شعرناب

چگونه سروش بسراییم؟ (قسمت 3)

چگونه سروش بسراییم؟ (قسمت 3)
اکنون که با تعریف و توضیحات مربوط به گونه ی سروش، آشنا شده ایم،
می توان راحت تر درباره ی چگونگی سرایش در آن صحبت کرد.
راهنمای گام به گام سرایش سروش:
1. موضوع و مطلبی برای سرایش پیدا کنید.
2. هرچند سروش را در هر وزنی می توان به کار برد، چنانچه می خواهید سروش تان بر وزن اصلی سروش باشد، وزن "فاعلاتن مفاعلن فعلن" را با خود زمزمه کنید و اگر می خواهید جنبه ی عینی تری به این وزن بدهید، آهنگ همانند با آن را زمزمه کنید: "تَن تَتَن تَن، تَتَن تَتَن، تَن تَن" و یا در حالت عینی تر، لَختی از سروشی بر همین وزن را با خود بخوانید،
مثلا لَخت نخست سروشی از جناب علی سیاوشی که می گوید:
"باغبانا! هَرَس نمودن، به."
3. اکنون با توجه به لَخت نخست، ببینید چگونه می توانید سروش تان را به بهترین شیوه ادامه دهید و از نظر قافیه هم ببینید تا چه اندازه دست تان باز است و البته سروش، گونه ای انعطاف پذیر است که حتی می توان آن را بدون قافیه هم به کار برد اما در صورت امکان و در حالت اصلی، بیش ترِ لَخت ها یا دست کم، نیمی از لَخت های غیرپایانی سروش به صورت قافیه مند می آیند.
جناب سیاوشی، این طور ادامه داده است:
"از تبرها به دور بودن، به"
4. با توجه به امکان روانی سخن در سروشی که آغاز کرده اید و نیازی که برای کامل شدن آن دارید، سروش تان را ادامه دهید اما اگر نیازی به طولانی تر شدن آن نیست، در کم ترین تعداد لَخت ها آن را به پایان برسانید. تعداد لَخت های سروش به طور معمول از سه تا هفت لَخت است اما سروش هایی با دو لَخت و همچنین سروش هایی با بیش ازهفت لَخت هم به کار می روند.
جناب سیاوشی، این سروش را در پنج لَخت سروده و در لَخت های سوم و چهارم این گونه آورده است:
"غزلی جنگلی شنودن، به
شاخه ها را به مهر سودن، به"
5. لَخت پایانی سروش، نقش بسیار مهمی در آن دارد و باید برجسته باشد یعنی دارای کوبش یا تأکید باشد و البته برای رسیدن به این کوبش نیز از ترفند "همانندگریزی" استفاده می شود یعنی لَخت پایانی سروش باید به شیوه ی محسوسی متفاوت از لَخت های پیشین باشد تا این دگرگونی، به برجستگی، کوبش یا تأکید آن، کمک کند.
برای کوبشِ همانند گریزِ لَخت پایانی در سروش می توان روش هایی را به کار برد، ازجمله:
عدم قافیه مندی لَخت پایانی، طول نابرابر و معمولا کوتاه تر لَخت پایانی،
تغییر وزن مثلا انتقال از عروض سنتی به عروض پیشرو در لَخت پایانی، غافلگیرکنندگی معنایی آن، قرار دادن موضوع سخن در لَخت پایانی و روش هایی از این قبیل.
جناب سیاوشی برای کوبش همانند گریز در لَخت پایانی سروش خود، آن را با این ویژگی ها به کار برده است:
بدون قافیه، کوتاه تر از لَخت های پیشین و در وزنی متفاوت برپایه ی انتقال از عروض سنتی به عروض پیشرو (انتقال از وزن فاعلاتن مفاعلن فعلن به وزن فاعلاتُ مفعولن.)
بر این اساس در پایان سروش خود، آورده است:
"قهر و کین، هراس آرد."
باز خوانی این سروش جناب علی سیاوشی:
باغبانا! هَرَس نمودن، به
از تبرها، به دور بودن، به
غزلی جنگلی شنودن، به
شاخه ها را به مهرسودن، به
قهر و کین، هراس آرد.


2