ۹.قضاوتهای مبنی بر اتفاق و تصادف، داوریهای انفرادی، ابراز سلیقههای بیاساس هنگامی به دور ریخته میشود که هنر را از دیدگاه صنعت ببینیم. ۱۰.آنطور که بعضی ادعا میکنند نمیتوان «حکاکی» و شیوهی پرداخت(تکنیک) شعری را به خودی خود دارای ارزش دانست. اما با این همه همین کار است که شعر را قابل استفاده میسازد. فقط با اختلاف در «وسایل» کار در قلمرو شعر است که تفاوت شاعران آشکار میشود. فقط با آگاهی و کوشش در راه بهتر شدن، گرد کردن مواد و تنوع شیوههای کار است که از مبتدی، هنرمندی حرفهای به وجود میآید. ۱۱.فضا و محیط شاعرانهی روزمره نیز، مانند عوامل دیگر، در آفرینش آثار اصیل هنری تأثیر میگذارد. باید که حتی لباسهای شاعر، و گفتگوهای خصوصی با همسرش نیز، بر اساس آفرینش شاعرانهی او، با سایر مردم تفاوت داشته باشد.
|