فاطمه عسگرپورمعرفی شاعر معاصر خانم #فاطمه_عسگرپور در ستون شعر امروز لرستان صفحه فرهنگی شماره ۹۴۵ هفته نامه بامداد لرستان به قلم #سعید_فلاحی (زانا کوردستانی) ***** فاطمه عسگرپور فرزند یداله شاعر ایرانی زادهی نخستین روز سال ۱۳۵۱ خورشیدی در محلهی علیآباد شهر زیبای بروجرد است. در طفولیت از نعمت مادر محروم ماند و خیلی زود هم سایهی پدر از سرش کوتاه شد و این اتفاق نامیمون منجر به ترک تحصیل او در دوران ابتدایی و ازدواج شد. مدتها در شهر نهاوند زندگی کرد و در همانجا با آشنایی با انجمنهای ادبی و حضور در جلسههای آنها، به سرودن شعر سپید و نوشتن قطعهی ادبی پرداخت. ماحصل آنها دوران، انتشار کتاب [بوی گندم میدهند؛ شانههایت!] بود. این شاعر سپیدسُرای لرستانی اکنون ساکن بروجرد است و در قالب شعری، هاشور و هاشور در هاشور تبحر دارد. دفتر دلنوشتههای او نیز آمادهی چاپ و انتشار است. ▪︎نمونه شعر: (۱) بوی گندم میدهد –شانههایت! سببساز تمام بیخوابیهایم، خشکسالی دستهایت از نان انداخت مرا… (۲) آرزوی “من” بود، اما “او”،،، دنبال آرزوهای خودش رفت!. (۳) من،،، بعدِ تو؟ –“زبانم لال”… ♡ “تو”،،، بعدِ”من”چکار میکنی؟! (۴) پاییز در راهست وُ، برگهای وجودم؛ در اضطراب افتادن! (۵) پائیز سر رسیدو، باد،،، به گوشم میخواند، سمفونیی “ریمسکی کورساکف” را در شبانههای تنهائی! (۶) همهی شهر فهمیدند، –دلتنگم! تو چرا،،، خودت را به “کوچهی علیچپ” زدهای؟! (۷) در روحِ بیدارم– «فرخی یزدی»ست آشوبگر، که –شاعرم میکند! (۸) آییی انارهای دلتنگ! –بر شاخسار ناربن، کمی صبر کنید، [یلدا]،،، –نزدیک است! (۹) بر پردهی چشمانم اکران شو… حالا،،، وقت نمایشِ حضور توست!. (۱۰) اگرچه کرمِ کوچکی هستم با پیلهی تنهایی به دورِ خود’ –اما؛ رویای پرواز در خیالِ پروانگیام، جاریست! (۱۱) دل است دیگر؛ گاهی پروانهام میکند وُ، دور تو میگردم. گردآوری و نگارش: #سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)
|