شعرناب

یادمان باشد

دیگر صدای تیشه در کوهی نپیچد
فریاد زخمه در دل اندوهی نپیچد
از یاد مردم رفته حس و آشنایی
دستی گره در دست لیلایی نپیچد
یادمان باشد زندگی در هر شرایطی جریان دارد. این ما هستیم که نگاهمان را باید به افق های گسترده تری پیوند بزنیم. شاید احساسات با هم متفاوت باشند درجه هرکس در هریک از حواسش دچار نوساناتی، اما در اصل آدمیت ما فرقی نمی کند. انسانیت ودیعه ای الهی ست. با غرایض مان هم ردیف قرار ندهیم. دوران رمانتیسم گذشته؛ عصر! عصر؟!علم است و دانایی و اثبات، یافته ها؛ چه قلبی! چه مغزی و منطقی.... بایدترازوی احساس؛ خاص باشد این هم یادمان نرود.
2اردیبهشت 1400
آذر.م


1